جایگاه مسجد در قرآن و روایات
همه مذاهب الهی وآسمانی وبسیاری از مکتب های بشری که تکیه گاه اجتماعی داشته اند، انتخاب وتعیین مکانی را به عنوان یک پایگاه خاص جهت انجام برنامه هاومراسم مخصوص خود لازم می دانسته و وجود آن را برای پیروان خود یک امرمسلم وضروری تلقی می کرده وجزء اولین برنامه های خود می دانسته اندو درصورت نداشتن چنین پایگاهی خودراضعیف وبی تکیه گاه وشکست خورده وپیروان خودرا بدون تکیه گاه وپراکنده می پنداشتند
وبراین اساس می بینیم حتی بت پرستان نیزپایگاهی برای خود انتخاب کرده وبت های خودرا درآن محل خاص جمع می کردند و برای انجام مراسم خاص خود ( پرستش ، نذر، دعا ، مدیحه سرایی و خواندن اشعار ) به آنجا می رفتند.
مسیحیان به کلیسا یاکلیسه ویهودیان به کنیسه یاکنیسا وزرتشتیان به آتشکده که پرستشگاه آنان است ، می رفتند. گوشه گیران وزاهدان نصاری که آنها را راهبان نیزمی گویند به صومعه ودراویش ومتصوفه درمکانی به نام خانقاه یاخانقه گردهم جمع می شدند. ازآنجایی که اسلام یک مکتب جهانی وجاودانی است وداعیه هدایت ورهبری بشریت را دارد ازضرورت وجود یک مکان مشخص وپایگاه استوار دررابطه باعرضه قوانین خود وتعلیم و ارشاد مردم درتشکیل نظام اجتماعی عادلانه، غافل نمانده ولزوم بناء آن را به همه مردم وپیروان خود ابلاغ نموده است. این پایگاه که ازمظاهرشکوه وعظمت اسلام به حساب می آید مسجد نام دارد. نامیکه نمودارعبودیت وبندگی انسان دربرابر خداست.
واژه مسجدازباب (سجد یسجد) مصدر میمی ویااسم زمان ومکان است وبروزن مشرق ومغرب می باشد. مسجد به معنی سجده گاه، مکان سجده می باشد. اما درقرآن وتمدن اسلامی، مسجد نه به مکانی گفته می شود که عبادتگاه مومنان است. وجه تسمیه عبادتگاه مسلمانان به مسجد ازآن روی است که سربه سجده نهادن مظهرونمود اوج فروتنی وکرنش دربرابرخداست. ازاین رودراسلام محل عبادت رامسجد نامیده اند
پایگاه مقدس وعظیمی چون مسجدبا اماکنی مشابه آن که درسایرمذاهب مطرح است اصلاً قابل مقایسه نیست،
کلمه مسجد حدود28 مورد درقرآن ذکرشده، 22باربه صورت مفرد(مسجد) و6 باربه صورت جمع(مساجد) آن 22موردیکه مفردآمده 15موردش مقیدبقید( الحرام) است که مرادازهمه آنهاهمان مسجدمخصوص ومعروف ومقدس مسجدالحرام درمکه می باشدویک موردهم مقید به قید( الاقصی) که مرادازآن اولین قبله گاه مسلمانان مسجدالاقصی دربیت المقدس می باشد. یک مورددیگربه قید اضطرار، مقیدگشته که مقصودهمان مسجدمعروف ضراراست که بدست منافقان درمدینه ساخته شده بود. بنابراین حکمه مسجدبه صورت مفرداز22مورد، 17موردش درقرآن مقید به این سه قیدی که بیان گردید، ( الحرام، الاقصی، ضرار) و5 موردش بصورت مطلق وبدون قیدآمده، اماکلمه مساجد که 6مورد ازقرآن مجیدبه چشم می خورد سه موردازآن نیزمقیداما به قید(الله) به این عبارت( مساجد الله) و سه مورددیگربطورمطلق بیان گردیده است.
درمجموع15 آیه درقرآن اختصاص به مسجدالحرام دارد که آیات 144 و 149 و ا150 سوره بقره در رابطه با تغییر قبله است وازمجموعه آیات مربوط به مسجدالحرام چندآیه دررابطه بابرنامه حج است، ازآن جمله آیه196 از سوره بقره و آیه 25 سوره فتح وآیه 27سوره فتح وآیه25 سوره فتح . وآیات 217 سوره بقره و آیات 191تا194 سوره بقره وسوره مائده آیه2 وسوره انفال آیه34 وآیه28 سوره توبه وسوره توبه آیه19 که مربوط به مسجدالحرام می باشد دررابطه باقتال وجنگ بامشرکان است. درمجموعه آیات قرآن درارتباط با مسجد دوآیه دررابطه با مسجدالاقصی به چشم می خورد، که درسوره اسراء می باشد. واشاره به معراج پیامبر(صلی الله علیه و اله) دارد
ساختن مسجد،از مستحبات مؤکد است وپاداشى بزرگ و ثوابى بسیار دارد. در باره اهمیت بناى مسجد احادیث فراوانى از طرق اهل بیت و اهل سنت رسیده است که اهمیت فوق العاده این کار را نشان مىدهد.از پیامبر ص چنین نقل شده که فرمود:«من بنى مسجدا و لو کمفحص قطاة بنى اللَّه له بیتا فى الجنة»ترجمه: کسى که مسجدى بنا کند هر چند به اندازه لانه مرغى بوده باشد، خداوند خانهاى در بهشت براى او بنا خواهد ساخت.
و در حدیث دیگرى از پیامبر ص نقل شده:«من اسرج فى مسجد سراجا لم تزل الملائکة و حملة العرش یستغفرون له ما دام فى ذلک المسجد ضوئه» ترجمه:کسى که چراغى در مسجدى برافروزد فرشتگان و حاملان عرش الهى ما دام که نور آن چراغ در مسجد مىتابد براى او استغفار مىکنند". « کتاب محاسن صفحه 57 بنا به نقل کتاب کنز العرفان جلد 1- صفحه 108» ولى امروز آنچه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادى معنوى مساجد است، و به تعبیر دیگر بیش از آنچه به ساختن مسجد اهمیت مىدهیم باید به ساختن افرادى که اهل مسجد و پاسداران مسجد و حافظان آنند اهمیت بدهیم. مسجد باید کانونى باشد براى هر گونه حرکت جنبش و سازنده اسلامى در زمینه آگاهى و بیدارى مردم، و پاکسازى محیط، و آماده ساختن مسلمانان براى دفاع از میراثهاى اسلام!.مخصوصا باید توجه داشت، مسجد مرکزى براى جوانان با ایمان گردد، نه اینکه تنها مرکز بازنشستگان و از کار افتادگان شود. مسجد باید کانونى براى فعالترین قشرهاى اجتماع باشد، نه مرکز افراد بیکاره و بى حال و خواب آلودهها!.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:«من بنى مسجدا فى الدنیا اعطاه الله بکل شبر منه-او قال بکل ذراع منه-مسیرة اربعین الف عام مدینةمن ذهب و فضة و در و یاقوت و زمرد و زبرجد ولؤلؤ...» ترجمه:«هر که در دنیا مسجدى بسازد،خداوند در برابر هروجب-یا فرمود:هر ذراع-به مقدارى که چهل هزارسال پیموده مىشود،شهرى از طلا و نقره و در و یاقوت و زمرد و زبرجد و لؤلؤ به او عطا مىکند...» . قرآن درسوره توبه آیه17مشرکان راازآبادکردن مساجدخدامنع می کندوآنان راسزاوارچنین کارمقدس وباعظمتی نمی بیند.«ماکان للمشرکین ان یعمروامساجدالله شاهدین علی أنفسهم بالکفراولئک حبطت اعمالهم وفی النارهم خالدون»ترجمه:مشرکان رانرسدکه مسجدخداراتعمیرکننددرصورتیکه بکفرخودشهادت می دهند،خدا اعمالشان رانابود خواهد گردانیدودرآتش دوزخ آنهاجاوید(معذب) خواهندبود.ودرآیه18ویژگی آبادکنندگان مساجد رااین گونه بیان می کند:«انمایعمرمساجدالله من آمن بالله والیوم الآخروأقام الصلوه وأتی الزکوه ولم یخش الاالله فعسی اولئک أن یکونوامن المهتدین» ترجمه: منحصراً تعمیرمساجدخدابدست کسانی است که به
خداوروزقیامت ایمان آورده ونماز (پنجگانه) بپا دارند وزکوه مال خود بدهند و از غیر خدا بترسند آنها امیدوار
باشندکه ازهدایت یافتگان هستند.
درواقع تأکید قرآن بروجوداوصاف وشرایطی خاص برای آبادکنندگان مساجددرحقیقت دارای دوجنبه فردی واجتماعی است،ازجنبه فردی شرایط مذکورازآن روی اهمیت پیدامی کندکه آبادکردن مسجد بدون آن ویژگی هاعملی بی روح وپیکری بی جان است که دربارگاه ربوبی بی ارزش است و ثمری نخواهدبخشیدوازبعداجتماعی نیزازآنجاکه مسجددارای نقشهای مهم اجتماعی است، بایستی آبادکنندگان آن انسانهای صالح وبرگزیده باشندتامسجدقادربه ایفای نقش حیاتی خویش باشد،به تعبیردیگر،بیش ازآنچه به ساختن مسجداهمیت می دهیم بایدبه ساختن افرادی که اهل مسجدوپاسداران مسجد وحافظان آننداهمیت بدهیم.. قران مجید درسوره بقره آیه114کسانی که مردم راازمساجدخدابه هرشکلی بازمی دارندومانع آنهامی شوند درنزدیک شدن واستفاده نمودن ازاین اماکن مقدس ومحترم،ستمکارترین مردم نام می برد.«ومن اظلم ممن منع مساجدالله ان یذکرفیهااسمه وسعی فی خرابهااولئک ماکان لهم أن یدخلوها الاخائفین لهم فی الدنیاخزی ولهم فی الاخره عذاب عظیم»ترجمه: وکیست ستمکارترازآنکه مردم راازذکرنام خدادرمساجدمنع کندودرخرابی آن اهتمام وکوشش نماید، چنین گروه رانشایدکه درمساجدمسلمین درآیندجزآنکه ترسناک وبیمناک باشند این گروه رادردنیاذلت وخواری نصیب است ودرآخرت عذابی بسیارسخت.
وقران درسوره حج آیه25به این افراد وعده عذاب جهنم می دهد«ان الذین کفروا ویعدون عن سبیل الله والمسجدالحرام الذی جعلناه للناس سواء العاکف فیه والبادومن یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم» ترجمه:وآنانکه به خداکافرشده ومردم راازراه دین خدامنع می کنندونیزازمسجدالحرامی که ماحرمت احکامش رابرای اهل آن شهروبادیه نشینان یکسان قراردادیم مانع(مردم) می شوندوکسی که درآنجااراده دشمنی وتجاوزکرده وبه خلق ظلم وستم کندهمه راعذاب دردناک می چشانیم.ودرآیه40ازهمین سوره خداوند به کسانی که مبارزه ودفاع ازخود واین پایگاه مهم دربرابرکافران برمی خیزند وعده نصرت می دهد:«الذین اخرجوامن دیارهم بغیرحق الاان یقولواربنااالله ولولادفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبیع وصلوات ومساجد یذکرفیهااسم الله کثیرا ولینثصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز» ترجمه:آن مومنانی که(بظلم کفار) بناحق ازخانه هاشان آواره شده(و) جزآنکه می گفتندپروردگار ما خدای یکتاست(جرمی نداشتند)واگرخدارخصت جنگ ندهدودفع شربعضی ازمردم رابه بعض دیگرنکند هماناصومعه هاودیرومساجدی که درآنها نمازو ذکرخدابسیارمی شودهمه خراب وویران می شد وهرکه خدارایاری کندالبته خدااورایاری خواهدکردکه خدارامنتهای اقتداروتوانائی است.
درواقع یکی ازاهداف تشریع فریضه جهاداین بودکه مسلمانان بتوانندمراکزبندگی خداوند(مساجد) رااز شردشمنان دین حفظ نمایند،زیراازصدراسلام دشمنان،مساجدومراکزدینی راخطرجدی برای خود محسوب می کردندودرصدداین بودندکه مراکزاجتماع مسلمین راازبین ببرند.ازجمله(مساجدالله) درآیات قبل این نکته بدست می آیدکه مساجدازقداست وحرمت ویژه ای برخوردار هستندچون کلمه مساجداضافه به الله شده است و این حاکی از آن است که مساجد خانه های خداوند در روی زمینند و در این خانه ها باید خداوند را با اخلاص یاد کرد. همانگونه که درسوره اعراف آیه29 آمده: «قل أمرربی بالقسط وأقیموا وجوهکم عندکل مسجد وادعوه مخلصین له الدین کمابدأکم تعودون» ترجمه: بگوپروردگارمن شمارابه عدل ودوستی امرکرده ونیزفرموده که درهرعبادت روی به حضرت اوآرید وخداراازسراخلاص بخوانیدکه چنانچه شمارادراول بیافریدبه سویش بازآئید.مفسران درتفسیرجمله(وأقیمواوجوهکم عندکل مسجد) تفسیرهای گوناگونی ذکرکرده اندکه زیباترین آن این است که توجه خودرادرهنگام اطاعت،خالصانه متوجه خدانمائیدوبت وچیزهای دیگرراشریک اوقرارندهید.
وادب دیگری که قرآن بیان می دارداین است که درهنگام اعتکاف درمسجدمردان راازمباشرت بازنان منع می کند: سوره بقره آیه187 «.............. ولاتباشروهن وانتم عاکفون فی المساجد تلک حدودالله فلاتقربوهاکذلک یبین الله آیاته للناس لعلهم یتقون» ترجمه: وبازنان هنگام اعتکاف درمساجدمباشرت مکنیداین احکام حدود دین خداست،زنهاردرآن راه مخالفت مپوشیدخدااینگونه آیات خودرابرای مردم بیان فرمایدتاباشدکه پرهیزگارشوند. بیان این آداب حاکی ازقداست واحترام مسجدازدیدگاه قرآن می باشد. مسجد درعرف قرآن عبادتگاهی برای ذکرخداست.قرآن این تعبیررادرباره اصحاب کهف استعمال کرده وموحدین رامتصدی ساختن مسجددرکنارمدفن آنان قرارمی دهد. سوره کهف آیه21: «وکذلک أعثرناعلیهم لیعلمواأن وعدالله حق وأن الساعه لاریب فیهااذ یتنازعون بینهم أمرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم أعلم بهم قال الذین غلبواعلی أمرهم لنتخذن علیهم مسجدا» ترجمه: وبازما مردم رابرحال اصحاب کهف آگاه ساختیم تاخلق بدانندکه وعده خدابه حق بوده وساعت قیامت البته بی هیچ شک خواهدآمد تا مردمی که میانشان تنازع وخلاف درامرآنهابود. پس بااین همه بعضی گفتندبایدگردآنهاحصاروبنائی بسازیم خدابه احوال آنهاآگاهتراست وآنان که برواقع احوال آنها ظفرو اطلاع یافتندگفتندالبته برایشان مسجدی بناکنیم.درواقع این آیه دلیل برجوازساختن مسجدوخواندن نمازدرکنارقبوراست.
هم چنین ازاین آیه درمی یابیم که ساختن مسجدبرمزاراولیای خداریشه قرآنی دارد،درواقع آثارمقدس بایددرمکانهای مقدس باشدوبه مناسبتهای مقدس.مسجد در کنارغاراصحاب کهف ارزش بیشتری دارد، درواقع باید ازهرفرصتی برای ترویج دین استفاده کرد، همچنانکه می بینیم پیامبرشخصاً دستورمی دهدکه قبرش رادرداخل مسجدقراردهند. اماازنظرقرآن هرمسجدی دارای ارزش وقداست نیست،قرآن نمونه ای ازاین مساجدرابرای مامثال می زند. درسوره توبه آیه107 به مسجد ضرار اشاره می کندکه دوازده منافق حسودبااهداف شوم وانگیزه ضرررساندن به مسلمانان به سرکردگی ابوعامرمسجدی را درمقابل مسجدقبااحداث کردند،آنهابه بهانه اینکه بیماران وپیرمردان توانایی حضوردرمسجدقبارا ندارند،اقدام به ساختن مسجدی درمدینه کردندکه به نام مسجدضرارمعروف شد. قرآن درموردمسجدقباصحبت کرده،امابصورت اشاره نه باتصریح . سوره توبه آیه108: «لاتقم فیه أبداً لمسجد أسس علی التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه. فیه رجال یحبون أن یتطهروا والله یحب المطهرین» ترجمه:توای رسول ما هرگزدرمسجدآنهاقدم مگذار(مسجدمزار) که همان مسجد(قبا) که بنیانش ازاول بپایه تقوای محکم بناگردیده براینکه درآن اقامه نمازکنی سزاوارتراست که درآن مسجدمردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیندوخدامردان پاک مهذب رادوست می دارد.
بیشترمفسران براین عقیده اندکه مرادازمسجددراین آیه مسجدقبا است ودرادامه آیه به خصوصیات مسجد قبا اشاره می کندکه درواقع بیان گرعلت قداست آن است. قرآن درسوره توبه آیه109 خیلی زیباورساتفاوت مسجدقباوضراررابیان می کند. «أفمن أسس بنیانه علی تقوی من الله ورضوان خیرأم من أسس بنیانه علی شفاجرف هارفانهاربه فی نارجهنم والله لایهدی القوم الظالمین» ترجمه:آیاکسی که مسجدی به غرض تقوی وخداپرستی تأسیس کرده ورضای حق راطالب است مانندکسی است که بنائی سازدبرپایه سستی درکنارسیل که زودبه ویرانی کشدوعاقبت آن بناازپایه به آتش دوزخ افتد؟ وخداهرگزستمکاران راهدایت نخواهدفرمود. بنابراین لازم است مسجد براساس تقوا و رضایت الهی بنانهاده شودواساساً در قاموس قرآن آنچه قابلیت عروج وصعودبه درگاه الهی رادارااست،همان تقوااست وصاحبان آن، یعنی انسانهای تقواپیشه،نه صورت وظاهرعمل. مسجدکلاس وآموزشگاه تربیتی وانسان سازاست،پایگاه تقوی وتربیت نفس وهرکس درآن راه یابد،بایددرمقام طهارت درون وبرون خودازهرنوع نجاست و خباثت برآید. اهل مسجدبایدکسی باشدکه پایبندبه تمامی شئونات الهی ودینی خودباشدودرمیان مردم به راستی ودرستی مشهورگردد.
خداونددرسوره نورآیات36 تا38 ویژگیهای اهل مسجدرااینگونه بیان می دارد: «فی بیوت أذن الله أن ترفع ویذکرفیها اسمه یسبح له فیهابالغدووالأصال. رجال لاتلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله وإقام الصلوه وایتاء الزکوه یخافون یوماً تتقلب فیه القلوب والابصار.لیجزیهم الله أحسن ماعملوا ویزیدهم من فضله والله یرزق من یشاء بغیرحساب» ترجمه: درخانه هائی خدارخصت داده که آنجارفعت یابدودرآن ذکرخداشودوصبح وشام تسبیح وتعزیه ذات پاک اوکنند. پاک مردانی که هیچ کسب وتجارت آنان راازیادخداوبه پاداشتن نمازوپرداختن زکات غافل نمی سازدوازروزی که دل ودیده هادرآن روزحیران ومضطرب است ترسان وهراسانند. تاخدا درمقابل بهترین اعمال ایشان جزاء وثواب عطافرمایدوازفضل واحساس خویش برآنهابیفزایدو خدا هرکه راخواهد روزی بی حدوحساب بخشد. نتیجه گیری کلی که می توان ازاین آیات کرداین است که کتاب خدابرای مسجدفضیلتی بس بلندومقامی بس ارجمند قائل است،مسجدخانه خدادرمحل عبادت وبرترین وشریفترین مکان روی زمین است، مسجدمرکزاتصال قلب وروح به محبوب حقیقی وجای شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیرو کمال است.
مسجدخانه قرآن،مدرسه عشق،مکتب دانش،مرز بینش ومحل گرفتن فیوضات ربانیه از عالم قدس است. مسجدمکان تبلیغ وارشادوهدایت مردم وعرضه کردن قوانین الهی وآشنانمودن مردم باآنست. پایگاه اجتماع مردم وزمینه سازایجادوحدت وهمبستگی هرچه بهتروبیشتردرمیان اقشار مختلف اسلامی ودیدارباهمدیگردرهرصبح وشام است.منبرمسجد،سنگربزرگ نورافشانی مبلغان وگویندگان عالم وعامل می باشد،منبری که جایگاه پیامبران واوصیاء آنهاواولیاء الله می باشد. محراب مسجد،محل جنگ وحرب است. جنگ باسه دشمن،دشمن درونی(هوای نفس)،ودشمن بیرونی. یکی شیطان و دیگر هرانسانی که کارشیطانی انجام می دهدودرمقام گسترش کفرونفاق وفحشا وفساد و طاغوت وهرآنچه مظهرآنست می باشد. امید است مسجد حضرت امیرالمومنین (ع) شهرک فرهنگیان بتواند پایگاهی موفق برای مردم خدا جو و زمینه سازایجادوحدت وهمبستگی هرچه بهتروبیشتردرمیان اقشار مختلف مردم باشد. انشائ الله