چرا خدای سبحان، دین اسلام را در منطقه ای محدود (حجاز) ابلاغ نموده که بخش عمده مردم آن روزگار از آن محروم باشند؟
پاسخ
سؤالات را در چند بخش مورد تحلیل قرار میدهیم: الف. موقعیت جغرافیایی حجاز و بعثت آخرین پیامبر خدا (ص) در این سرزمین شگفت انگیزترین حوادث روزگار است، از سویی این منطقه در چهار راه عالم واقع شده است و اخبار مناطق دور دست و ابرقدرتهای عصر براحتی وارد مکه و مدینه میشد ولی اخبار این نقطه از عالم به جایی نمی رسید و این بهترین زمینه امنیتی برای ایجاد، تکمیل و رشد یک مکتب توحیدی و الهی بود. در تاریخ نقل است بعد از آنکه رسول اکرم صل الله علیه و آله به مدینه هجرت کرد و تقریبا تشکیل دولت داد و غزوات مهمی را انجام داده بود، از طرف شاه ایران که ابرقدرت وقت بود، به دست نشاندگان شاه در یمن دستور داده شد که پیامبر خدا (ص) را کتف بسته تحویل او دهند و آنان دو نفر مامور را برای دستگیری و جلب پیامبر (ص) به مدینه فرستادند!! و این قبل از هرچیز نشان دهنده این مطلب است که ابرقدرتی مثل ایران آن روز از اوضاع و احوال این سرزمین چه قدر بی خبر است؛ و اگر ابرقدرتها در جریان سرزمین حجاز بودند قهرا برای پیامبر (ص) مزاحمتهای سنگینی ایجاد میکردند. درست است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خداوند است، اما قرار نیست تمام امور از طریق غیر عادی و اعجاز آمیز پیش رود و البته این مطلوب هم نیست و با بعضی از اصول هدایت اختیاری و انتخابی ناسازگار است، که بحث آن خارج از موضوع است، به هر تقدیر این یک نقطه قوت برای نهضت پیامبر اکرم (ص) و جریان مبعث ایشان است. |
یک مکتب تا تقویت و تنومند نشده است، نباید در مقابل خطرهایی قد علم کند که ویرانگر هستند و بعد از نزج و تقویت و استحکام پایههای آن، نوبت به اعلام جهانی و عرض اندام در مقابل قدرتهای دنیوی است که به شهادت تاریخ همین گونه هم شد.
ب: با توجه به اهمیت موقعیت فوق باید گفت که بالاخره یک پیامبر (ص) باید از یک جایی شروع کند و اگر در هر نقطه عالم شروع شود بلافاصله این اشکال قابل طرح است که چرا در نقطه دیگر طرح نشده است و این سوال دائم برقرار است و هر گاه امری همیشه و در هر صورت با سؤال مشابه روبرو بود معلوم می شود که آن سؤال منطقی و درست نیست، دین اسلام به لحاظ ظهور و انعقاد اولیه در چنین محیطی که بر اساس حکمتهای خاص بوده است بنیان نهاده شد ولی دیری نپایید که جهان را مخاطب خود قرار داد.
ج: در مورد سلامت پیامهای منتقل شده، باید این مطلب گوشزد شود که این چنین محیطی آمادگی بیشتر برای حفظ پیام وحی دارد تا محیطهایی که مرکز بازی قدرتها و گرایشات متفاوت است. پیام اسلام در دو مجموعه قرآن و سنت پیامبر ( اعم از تقریر، گفتار و فعل) میباشد، که مجموعه اول به تواتر سلامت آن ثابت است و تردیدی در صحت مجموعه آن نیست؛ اما مجموعه دوم اگر چه دچار مشکلاتی شده است ولی با وجود ائمه اهل البیت علیهم السلام تا حدودی این مشکل جبران شده است و این یک تاسف عمیق و جدی است که با مهجوریت رسول خدا (ص) و ائمه اهل بیت (ع) او که درود خدا بر ایشان باد، ما از مجموعهای از معارف عمیق و بلند الهی محروم شدهایم، ولی در عین حال آنچه که برای ما باقی مانده است خود مجموعهای عظیم و بی پایان است که با هیچ مجموعهای دیگر قابل قیاس نیست.
د: این که دین اسلام تنها راه سعادت است به این معنا نیست که هیچ کس دیگر روی سعادت را نخواهد دید، ممکن است که کسی اسلام را نه از روی عناد و تقصیر بلکه از روی جهل و تقصیر نپذیرفته باشد ولی به مکتب و دین خود پایبند باشد و یا به هر صورت جاهل قاصر باشد و سعادت نسبی شامل حال او شود؛ عقیده ما آن است که اکثریت فعلی جامعه بشریت در نهایت اهل نجات و سعادت هستند، برای شرح و تفصیل این نکته میتوانید به کتاب عدل الهی شهید مطهری رجوع کنید. اسلام چون اکنون کامل ترین دین حق است و اصول و پایههای آن هم به درستی باقی مانده و کتاب آسمانی آن هم تحریف نشده است، کاملترین و صحیحترین نسخه حیات معنوی و سعادت بخش برای انسانهاست.
هـ: چنانچه در بند ب بیان شد اسلام به خاطر مصالح و حکمتهای خاصی، طبیعی بود که در آن سرزمین رشد و نمو کند، به خصوص که وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) متعلق به آن سرزمین بود ولی هرگز مخاطبش منحصر به افراد آن سرزمین نبوده است و سیر تاریخ اسلام هم این واقعیت را تاکید میکند.