تحریف قرآن
پاسخ
الف) ادله عقلی 1- بدیهی است کتابی که مرجع اول برای انسانها در تمام ابعاد و شؤون بوده و شریعت بر آن بنا شده، و اسلام در اصول، فروع و در مسائل اعتقادی خود، بر آن مبتنی است، باید از هر گونه احتمال تغییر و تبدیل مبرا باشد; زیرا با متزلزل شدن آن، کلیه معارف وابسته به آن هم متزلزل می گردد; در نتیجه، دین حجیت خود را از دست می دهد و اصولا" پس از قبول خاتمیت پیامبر « صلی الله علیه و آله » و اینکه آیین اسلام آخرین آیین الهی است و رسالت قرآن تا پایان جهان بر قرار خواهد بود، چگونه می توان باور کرد که خدا این یگانه سند اسلام و پیامبر خاتم را پاسداری نکند؟[1] سید مرتضی « رحمه الله » اینگونه استدلال می کند: "علم به صحت نقل قرآن درست مانند علم به شهرها، حادثه های بزرگ، وقایع عظیم و کتابهای مشهور است; افزون بر اینکه انگیزه مسلمانان بر حفظ و حراست و نقل قرآن بیشتر از انگیزه آنان در حفظ حوادث بزرگ و کتابهای مشهور است . " ... قرآن معجزه پیغمبر اکرم « صلی الله علیه و آله » است . لذا علمای مسلمین حداکثر زحمت خود را در حفظ و حراست آن کشیده اند تا آنجا که هر کجا از نظر قرائت اختلاف نظری بوده، در کتابهایشان ضبط و ذکر کرده اند . و از آنجا که علم به ابعاض قرآن (آیات و سور) مانند علم به قرآن است، همانطور که در اصل قرآن شکی نیست، در صحت نقل آیات و سوره هایش هم شکی نمی تواند باشد |
بنابر این شما می بینید علما در مورد کتاب سیبویه یا مزنی، آنقدر توجه می کنند که اگر چیزی به آن کتابها ملحق شده، آن را شناسایی و جدا کنند و بدانند که آن مطلب از اصل کتاب نبوده و ملحق گشته است. حال آنکه توجه همین علما به قرآن خیلی بیشتر از توجه آنان به کتاب سیبویه است".[2]
بنابر این محال است علما در مورد کتابهای دیگر توجه و حساسیت به خرج دهند و به قرآن اعتنایی نکنند و بگذارند تحریف آن را فراگیرد. عجیب آن است که عده ای سلامت احادیث و حفظ و بقای آن را در محدوده زبانها و نوشته ها در کتابها، در مدت هزار و دویست سال، باور دارند ولی حکم به نقص قرآن می دهند!
2- بنابر قاعده لطف، قرآن باید مصون و محفوظ از هرگونه تحریف باشد; چرا که با احتمال ورود هرگونه باطل در آن یا هر گونه تغییر و تبدیل، بندگان با تمسک و عمل به آن، به خداوند نزدیک نمی شوند و این بالطف بودن قرآن منافات دارد.
3- غرض خداوند از نزول قرآن هدایت و رساندن انسانها به صراط مستقیم است و در صورت تحریف در قرآن، انسانها به هدایت و غرض نهایی خلقت دسترسی پیدا نمی کنند. و این نقض غرض مولای حکیم است.
4- خداوند امر به باطل و متابعت از باطل نمی کند و حکمت او ایجاب می کند، مطالب باطل یا غلط بیان ننماید و از آنجا که خداوند امر به تبعیت از قرآن کرده است اگر قائل به تحریف قرآن باشیم به ناچار باید قایل به امر کردن خداوند به باطل شویم و این خلاف است .
5- در صورت قبول مساله تحریف، نسبت دادن تمام آیات به خداوند درست نخواهد بود و قرآن از حجیت خواهد افتاد; زیرا حجیت قرآن در صورتی است که بتوان آن را به خداوند نسبت داد . ب) استدلال به آیات
1- مساله اعجاز قرآن: اعتقاد ما این است که قرآن معجزه جاویدانی است و بشر عاجز از آوردن کلامی به فصاحت و بلاغت آن است. عجز انسان به تحدی در همه جهات است. قرآن نه تنها از جهت فصاحت، بلاغت، نظم و اسلوب کلام معجزه است، بلکه از جهات دیگری چون استدلال و احتجاج (دلیل و حجت آوردن بر مطالب)، تشریع احکام و قوانین، اخلاق، سلامت از تناقض و اختلاف، جنبه تاریخی و خبر دادن از امور آینده و ... نیز معجزه است .
شیخ محمد جواد بلاغی « رحمه الله » می فرماید: "فصاحت و بلاغت قرآن، حجت بودن قرآن بر ادعای رسالت و اعجاز آن، کافی است".[3] ماهیت قرآن، فصاحت، بلاغتش و محتوایش معجزه است و جن و انس از آوردن مثل آن، عاجزند. "قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لایاتون بمثله لوکان بعضهم لبعض ظهیرا.[4] این مطلب (تحدی و معارضه با قرآن) را خداوند در مواضعی از قرآن ذکر نموده تا در هر دوره از تاریخ این ندا شنیده شود و عجز بشر در هر زمان ثابت گردد .
2- اما از میان مهمترین آیاتی که می توان به واسطه آنها بر عدم تحریف قرآن استدلال نمود، به این آیه اشاره می کنیم:
"انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون"[5]
علامه طباطبایی « رحمه الله » می فرمایند: سیاق صدر این آیه سیاق حصر است و حصر در آن ناظر به گفتار مشرکان است که قرآن را هذیان دیوانگی و رسول خدا « صلی الله علیه و آله » را دیوانه نامیده بودند; همچنین ناظر به پیشنهاد مشرکان است که نزول ملائکه را خواسته بودند تا آن را تصدیق نموده، قرآن را بعنوان کتابی آسمانی و حق بپذیرند . بنابراین معنای آیه "و خدا داناتر است" این می شود که تو این ذکر را از ناحیه خودت نیاورده ای تا مردم علیه تو قیام کنند و بخواهند آن را بزور و قلدری خود باطل سازند و تو در نگهداری اش به زحمت بیفتی و سر انجام هم نتوانی آن را نگه داری; همچنین از ناحیه ملائکه نازل نشده تا در نگهداری اش محتاج آنان باشی، بلکه ما آن را نازل کرده ایم و تدریجا نازل کرده ایم و خود نگهدار آن هستیم (و انا له لحافظون) و به عنایت کامل خود آن را با صفت ذکریتش حفظ می کنیم .
پس آیه شریفه بر مصونیت قرآن از تحریف دلالت می کند - . علاوه بر آنکه دلالت دارد بر زنده و جاودانی بودن آن ذکر و محفوظ بودن آن از زوال و فراموشی، و مصون ماندن آن از زیادتی که ذکریتش را باطل کند یا نقصی که این اثرش را از بین برد یا جابجایی آیاتی که دیگر ذکر و مبین حقایق معارف الهی نباشد - . و همانطور که خود خدا تا ابد هست ذکرش نیز هست .
لام در "الذکر" لام عهد ذکری است، (یعنی همان ذکری که قبلا" اسمش برده شد در آیه 6 همین سوره "و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون" که قرینه بر مراد خدای تعالی از کلمه ذکر در آیه حفظ می باشد) . و مراد از وصف الحافظون حفظ در آینده است . چون اسم فاعل ظهور در آینده دارد .
این گفته که اگر قرآن به جهت وصف ذکریتش طبق دلالت این آیه مصون از تحریف مانده، باید بر مصونیت انجیل و تورات نیز دلالت کند - ولی آنها محفوظ نمانده و تحریف شده اند پس قرآن هم تحریف پذیر است - به وصف لحافظون و لام عهد در الذکر پاسخ داده می شود که ذکریت ذکر، علت حفظ خدایی نیست، بلکه خدا در این آیه تنها وعده حفظ این ذکر را (قرآن) که رسالتش تا پایان جهان برقرار خواهد بود، می دهد . خلاصه آنکه این آیه ضمانی است برای رسول خدا « صلی الله علیه و آله » و عهدی است از خدا بر این که قرآن سالم باقی مانده و محفوظ از دستبرد نامحرمان خواهد ماند، تا زمانی که اسلام باقی است . حکمت تکلیف نیز این بقا و سلامت ابدی را اقتضا می کند.[6]
برای اطلاع بیشتر لینک هائی را در پایان خدمتتان ارائه می نمائیم.
تحریف ناپذیری قرآن از دیدگاه علامه شعرانی
اختلاف قرائات و تحریف قرآن /آیا ادعای عدم تحریف قرآن با اختلاف قرائات سازگاری دارد؟
[1] . تفسیر نمونه، ج 11، ذیل آیه 9 سوره حجر
[2] . آیة الله معرفت: همان منبع، ص 36
[3] . خرازی - سید محسن: بدایة المعارف الالهیة
[4] . اسراء، 88
[5] . حجر ، 9
[6] . آیة الله معرفت: همان منبع