اختلاف نظر مراجع تقلید
پاسخ
با توجه به سؤال پاسخ را در ضمن نکاتی بیان می کنیم. 1. تمام احکام از جانب امامان ما تبیین شده و حکمی نمانده که از طرف آنان بیان نشده باشد. پس، از ناحیه ائمه علیهم السلام کوتاهی صورت نگرفته است. ولی وقتی همه مسلمانان عصر آنان به این اولیاء مراجعه نکردند؛ تقصیر کیست؟ اما نسبت به مسائل مستحدثه و احکام جدید با توجه به قواعد کلی که از امامان به ما رسیده؛ مجتهدین بزرگوار ما با استفاده از آن قواعد، احکام جدید را استخراج می کنند. |
2. در اصول دین و ضروریات آن اختلافی نیست؛ مثلاً در اصل توحید، نبوت، معاد، نماز، روزه و... هیچ گونه اختلافی وجود ندارد. بله در جزئیات اختلاف وجود دارد که این طبیعی و در تمام ادیان و مذاهب وجود دارد. لذا می بینینم در ادیانی مثل یهود و نصارا فرقه هایی به وجود آمد و در اهل تسنن فرقه های کلامی، مانند اشاعره، معتزله و ماتریدیه و فرقه های فقهی، مانند حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی به وجود آمد.
البته این ها فرقه های پذیرفته شده و رسمی هستند و اگر بقیه فرقه ها را ضمیمه کنیم؛ از ده ها فرقه هم می گذرد.
3. گفتنی است وظایفی بین خداوند و پیامبر یا امام و مردم وجود دارد که هر کدام باید به آن عمل کنند. مثلاً خداوند از باب لطف، باید مردم را به حال خودشان نگذارد و راهنمایی برای آنان بفرستد. از طرفی آن پیامبر یا امام نیز باید آن را بپذیرد و خود را به مردم معرفی کند و آنان را هدایت کنند. از طرف دیگر مردم نیز باید آن شخص را پذیرفته و از او حمایت کنند و این گونه نیست که خداوند به اجبار کسی را به مردم بقبولاند و هر گونه اختلافی را از بین ببرد. این مردم هستند که باید منشأ اختلاف را شناسایی کننند و هرگونه اختلاف و تفرقه ای را از بین ببرند.
4. می دانیم که همه مردم به اصل دین اطلاع پیدا کردند و اگر در جست و جوی حق باشند؛ به آن می رسند. اختلافی که در میان مجتهدین وجود دارد؛ امری طبیعی و لازمۀ اختلاف عقول است و این امری است که در میان همه گروه های علمی، اعم از نظری و تجربی و انسانی و دینی و در عرض و طول وجود دارد. اختلاف در باب فقه، یک اختلاف تعمدی است. در برخی موارد یک عده انسان حریص بخاطر متامع دنیوی در روایات و احکام دست بردند و منشأ اختلاف شدند. که در سایر علوم این مسئله منتفی است.
چطور اختلاف نظر پزشکان و مهندسان عادی است؟ در زندگی رزومره در نحوه پوشاک و خوراک، اکثر افراد یک خانواده، اختلاف نظر دارند؛ پس در فقه هم اختلاف نظر امری عادی است. در زمان حضور ائمه علیهم السلام دو راوی که از محضر امام روایتی را شنیده اند؛ دو تفسیر مختلف دارند! همانگونه که دو مستمع از مطالب یک سخنران، برداشت های مختلف و متفاوتی دارند. دو بیننده از مشاهده منظره ای برداشت های متفاوتی دارند. اختلاف نظر در علوم، امری عادی و معمولی است. ولی یک معیار عقلی بر عمل به علم است و آن این است که در هر رشته ای باید به کارشناس آن رشته مراجعه کرد. در علم فقه باید به کارشناس آن(مرجع تقلید) و در طب باید به کارشناس آن(طبیب) مراجعه کرد.
5. در پایان بیان این نکته ضروری است که سنت خداوند بر این قرار گرفته که هر کس کار خودش را خود انجام دهد. در این رابطه به آیاتی از قرآن اشاره می کنیم.
الف. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُم؛ و اگر خدا می خواست، همه شما را امت واحدی قرار می داد. ولی خدا می خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید.»(مائده، 48)
ب. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلین؛ امّا اگر خدا بخواهد، آنها را به اجبار، بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش»(انعام، 35)
ج. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکُوا وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکیلٍ؛ اگر خدا می خواست همه به اجبار ایمان می آوردند و هیچ یک مشرک نمی شدند و ما تو را مسئول اعمال آن ها قرار نداده ایم و وظیفه نداری آن ها را به ایمان مجبور سازی»(انعام، 107)
د. «وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفینَ؛ و اگر پروردگارت می خواست، همه مردم را یک امّت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می داد ولی آن ها همواره مختلفند»(هود، 118)