چرا از ما سلب توفیق می شود؟

چرا از ما سلب توفیق می شود؟
  • مربوط به موضوع » پیام‌های قرآنی

اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده نکردیم و بلکه از آن در راه نادرست و گناه و نافرمانی استفاده کردیم، نتیجه وضعی اش این است که مجازات می شویم و بی توفیقی و خذلان نصیبمان می گردد و اسباب و زمینه های موفّقیّت را از دست می دهیم و بلکه زمینهء سقوط و تنزّل بیشترمان می شود.

چه عواملی منجر به سلب توفیقات می شود؟


1. فراموشی خداوند

خداوند می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد.» از یاد بردن خدا، زمینه و عاملِ از دست دادنِ بسیاری از توفیقات الهی است که در پرتو یادِ خدا قابل دست یابی است.
ادامه مطلب ...

چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟

چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟
  • مربوط به موضوع » پیام‌های قرآنی


قَالَ أَ رَءَیْتَکَ هَاذَا الَّذِى کَرَّمْتَ عَلىَ‏َّ لَئنِ‏ْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(62- اسراء)

شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.

اصل کلمه «احتناک» از «حنک» است. وقتى گفته مى‏شود:«حنک الدابة بحبلها» معنایش این است که ریسمانى به گردن حیوان بست و او را کشید. خود «احتناک» هم به معناى افسار کردن است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.

چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.

منبع: بخش قرآنی سایت تبیان

راه محبوب شدن در بین مردم

راه محبوب شدن در بین مردم
  • مربوط به موضوع » پیام‌های قرآنی

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)

بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دل‌ها] قرار خواهد داد.

کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعده‌ای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح می‌کنند که به زودی محبت آن‌ها را در دل‌ها قرار می‌دهد. همان‌گونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.

به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران می‌شود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل می‌گوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمان‌ها ندا می‌دهد که‌ای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس می‌شود.

و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل می‌گوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن می‌دارد. سپس در میان اهل آسمان‌ها ندا می‌دهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمان‌ها از او متنفر می‌شوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس می‌شود.

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن
  • مربوط به موضوع » قرآن و اهل بیت علیهم السلام

آداب تلاوت
1 صداى زیبا و حزن‏ آور

عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى‏نویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوش‏ صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏ آور مى‏ خواند ومى ‏گریست و شنوندگان هم گریه مى ‏کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین‏»مى ‏نامیدند. (1)

در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آن‏حضرت حزن ‏آوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ ‏داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى‏گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت‏انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این‏چنین مى‏خوانند و جز او هیچ کسى چنین‏نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم‏» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
2 ترتیل

یعنى حروف کاملا ادا وبیان و وقوف رعایت گردد.

حضرت کاظم(ع) مى ‏فرماید: از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآن ‏ترتیلا» (4) پرسیدند، در پاسخ فرمود: بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (5)

یعنى قرآن را واضح و کاملا روشن‏ بیان کن و حروفش را مانند رمل و شن‏هایى که باد یکباره مى ‏پاشد بر روى هم نریزو آن را مانند شعرخوانى پشت‏ سر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتیهاى قرآن ‏بایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سوره ‏نباشد، یعنى به کیفیت‏ بپردازید نه به کمیت. (6)

3 ارج نهادن به حاملان قرآن

آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مى ‏فرماید: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مى‏دارد و از کارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشت‏سه گروه است:


الف) ریش سفید مسلمان،

ب) امام عادل،

ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم است‏به گونه‏اى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مى‏کند. (7)

4 اهداى ثواب قرائت‏به معصومان(ع)

على بن‏مغیره به امام کاظم(ع) مى‏گوید:

پدرم از جد شما پرسید آیا رواست‏شبى یک ختم قرآن بخوانم؟

جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.

و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى‏کرد; و من نیزپس از پدر قرآن مى‏خوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشت‏به اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآنهایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براى‏على(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و همچنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسیدو یکى هم براى شما قرار مى‏دادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به من‏عنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفته‏ام.

حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامت‏با آنها هستى، گفتم الله‏اکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:

بلى. (8)
شیعه و قرائت قرآن

حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:

بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکت‏شد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مى‏شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش‏را بالا ببرد زیرا درجات بهشت‏به قدر آیه‏هاى قرآن کریم است: به قارى گفته‏مى‏شود: بخوان و ترقى کن پس او مى‏خواند و ترقى مى‏کند. حفص گوید:

در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمت‏حق‏امیدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائت‏به شخصى‏خطاب مى‏کند. (9)

پرهیز از بحثهاى بى‏فایده

همچنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقت‏گیر،کم‏فایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثى‏چون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزى‏ها و اتلاف وقت و... مى‏شد. هنگامى که در این باره ازامام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخى‏قرآن را مخلوق مى‏دانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مى‏گویند، نمى‏گویم ولى مى‏گویم: «انه کلام الله‏» قرآن سخن خداست. (10)

این روش و منش‏باید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بى‏فایده و مشکل‏آفرین‏بپرهیزیم.
عنایت‏به تفسیر قرآن

به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح‏» در آیه‏«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنین تفسیرمى‏فرماید: بنده به درگاه خدا توبه مى‏کند و دیگر برنمى‏گردد و توبه نمى‏شکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگان‏توبه‏کننده‏اند. (12)

تفسیر واژه‏هاى مشکل

در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون‏» (13) سهو در نماز را تضییع‏نماز مى‏داند. (14) و یا در تفسیر «الله الصمد» (15) مى‏فرماید: «الصمد الذى‏لا جوف له‏» (16) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همه‏توخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.

بیان مصداق و مورد آیه

شان نزول و یا روشن‏ترین مصداقهاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شده‏است مثل مصداق «ماء معین‏» که منظور از آن غیبت‏حضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمن‏یاتیکم بماء معین‏» (17) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟

و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین‏» (18) مى‏فرماید:

بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (19) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرح‏آیه‏هایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامت‏ نازل شده است.

در معرفى مهم‏ترین مصداق منافقان، کسانى را نشان می‏دهد که به ولایت حضرت‏ على(ع) ایمان نمی آوردند، قرآن کریم مى ‏فرماید:

«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مى‏گویند:

«ما شهادت مى‏دهیم که یقینا تو رسول خدایى‏» خداوند مى‏ داند که تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مى ‏دهد که منافقان دروغگو هستند...» (20)

این به خاطرآن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از این‏رو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقیقت را درک نمى‏کنند. امام(ع) مى‏فرماید: منظور منافقانى است که‏نخست ایمان آوردند به رسالت پیامبر(ص) و سپس به ولایت‏ حضرت على(ع) وصى آن‏حضرت کفر ورزیدند.

ثواب تلاوت

در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارى‏از آیه‏ ها و سوره ‏ها بیان شده که نمونه ‏هایى را مرور مى ‏کنیم:

1 هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاه‏ سه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (21) 2 امام کاظم(ع): نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مى‏وزد، و به هربنده‏اى هر چه خدا بخواهد مى‏دهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مى‏بخشد. (22)
پى‏نوشت‏ها:

1 ارشاد مفید، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.

2 کافى، ج 2، ص‏606، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آیه 4.
5 بحارالانوار، ج‏76، ص‏63; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الکاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 کافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص‏606; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 11.
10 توحید صدوق، ص 224; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏7.
11 سوره تحریم، آیه‏77.
12 تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندکى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏47.
15 سوره توحید.
16 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملک، آیه 30.
18 سوره مطففین، آیه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏46.
20 سوره منافقون، آیه‏3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص‏559، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص‏157، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏9.

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن
  • مربوط به موضوع » قرآن و اهل بیت علیهم السلام

آداب تلاوت
1 صداى زیبا و حزن‏ آور

عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى‏نویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوش‏ صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏ آور مى‏ خواند ومى ‏گریست و شنوندگان هم گریه مى ‏کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین‏»مى ‏نامیدند. (1)

در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آن‏حضرت حزن ‏آوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ ‏داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى‏گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت‏انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این‏چنین مى‏خوانند و جز او هیچ کسى چنین‏نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم‏» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
ادامه مطلب ...