انتخاب نام نیکو / پایگاه حوزه

انتخاب نام نیکو
منابع
کلید واژه ها :

در نظام آفرینش، هر موجودی با نامی شناخته می شود و در این میان، انسان با عنوان اشرف مخلوقات معرفی شده است. در حقیقت، نام تا حدودی نماینده هویت انسان است. امروزه در برخی علم ها مانند روان شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی، به مسئله نام توجه فراوانی شده است.
یافته های علم ارتباط شناسی در این باره، مؤید آن است که نام نیکوی فرد می تواند ارتباط او را با محیط پیرامون و اطرافیان خود بهتر و سازنده تر کند. به همین دلیل، خانواده ها نام های شایسته و مناسب برای فرزندان شان انتخاب می کنند. در عالم تبلیغات، صاحبان مؤسسه ها و شرکت های تولیدی و تجاری نیز برای یافتن عنوان نیکو برای کالاها و فرآورده های خود در تلاشند تا از این طریق، ذهنیت بهتری را برای مصرف کنندگان ایجاد کنند و مستقیم یا غیرمستقیم بر میزان و نوع مصرف کالاها اثر گذارند. به طور کلی، نام و عنوان، حالتی چند بُعدی دارد و می تواند کارکردهای مختلفی را برای افراد و یا مؤسسه ها به همراه داشته باشد. اهمیت نام نیکو در زندگی فرزندان، تا آن جاست که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامان دین علیهم السلام روایت های فراوانی در این باره بیان شده است. برای مثال، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل است:
مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلی والِدهِ ثَلاثَةٌ؛ یُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمُه وَ یُزَوِّجُهُ اِذا بَلَغَ.
از حقوق فرزند بر پدر، سه چیز است: نام او را نیکو بنهد، به او نوشتن بیاموزد و هنگام بلوغ او را به ازدواج درآورد.
و باز می فرماید: «یا علی، حق فرزند بر پدر این است که نام نیکو بر او نهد و نیکو ادبش کند».
از حضرت رضا علیه السلام نیز روایت است: «بهترین نام و کنیه را برای فرزند انتخاب کنید».
در حکایتی آمده است:
از طرف پادشاه روم، غلامی نصرانی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اهدا شد. حضرت از او پرسید: اسمت چیست؟ گفت: عبد شمس (بنده خورشید). فرمود: اسمت را عوض کن که من تو را عبدالوهاب (بنده خدای بخشنده) می نامم.
همچنین، امیر عنصر المعالی قابوس بن وشمگیر، در قابوس نامه خود چنین می نویسد:
«اگر پسریت آید، ای پسر، اول چیز باید که نام خوش برو نهی که از جمله حق های پدران بر فرزندان یکی آن است که او را نام خوش نهد».
در حقیقت، نام، یکی از مهم ترین ابعاد شخصیت انسان است و ریشه در هویت او دارد. بزرگان دین و نیز صاحب نظران و اندیشمندان غربی، اهمیت نام نیکو را در زندگی انسان متذکر شده اند.
نام شخص، ردایی نیست که تنها بر گرد او پیچیده شده باشد و کسی بتواند آن را به آسانی از او برباید، بلکه لباس کاملاً پیوسته به اندام اوست که همچون پوست بدن او بالیده و رشد کرده است و کسی نمی تواند بدون صدمه زدن به او آن را از تن وی بیرون آورد.
امروزه بیشتر از هر زمان، اسامی انتخابی از شخصیت ها و طبیعت، به سوی احساسات کشیده شده است. این نام ها هر چند نسبت به اسامی عناصر متهم تاریخ، چون چنگیز و تیمور مرتبه برتری دارند، نسبت به شخصیت های پرمحتوا و برجسته بسیار عقب ترند. انتخاب نام ائمه هدی و اولیای خدا، روح طفل را با آشنایی با صاحب نام خود، به سوی تکامل و سعی در تشبیه به آن وجودهای مبارک سوق می دهد.
پیام متن:
1. اهمیت نام نیکو در زندگی انسان.
2. تأکید اسلام بر انتخاب نام نیکو برای فرزندان، به عنوان یکی از وظایف پدران و مادران.

جایگاه اعتدال در اسلام

جایگاه اعتدال در اسلام
منابع :
کلید واژه ها :

یکی از ویژگی های بارز دین مقدس اسلام که آن را از ادیان دیگر متمایز می سازد، اعتدال و میانه روی است. قرآن مجید، امت اسلامی را (امت وسط) نامیده است: (و کذلک جعلناکم امة وسطاً؛3 ما شما را امتی وسط قرار دادیم). و در آیه ای دیگر، امت اسلامی را بهترین امت پدید آمده از میان مردم می داند. [1]
 
امام صادق(ع) در تبیین بهترین امت می فرماید: آنها امتی هستند که خداوند در بین آنها و از میان آنها و به سوی آنها برانگیخت و آنها مردمی میانه رو هستند؛ از این رو بهترین امتی هستند که برای مردم فرستاده شده اند. [2]
 
جایگاه اعتدال با نمونه های زیر روشن تر می شود:
 
1 اعتدال، شیوه معصومان: در فرهنگ دینی پیشوایان دین، اعتدال به حدی مورد توجه است که به داشتن آن افتخار نموده و در مقام تعریف، خویشتن را با آن معرفی می کنند. امام باقر(ع) می فرماید: (نحن الامة الوسط؛[3] ما امت وسط و میانه هستیم.)
 
2 اعتدال، بهترین خط مشی: از نظر اسلام تعادل و اعتدال، یکی از دوست داشتنی ترین و بهترین امور محسوب می شود. رسول اکرم(ص) می فرماید: (خیار الامور اوسطها و لیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق؛[4] بهترین کاره، معتدل ترین آنهاست و باید دوست داشتنی ترین امور در نزد تو، معتدل ترین آنها در کارهای حق باشد.)
 
3 اعتدال، صفت مؤمن: امام علی(ع) یکی از صفات مؤمن را اعتدال در زندگی می داند و می فرماید: (المؤمن سیرته القصد؛[5] شیوه مؤمن، میانه روی است.)
 
4 اعتدال، هدیه الهی: از روایات معصومین بر می آید که همه افراد نمی توانند خود را به صفت اعتدال بیارایند، بلکه تنها شامل کسانی می شود که از لطف الهی برخوردارند. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: زمانی که خداوند متعال اراده کند به بنده اش خیری برساند، میانه روی و تدبیر را به او الهام می کند و بی تدبیری و زیاده روی را از او دور می سازد[6].
 


پی نوشت:
[1] آل عمران(3) آیه 110.
[2] بحار الانوار، ج 24، ص 153.
[3] همان، ج 22، ص 441.
[4] مستدرک الوسائل، ج 8، ص 255.
[5] غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 388.
[6] همان، ج 3، ص 175.

امنیت در فرهنگ قرآنی / پایگاه حوزه

امنیت در فرهنگ قرآنی
منابع
کلید واژه ها :

الف) ریشه امنیت در لغت از امن، استیمان، ایمان و ایمنی است که به مفهوم اطمینان، آرامش در برابر خوف و ترس و نگرانی و ناآرامی است.
به عبارت دیگر، امنیت را به اطمینان و فقدان خوف تفسیر، تعریف و ترجمه نموده اند که تا حدود زیادی به واقعیت نزدیک و شامل دو بُعد ایجابی و سلبی در تعریف امنیت است. از یک سو اطمینان، آرامش فکری و روحی و از سوی دیگر فقدان خوف، دلهره و نگرانی، که موجب سلب آرامش و اطمینان می گردند.
«راغب»، لغت شناس برجسته قرآن کریم در تعریف امنیت آورده است:
«اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است. امن و امانت و امان در اصل مصدر هستند و به حالت و وضعی اطلاق می گردد که انسان در آرامش باشد. گاه نیز بر چیزهایی اطلاق می شود که انسان بر آن امانتدار و امین است.»
در حقیقت امنیت یک معنای نسبی دارد و بسته به وضع و شاخصهای مربوط به آن است و به نوعی مترادف با ایجاد فرصت برای استفاده از ظرفیتها و کاهش آسیبها و تهدیدها و خطرات برای فرد، خانواده، جامعه، ملت و کشور است و شامل ثبات و امنیت اقتصادی، قضایی و حقوقی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی، سیاسی و نظامی می شود.

ادامه مطلب ...

رابطه دین و اقتصاد / مظاهری، روح الله / پایگاه راسخون

رابطه دین و اقتصاد / مظاهری، روح الله
منابع : پایگاه راسخون
کلید واژه ها :

مقدمه
در آغاز سخن کلام را با این مبحث آغاز می کنم که جهاد اقتصادی با حرکت مستمر و دارای پشتوانه قوی دینی و اعتقادی همراه است. واژه اقتصاد در مکتب ما مقدس و قابل احترام است چه برسد به این که همراه با جهاد آورده شود جهاد فکر انسان را به سوی حرکت خستگی ناپذیر و دارای کوشش فراوان سوق می دهد وقتی اقتصاد همراه با جهاد آورده شود بدین معناست که حرکت اقتصادی باید با اخلاق همراه شود همان گونه که جهاد در قلمرو دین قابل فهم تر است تا در مقولات دیگر و این کلمه نوعی ترکیب دینی غیر قابل انکار به خود گرفته است. جهاد در کشور ما همراه با مجاهده در راه هدف معنا شده است همانگونه که در دوران دفاع مقدس این تعبیر برای ما معنا شد، حتما در مفهوم اقتصادی هم قابل معنا خواهد بود زیرا جزء فرهنگ دینی و ملی ما می باشد. با توجه به اشاره روایات و آیات شریف قرآن کریم ما را به این مفهوم راهنمایی می کند که دین رابطه غیر قابل انکاری با اقتصاد دارد و چه بسا ترکیبات نادرست اقتصادی انسان را از دین و دین مداری دور می سازد و تعاملات درست اقتصادی حرکت تکاملی انسان را بسوی خدا سرعت می بخشد مثل خمس و زکات که وجود آن در جامعه باعث تعالی معنوی و مادی آن است.تلغی عبادت از رفتارهای اقتصادی خود نمونه ای بارز از کوشش و جهاد اقتصادی است که دو جنبه دینی و دنیوی دربردارد. عدم توجه به اقتصاد در جامعه و خانواده در بردارنده مشکلات روحی و روانی فراوان و عدم دقت در آن تبعات فراوانی را در برخواهد داشت امید است با پرداختن به این موضوع گامی هر چند کوچک پیرامون اصلاح امور اجتماع و حرکت جهادی که غالباً در مقابله هجوم دشمن صورت می گیرد بردارم.

ادامه مطلب ...

زیاده خواهی و مال اندوزی / حوزه نت

زیاده خواهی و مال اندوزی
منابع : حوزه نت  
کلید واژه ها :

از نظر اسلام مال و ثروت به خودی خود نه خوب است و نه بد. بلکه اگر نردبان صعود انسان به کمال گردد خوب و اگرموجب دل بستگی آدمی گردد و سد راه شود ناپسند خواهد بود. پس به نوع برخورد انسان به ثروت و هدف از ثروت اندوزی دارد.
ثروت باید وسیله ای باشد برای استفاده همگان، پر کردن خلاء های اقتصادی؛ مرهم نهادن بر زخم های جانگاه محرومان و برای رسیدگی به نیاز ها و مشکلات مستضعفان. علاقه به چنین ثروتی با چنین هدفی، علاقه به دنیا نیست، بلکه علاقه به آخرت است. اسلام ثروتی را نکوهش می کند که مانع رسیدن به کمال باشد و موجب دل بستگی انسان شود.

در مورد جمع آوری اموال، انسان ها به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته اول کسانی هستند که اصلا دوست ندارند مال جمع آوری کنند، و از دنیا و اموال آن به مقداری که گرسنگی [و نیاز] آنها برطرف شود و پوششی برای خود داشته باشند اکتفا میکنند. سرانجام چنین کسانی چنین ترسیم شده است: «فاولئک الآمنون الذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون» یعنی آنها مومنانی هستند که پاداششان محفوظ است و در جوار حضرت حق ونسبت به پاداش خویش هیچ ترس و غمی ندارند.

ادامه مطلب ...