مشروعیت مراسم سوم و هفتم و چهلم برای میت
پاسخ
در بین ملل مسلمان یک سری مراسم و اعیاد محلی و ملی هست که مادامی که به نام دین و ناشی از دین معرفی نشود و خلاف عقل و منطق نباشند مباح بوده و هستند. و باید توجه نمود، همانطور که ما باید حساسیت داشته باشیم حرام خداوند حلال نشود، حساسیت هم داشته باشیم که حلال خداوند حرام نشود. یک عمل خارج از توصیه ها و احکام دین، آنگاه بدعت شمرده می شود که به نام دین و به عنوان دستور دینی معرفی و عمل شود اما اگر کسی چنین عملی را به نام دین و اعمال دینی به جا نیاورد چگونه می توان او را بدعت گزار نامید؟ مثلاً فرض کنید مسابقه اتومبیل رانی و یا تدوین فیلم های مختلف داستانی آموزشی و مستند و... را اگر کسی به نام دیانت انجام دهد بدعت است. ولی اگر چنین نباشد چرا بدعت شمرده شود؟ مسائلی از قبیل بزرگداشت ها، مراسم خاص برای اموات، محافل جشن و نکوداشت میلاد بزرگان دین چرا بدعت شمرده شود؟ اگر مقصود از بیان شبهه کننده در این موارداین است که باید در همه جزئیات و امور مباح نظر به زندگی پیامبر اکرم(ص) داشته باشیم باید بسیاری از امور مباح را خلاف شرع بدانیم در حالیکه ما می دانیم برای ما مباح هستند و ما می توانیم در آن امور به دلخواه خود عمل کنیم. مثل اینکه لباس ما کوتاه یا بلند، سفید یا زرد آبی یا قهوه ای باشد. یا کفش ما بنددار یا غیر آن باشد. ما می توانیم از کارهای خوب و مفید سایر ملل مسلمان و غیر مسلمان استفاده کنیم و از ورزش هایی که از آنها گرفته شده است مثل فوتبال و ورزشهای رزمی و... استفاده کنیم و یا استفاده نکنیم. فهم این مسائل بسیار ساده است به شرط آن که غرض ورزی در کار نباشد و بنابر بدنام کردن برادران دینی خود را نداشته باشیم. آیا تشکیل حکومت امروزی ممالک اسلامی و تعیین وزیران متعدد و راه انداختن تشکیلات متعدد و صرف بودجه و درآمد ملی به شکل امروزی در عهد پیامبر اکرم(ص) رایج بوده است؟ اقامه مجالس عزا و مراسم برای اموات، خود موجب گسترش مواعظ دینی و تشکیل حلقه هایی می شود که آموزش مسائل دینی در آن صورت می گیرد و فرصتی مناسب برای بیان معارف الهی و توحیدی است، قضایای تاریخ اسلام گوشزد می شود، پرهیز از گناه و رعایت تقوی سفارش می شود، کتاب هایی در این باب نشر می یابد و موجب اعتلای فرهنگ دینی و عمومی مردم می شود.مخالفت با چنین فرصت هایی ناشی از دیدگاه متحجرانه گروهی است که اسلام را از زاویه تنگ و محدود نظر خود ملاحظه می کنند.ضمن اینکه ما در مراسم هایی که اهل بیت عصمت و طهارت به پا می داشتند به اربعین حسینی می رسیم که شما در این زمینه می توانید به دانشنامه امام حسین (ع) در سایت مراجعه نمایید و اطلاعاتی کافی به دست آورید.به لینک زیر نیز اگر مراجعه بفرمایید مفید خواهد بود: |
دیدگاه اسلام درباره گوش دادن به موسیقی و تاثیرات آن بر انسان
پاسخ
شما برای دریافت پاسخ خویش به لینک های زیر مراجعه نمایید : |
احادیث موسیقی و غنا در منابع روایی
اسلام و موسیقی
پاسخ
درابتدای سخن لازم است نبوّت و اولوالعزم را تعریف نمائیم، برای همین منظور سخنی از شهید مطهری رحمة الله علیه را نقل می کنیم؛ ایشان انبیاء را گروهی از افراد بشر می داند که دستورهای خدا را از ناحیه خداوند می گیرند و به مردم ابلاغ می کنند و به عبارتی آنها واسطه میان خداوند و سایر افراد بشر می باشند.[1] وظیفه پیامبران الزاماً دو گونه بوده است یکی از جانب خداوند که برای بشر قانون و دستورالعمل آورده اند و یکی اینکه مردم را به خدا و عمل به دستورالعمل های الهی آن عصر و زمان دعوت و تبلیغ می کرده اند. غالب پیامبران فقط وظیفه دوم را انجام می داده اند و عده بسیار کمی از پیامبران که قرآن آنها را«اولوالعزم» می خواند، قانون و دستورالعمل آورده اند. لذا پیامبران تشریعی که عددشان بسیار اندک است، صاحب قانون و شریعت بوده اند، ولی پیامبران تبلیغی کارشان تعلیم و تبلیغ و ارشاد به تعلیمات پیامبر صاحب شریعت بوده است و اسلام که ختم نبوت را اعلام کرده، نه تنها به نبوت تشریعی خاتمه داده است، بلکه به نبوت تبلیغی نیز پایان داده است.[2] قرآن شخصیت«اولوالعزم» را به لحاظ ویژگی های برجسته و صفات بارزشان بیش از دیگران ارج نهاده و گرامی داشته است این گروه از پیامبران کتاب و شریعت مستقلی داشته اند و پیامبران معاصر و یا متأخر از آنان تبعیت می کرده اند تا زمانی که یکی دیگر از پیامبران «اولوالعزم» به رسالت مبعوث می شد و شریعت نوینی می آورد.[3] |
خصوصیات پیامبر اکرم(ص) در قرآن کریم
پاسخ
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در تمام عمر پر برکت خویش از کودکی تا هنگامی که به ملکوت اعلی پر کشید، نمونه و مظهر عالی ترین اخلاق، رفتار و گفتار بوده است. سنت و سیره آن حضرت برای همه انسان ها و خصوصاَ مسلمانان الگویی پسندیده است و بر همه ماست، ابعاد وجودی ایشان را بشناسیم و به حضرتش اقتدا کنیم. در قرآن آیات بسیاری درباره اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی و همچنین آداب زندگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وجود دارد که ما در اینجا به بررسی تعدادی از آیات می پردازیم. یکی از بهترین راه های شناخت مدعیان راستین از دروغین، ویژگی های اخلاقی، آنهاست. توجه کامل رسول اکرم به قرآن کریم، سیره نورانی آن حضرت را شایسته تأسی کرده است.«لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة» هر سیره ای به هر میزان و با هر مرتبه از مراتب قرآن هماهنگی کند و به همان اندازه قرآنی است و چون رسول خدا سیره اش را بر حقایق قرآنی تنظیم کرده است سیره آن حضرت کاملترین سیره هاست. اینک برای بهره وری افزونتر از این سیره مبارک اجمال به جمال به برخی موارد که شاهد قرآنی نیز در بردارد اشاره می شود. |
نماز عاشقانه یا از روی عادت
همان گونه که می دانیم پدر و مادر من و شما از روی عادت نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند. کدام آدم عاقلی است که در هوای گرم 45 درجه بالای صفر و در طولانی ترین روزهای سال، 18 ساعت خود را از روی عادت، گرسنگی و تشنگی دهد! اگر کسی نسبت به عامه مردم این گونه تصور داشته باشد؛ به دیگران نسبت جهل داده و خود را برتر از دیگران دانسته است. این اندیشه، نوعی کبر و غرور است و تکبر از صفات شیطان است. پدر و مادر ها و عموما توده مردم، خدا را آن گونه که شناخته اند؛ عبادت می کنند این مسئله، از گفتار و کردارشان به خوبی قابل درک است. آنان به اندازه شناخت و معرفتی که نسبت به خدا دارند؛ او را عبادت می کنند. و این نیز خالصانه ترین عبادت است. آنان خدا را به جهت نعمت هایی که به آن ها ارزانی داشته که من و شما از جملۀ آن نعمت ها هستیم، شاکرند. و حمد و سپاس خود را با همین نماز و روزه ادا می کنند. و آنان به اندازه درکشان از خدا و جهان بینی که دارند؛ مسئول اند. بنابر این، نماز و روزه و به طور کلی عبادت آن ها در حد خودشان بهترین عبادت است. کافی است که با آن ها بنشینی و صادقانه و خالصانه و از سر تحقیق به عنوان یک جوان امروزی و در قالب یک گفت و گوی بسیار ساده از آن ها راجع به خدا و نعمت هایش و وظیفه آن ها در قبال این نعمت ها بپرسی. می بینی که چقدر زیبا و از سر اخلاص، معتقدات خویش را بیان می کنند. و بر عجز خویش در قبال شکر نعمت های پروردگار عالم اعتراف می کنند. نه آن که بگویند عبادت ما عادتی بیهوده و از سر تقلید است. از این رو به نظر می رسد قضاوت این چنینی در مورد معتقدات دیگران سزاوار نباشد. اما در مورد خود شما، از آن جا که جوان امروزی و با تحصیلات هستید، طبیعی است که نباید عبادت شما از سر عادت و بدون شناخت باشد. در این قضیه ما با شما هم عقیده ایم. شما برای این که عبادت عاشقانه داشته باشید؛ باید شناخت و معرفت خویش را با مطالعه و تحقیق در اسلام و معارف دینی بیشتر و عمیق تر کنید و طبیعی است که با مطالعه و تفکر در تعالیم اسلام به ویژه در اعتقادات، درک و شناخت بیشتری نسبت به خدا پیدا خواهید کرد. در نتیجه عبادت شما از سر عشق و علاقه خواهد شد، نه از سر عادت. |