
انسان موجودی است الگو پذیر، ذاتا انسان خودش را دوست دارد و قهرمان پروری یک غریزهای است در انسان. منتهی مهم این است که الگوی ما چه کسی است؟
" لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ " .اسوه یعنی مدل ، الگو . ما دو تا کلمه اسوه در قرآن داریم . یکی اسوه درباره شخص رسول اکرم (ص) ، یکی هم درباره حضرت ابراهیم . رهبری آسمانی اسوه است و لذا گفتهاند فعل و گفته ی امام و حتی سکوت امام حجت است و اگر شما میوهای را خوردید و امام دید و سکوت کرد سکوت امام یعنی اینکه میوه حلال است ..
اگر امام پایش را در جائی گذاشت معلوم میشود که این ملک ورود در آن حلال است ، انسان نیاز به الگو دارد . خداوند هم که بشر را خلق کرده است ، اگر رهبر تعیین نکند کم لطفی است ، قانونی داریم به نام قاعده لطف ؛ معنایش این است خداوند از این خلفت هدفی داشته . آفرینش با هدف است . اگر آفرینش باهدف است پس این هدف چیست و میتوان به این هدف رسید و چه کسی باید هدف را بیان کند . یک حرکت ، لوازمی دارد. حرکت مقصدی میخواهد . حرکت وسیله میخواهد .حرکت رهبر میخواهد و توی این سه تا ، رهبر از همه مهمتر است . چون اگر رهبر نباشد هم وسیله بی جهت بکار گرفته شده و هم مقصد را گم میکنیم . به همین خاطر قرآن روی رهبر خیلی مایه گذاشته است .
صدها آیه در قرآن درباره رهبری است ، خداوند به پیغمبر گفت : « وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ » . یا در غدیر خم رهبر بعد از خودت را معرفی کن و یا اگر رهبر را تعیین نکنی اصلا رسالت الهی را نرساندی .