اختلاف نظر مراجع تقلید
پاسخ
با توجه به سؤال پاسخ را در ضمن نکاتی بیان می کنیم. 1. تمام احکام از جانب امامان ما تبیین شده و حکمی نمانده که از طرف آنان بیان نشده باشد. پس، از ناحیه ائمه علیهم السلام کوتاهی صورت نگرفته است. ولی وقتی همه مسلمانان عصر آنان به این اولیاء مراجعه نکردند؛ تقصیر کیست؟ اما نسبت به مسائل مستحدثه و احکام جدید با توجه به قواعد کلی که از امامان به ما رسیده؛ مجتهدین بزرگوار ما با استفاده از آن قواعد، احکام جدید را استخراج می کنند. |
راه های انتخاب مرجع تقلید
پاسخ
مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اول: آنکه خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: آنکه دو نفر عالم عادل که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم: آنکه عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن و یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.[1] البته با وضعیت فعلی بحمد الله کار آسان است و شما می توانید یکی از 7 مرجعی که توسط جامعه مدرسین معرفی شده است را برای تقلید انتخاب نمایید. [1]-توضیح المسائل امام ره، احکام تقلید، مسئله3. |
شرائط مرجع تقلید
پاسخ
مجتهد کسی است که می تواند حکم خدا را از کتاب و سنت استنباط کند[i]. از بین مجتهدین کسانی می توانند مرجع تقلید باشند که دارای شرائط ویژه ای باشند. یعنی از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد. و نیز بنابر احتیاط واجب باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد[ii]. موفق باشید. |
فلسفه ی ننوشتن رساله عملیه توسط ائمه(ع)
پاسخ
اولا: رسالههای عملیه ای که الان موجود است حاصل استنباط و اجتهاد فقهاء می باشد و در بردارنده فتوی و احتیاطات مستحبی و وجوبی است. زیرا گاهی فقیه از مجموعه ادله فقهی نمی تواند به قطع و یقین برسد و احتیاط وجوبی می کند، گاهی به قطع و یقین می رسد و فتوی می دهد. طبیعی است که اینگونه سخن گفتن را نباید از ائمه معصومین(ع) انتظار داشت، زیرا آنها آگاهی کاملی و یقینی به احکام الهی داشته اند و آنها را برای مردم بازگو می کردند، پس روشن است که چرا آنها رساله عملیه به شکل امروزی ننوشته اند. ثانیا: همان موانع سیاسی که در تدوین کتب تفسیری بر سر راه ائمه(ع) قرار داشت، در زمینه بیان مباحث فقهی و حقوقی هم وجود داشت. ثالثا: اسلام دین جاودانه است و باید برای همه اعصار برنامه داشته باشد، ائمه اطهار(ع) نمی توانستند فقط احکام فرعی و جزئی مخصوص به عصر خود را بیان کنند همان گونه که در رساله های عملیه آمده است، بر آنها بود که علاوه بر بیان جزئیات، کلیات احکام را هم بیان کنند. آن بزرگواران به تناسب شرایط در زمینه هایی که برای آنها فراهم بود دست به چنین کاری زدند. مثلا: اولین کتاب فقهی توسط امام علی (ع) نوشته شد[i]و نسخه ای از آن در نزد ابن عباس موجود بود که در مسائل مختلف به آن مراجعه میکرده است و همین طور نسخه ای از آن در نزد امام باقر (ع) بوده و از آن طریق به ائمه(ع) بعدی رسیده است. عهد نامه امام علی (ع) به مالک اشتر، رساله حقوق امام سجاد (ع) و مسند زید بن علی که با استناد به احادیث آباء و برادرش امام باقر (ع) تالیف یافته است از متون فقهی اولیه شیعه است. علی بن ابی رافع کتابهایی در فقه و سنن و احکام داشته است که آنها را از حضرت علی (ع) تلقی کرده است. عبید الله بن ابی رافع[ii]کتابی در قضاوتهای امیر المومنین(ع) دارد که شیخ طوسی آن را نقل کرده است و آنگاه که شرایط سیاسی و زمینه های بیان احکام و معارف در زمانهای امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فراهم شد حلقه های درس توسط آن دو امام(ع) تشکیل گردید و در پرتو این نور افشانی کتابهای زیادی با استفاده از دروس آن عزیزان تالیف گردید که عدد آنها تا زمان امام عسکری(ع) به 400 کتاب رسید و در واقع به مثابه دائره المعارف شیعه محسوب می گشت. شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه ج 6 ص 301-374 می گوید: بیش از 200 تن از شاگردان امام صادق(ع) کتاب نوشته اند و با احتساب کتابهایی که شاگردان سایر ائمه نوشته اند مجموع این کتابها به 739 کتاب می رسید.[iii] با این حال از آن همه کتاب و تلاش علمی، گذر زمانه اندکی را به دست ما رسانید و ما فعلا به روایاتی از معصومین(ع) دسترسی داریم که در کتابهایی همچون "کافی"، "من لایحضره الفقیه"، "استبصار" و "تهذیب" و ... آمده است و فقهاء با مراجعه به این روایات و اعمال اصول و مبانی اجتهاد، در آنها غور و بررسی های لازم را انجام می دهند و احکام شرعیه را استنباط می نمایند و در کتابی به نام رساله عملیه گرد می آورند تا مقلدین آنها در وقت نیاز بدان مراجعه نمایند. |
سال نگارش و نویسنده اولین رساله عملی
پاسخ
درباره رساله های عملی باید این نکته را خاطر نشان کرد که در طول تاریخ اسلام علما همواره به نگاشتن چنین رسائل برای آگاهی مقلدان از احکام شرعی اهتمام داشتند و به طور نمونه کتاب گرانقدر من لا یحضره الفقیه به همین منظور از سوی شیخ صدوق نوشته شد.ولی به فراخور شرایط زمانه شکل این رساله ها متغیر بوده است مثلا در قرون نخستین علما کتاب های فقهی خود را به صورت روایی می نگاشتند و در واقع برای نقل فتاوای خود روایات مربوطه را می آوردند و در یا در حال حاضر رساله های عملیه به سوی کتاب هایی حاوی پرسش و پاسخ های شرعی می روند.اما درمورد اولین رساله های عملی که در زمره فقه استدلالی می گنجند می توان به کتاب الاحمدیه ابن جنید اسکافی و کتاب المتمسک بآل الرسول ابن ابی عقیل عمانی که به قدیمین مشهور بودند اشاره نمود.[1] واولین رساله ای که ویژگیهای این دوره و به زبان فارسی تالیف یافته،شاید رساله «جامع عباسی » مرحوم شیخ بهائی باشد. این رساله یکی از بهترین و ارزنده ترین آثار او است که در آن زمان بسیار مورد استفاده واقع شد، و اکنون نیز با اینکه بیش از سیصد سال از نگارش آن می گذرد بخوبی قابل فهم و درک است.[2] [1] القصاص علی ضوء القرآن و السنة، ج2، ص: 309 [2] اقتباس از کتاب ادوار فقه و کیفیت بیان آن ، جناتی، محمد ابراهیم و تأریخ الفقه الإسلامی و أدواره، ص: 375 |