پاسخ
1- در نظام فکری و عقیدتی اسلام، زن و مرد هر دو در انسان بودن و حقوق انسانی، مساوی هستند؛ ولی حقیقتاً و طبیعتاً از لحاظ ساختار بدنی و روانی، تفاوت هایی با هم دارند که همین تفاوت ها، مایه اندکی تفاوت در تکالیف و وظایف آنان شده است؛ در مکتب اسلام، زن و مرد مکمل هم هستند و زن آن گاه زن تمام است که تمام خصلت های زنانه خود را داشته باشد و مرد آن گاه مرد تمام است که تمام خصلت های مردانه را داشته باشد. اگر زنی شباهت به مردان پیدا کند، به همان اندازه ناقص است؛ چنان چه اگر مردی به زنان، شباهت پیدا کند، به همان اندازه ناقص است؛ خصلت های مختص به زن برای او کمال و برای مرد، نقص محسوب می شوند و خصلت های مختص به مرد برای او کمال و برای زن، نقص محسوب می شوند و اگر روایات بعضی از خصلت های زنانه را نکوهش کرده است، آن را نه برای زنان بلکه برای مردان، نکوهش کرده است و الا شریعت اسلام که مطابق تکوین آدمیان است، با توجه به روحیه این دو صنف، قانون گذاری کرده است؛ مثلاً روحیه زن مایل به زینت و جواهرات و طلاجات است و اسلام این را برای او جایز و در بعضی حالات مستحب کرده است، ولی روحیه مرد این گونه نیست؛ پس بعضی از زینت ها را برای او حرام کرده است. 2- در بعضی از روایات، خصلت شجاعت و سخاوت را برای مردان ستوده است و خصلت ترس و بخل را برای زنان مدح کرده است. در این جا نه این که اخلاق را نسبی دانسته اند، بلکه این روایات به نکته دقیق و جالبی اشاره دارند، انسان چه زن و چه مرد، باید سخی و شجاع باشد؛ اما زن در خانه، مالک اموال شوهر خود نیست، او امانتدار است و امانتدار نباید در اموال مورد امانت، دست باز و سخی باشد، بلکه باید با حساسیت و دقت امانتداری رفتار کند. همین طور زن و مرد باید هر دو شجاع باشند، ولی گاهی زن در میدانی وارد می شود که مسأله عفت و ناموس با خطر مواجه می شود، این جا دیگر جای شجاعت نیست، بلکه ترس مقدم بر شجاعت است و به شکل طبیعی زنان از این جهت آسیب پذیر هستند و باید مواظب این نکته باشند. |
پاسخ
آنچه که در احکام اسلام بیان شده، این است که سن بلوغ دختران و ابتدای جواز عمل زناشویی با همسر پایان 9 سالگی است. ولی به این معنی نیست که شوهر، بدون توجه به سایر شرایط و به محض اینکه سن همسرش 9 سال کامل شد میتواند با او آمیزش جنسی داشته باشد. بلکه مراد این است که یکی از شرایط جواز زناشویی با همسر 9 سال تمام داشتن اوست، به اضافه داشتن شرایط دیگر مخصوصا توانایی و قدرت بدنی دختران 9 ساله که با توجه به شرایط آب و هوایی و جغرافیایی و .... در زمانهای مختلف متفاوت است. توضیح اینکه یکی از شرایطی که اسلام در باره جا آوردن اعمال و مسائل شرعی از جمله ازدواج بسیار بر آن تأکید دارد شرط سلامتی و نداشتن ضرراست، این شرط تا آنجا اهمیت دارد که اسلام میفرماید عبادات واجب نظیر روزه در جایی که حتی فردی احتمال ضرر بدهد نه تنها بر او واجب نیست بلکه بر او حرام است. مثلا درباره وضو میفرماید اگر وضو برای شما ضرر داشت باید تیمم کنید. وقتی که اسلام انجام عبادات واجب را چنانچه ضرری داشته باشند حرام میداند، چطور ازدواج و عمل زناشویی را که به حکم اولی امری غیر واجب است، در صورتیکه برای یکی از طرفین ضرر داشته باشد اجازه میدهد؟ روشن است که یکی از شرایط موکد اسلامی در چنین اعمال این است که مستلزم ضرر نباشد. لازم به ذکر است اگر اسلام اجازه پدر را در ازدواج دختر شرط میداند، از این جهت است که پدر مهربانترین و نزدیکترین فرد به دختر خود میباشد و طبیعتا تا ازدواجی به مصلحت فرزندش نباشد آنرا اجازه نخواهد داد، یعنی اذن پدر در حقیقت یک فیلتر برای جلوگیری از ضرر و زیان و فساد احتمالی میباشد. و اگر در موردی پدری مصالح دختر خود را رعایت نکند و یا برخلاف آن عمل نماید،اجازه و عدم اجازه او هیچ اثری نخواهد داشت و اینجا حاکم شرع باید برای او مصلحت اندیشی نماید. اینها از نقاط مثبت احکام اسلام است که در وضع احکام به تمامی جوانب نظر دارد و با دقت نظر معلوم میشود که اسلام چیزی را فروگذار نکرده است.
|
بعضی ها اسلام را متهم می کنند که اصل مساوات بین زن و مرد را در موضوع تعدد همسران رعایت نکرده است زیرا بر اساس این حکم به مردان چنین حقی داده شده است اما زنان چنین حقی ندارند. مسلماً وضع قوانین تابع سلائق و علاقه های افراد نیست بلکه تابع مصالح و مفاسدی است که در اثر آن خداوند جهت وصول بندگان به کمال این قوانین را وضع می نماید که بعضاً این مصالح و مفاسدی برای بشر قابل درک نبوده ولی در بعضی موارد هم بعضی از حکمتهای این قوانین را درک می نماید با توجه به این نکته به مسئله چند همسری که می رسیم و واقعیت را در نظرمی گیریم می بینیم : 1. با مطالعه بعد جنسی که حیاتی ترین بعد اگرنگوئیم تنهاترین بعد، رابطه زناشویی است، درمی یابیم که مرد گاه با یک زن به بسندگی جنسی نمی رسد و این را تاریخ مردان ثابت می کند چه بسا مردانی که در عین داشتن یک رابطه زناشوئی روابط جنسی متعدد دیگر هم داشته اند، از این رو در طول تاریخ زنا همدوش روابط زناشویی وجود داشته است و حتی امروزه که جهان غرب که تک همسری را ترویج می کنند فی الواقع روابط غیر مجاز و خارج از حوزه روابط مشروع را به صورت قانونی و غیر قانونی ترویج می نمایند. حتی برخی از قوانین غربی، به روابط غیرقانونی (همجنس بازی) جنبه ای قانونی داده است به نظر شما معنای این کار چیست؟ چیزی غیر از تعدد و تنوع جنسی که تاریخ انسان شاهد آن بوده را می فهماند. |
در جوامع امروزی خواستگاری مرد از زن یک امر عرفی است اما از نظر شرع و قانون شرعی خداوند تبارک و تعالی هیچ اشکالی در این مورد نمی باشد یعنی زن می تواند از مرد مورد نظر خود خواستگاری کند، در احادیث و سنت شریف نیز نمونه هایی از تایید ضمنی چنین امری برداشت می گردد؛ در روایتی از امام محمد باقر (ع) نقل شده است که زنی نزد پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر مرا شوهر بده. پیامبر فرمود: چه کسی شوی این زن می شود؟ مردی از آن میان پذیرفت. پیامبر به مرد گفت: چه چیزی به عنوان مهر به این زن می دهی. مرد گفت: چیزی ندارم. پیامبر فرمود: آیا چیزی از قرآن را به خوبی آشنایی، مرد گفت: آری آنگاه پیامبر فرمود: تو را به تزویج این زن درمی آورم بر این که آنچه از قرآن می دانی به او بیاموزی».[1] بنابراین، نمی توان خواستگاری و تقاضای ازدواج را از سوی زن، آن هم با رفتاری خردمند، حیاآمیز و ضمن رعایت موازین شرعی، ناروا انگاشت. گرچه به نظر می رسد که مراتب حجب و وقار زنانه مانع از اقدام آشکار زنان در این باره می گردد. در اصل خطبه عقد و ازدواج که نگاه کنیم می بینیم این خطبه با کلمه زوجتک یعنی «به تزویج در آوردم تو را» شروع شده که از طرف زن نسبت به مرد خطاب می شود |
معرفی و تفسیر یک موجود از موجودات جهان در گرو شناخت کل نظام هستی است زیرا نظام هستی به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته و در حال حرکت به سوی کمال مطرح است. نظام هستی، نظام احسن و اکمل است ولی هیچ موجودی را نباید جدای از کل آفرینش تفسیر کرد. مسأله جنسیت در نظام هستی، سریان دارد، ذکوریت و انوثیت مخصوص انسان نیست؛ بلکه در تمامی موجودات آفرینش حتی جمادات، گیاهان، حیوانات وجود دارد. اتمها و الکترونها نیز بر گرد هسته مرکزی با همان خصوصیت جنسیت و زوجیت میچرخند. زن نیز مانند مرد میتواند مراحل عالیه کمال را طی کند. جایگاه زن در منطق وحی، بسیار بلند و بالاست و در قرآن از آفرینش زنان به عنوان «آیات الهی» یاد شده است «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا»؛[1]. زن نشانه رحمت و جمال و قدرت حق تعالی است، زن تجلیگاه جمال الهی خداوند رب العالمین است یعنی مربّی و هدایت کننده موجودات و پرورش دهنده آنهاست، زن نیز مربّی و هدایت کننده فرد و جامعه است. خداوند لطیف است، زن نیز مظهر لطف الهی و لطیف است به همین جهت انجام کارهای سنگین و خشن و سخت مثل جهاد از آنان برداشته شده است. |