آداب اذان

اذان
جملات مخصوص برای اعلام وقت نماز را اذان گویند، که به رسول خدا وحی شده است. [۱]


معنای لغوی اذان[ویرایش]
اذان، اسم مصدر باب تفعیل [۲] [۳] یا اسمی است که قایم‌مقام ایذان می‌شود [۴] و به‌معنای اعلام است.
و به همین معنا در آیات ۳ سوره توبه [۵] و ۲۷ سوره حج [۶] و ۴۴ سوره اعراف [۷] به‌کار رفته است.
معنای اصطلاحی اذان[ویرایش]
اذان در اصطلاح شرع، جملات مخصوصی است که در مواردی، از‌جمله اعلام وقت نماز و به‌عنوان مقدّمه نماز، تشریع شده است. [۸]
طریق عرضه اذان بر پیامبر[ویرایش]
از نظر شیعه و برخی از اهل‌سنت، این جملات به‌صورت وحی به‌وسیله جبرئیل بر پیامبر عرضه گشت. [۹] [۱۰]
امّا مشهور اهل‌سنّت، القای فقرات اذان را در خواب به عبدالله‌بن‌زید [۱۱] یا برخی دیگر از صحابه [۱۲] [۱۳] می‌دانند.
کاربرد فقهی اذان[ویرایش]

جایگاه اصلی اذان در فقه، باب صلات است و از آن به مناسبت در باب‌های حج، تجارت و نکاح نیز سخن رفته است.

فقرات اذان در نظر شیعه[ویرایش]

مشهور شیعه اذان را دارای ۱۸ جمله می‌دانند:
۱. الله اکبر ۴ بار.
۲. اشهد ان لا اله الاّ اللّه.
۳. اشهد انّ محمّداً رسول‌اللّه.
۴. حیّ‌علی‌الصّلاة.
۵. حیّ‌علی الفلاح.
۶. حیّ علی خیرالعمل.
۷. الله اکبر.
۸. لا‌إلـه إلاّ اللّه.
و بقیه فقرات هر کدام ۲ بار است که جمعا هیجده فقره است. [۱۴] [۱۵]
فقرات اذان در نظر اهل تسنن[ویرایش]

مشهور اهل‌سنّت، با‌حذف "حیّ علی خیرالعمل" و گفتن یک بار "لا إلـه إلاّ‌اللّه" در آخر اذان، آن را دارای ۱۵ جمله می‌دانند.
آنان جمله «الصلوة خیرٌ مِن النوم» را در اذان صبح بعد از حیّ علی الفلاح می‌افزایند. [۱۶]

اشهد ان علیا ولی الله[ویرایش]

عبارت «أشهد أنّ علیّاً ولیّ اللّه» گرچه از روزگاری کهن در میان شیعه متداول بوده است و اکنون شعار آنان شمرده می‌شود، نزد علمای شیعه جزئی از اذان محسوب نشده و فقط به استناد روایتی از حضرت صادق(علیه السلام)آن را مستحب دانسته‌اند و ذکر آن به قصد جزئیّت جایز نیست. [۱۷]
به قول مشهور، جمله «أشهد أنّ علیّا ولىّ اللّه» جزء اذان نیست، لیکن از آن جا که شهادت به توحید و نبوّت بدون شهادت به ولایت کامل نیست، پسندیده و مطلوب است که بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به ولایت امیر المؤمنین و سایر معصومان علیهم السّلام نیز آورده شود. [۱۸]

حی علی خیر العمل[ویرایش]

جمله «حیّ علی خیرالعمل» نزد امامیه یکی از جملات اذان است که در روایت معراج به آن تصریح شده است [۱۹] و بر پایه منابع روایی، این فقره در زمان ابوبکر و عمر در اذان گفته می‌شد و عمر با این پندار که این جمله مردم را از هر کاری به‌سوی نماز می‌کشاند و از جهاد باز‌می‌دارد، دستور داد آن را از اذان حذف کنند. [۲۰]

اقسام اذان[ویرایش]

اذان به اذان اعلام و اذان نماز تقسیم می‌شود.
اذان نماز نیز یا اذان نماز جماعت است یا اذان نماز فرادا.

احکام اذان[ویرایش]

بحثی در [[|مشروعیت|مشروعیّت]] اذان برای نمازهای یومیّه اعم از ادا و قضا نیست، لیکن در وجوب و استحباب آن اختلاف است، بیشتر [[|فقها]] قائل به استحباب آن هستند.
اذان برای غیر نمازهای واجب یومیّه، مشروعیّت ندارد، لیکن گفتن آن در گوش راست نوزاد در روز تولد یا پیش از افتادن ناف وی، در بیابان هنگام ترس از جنّیان، در گوش کسی که چهل روز گوشت نخورده و نیز در گوش انسان تندخوی و نیز حیوان چموش، مستحب است. [۲۱]

شرایط صحت اذان[ویرایش]

۱. نیّت (قصد قربت).
۲. دخول وقت نماز.
۳-۴. ترتیب و موالات بین جملات به معنای فاصله طولانی بین آن‌ها نینداختن
۵_ به زبان عربی و درست خواند. [۲۲]

آداب اذان[ویرایش]

۱_ رو به قبله اذان گفتن.
۲. وقف بر آخر هر جمله.
۳_فاصله انداختن میان اذان و اقامه به دو رکعت نماز یا سجده و یا یک گام به جلو برداشتن.
۴_صحبت نکردن بین جملات.
۵_بلند کردن صدا برای مرد، از آداب اذان نماز است. [۲۳]

اقتصار در اذان[ویرایش]

مسافر و کسی که عجله دارد، می‌تواند جملات اذان را یک بار بگوید. برای زن نیز جایز است به تکبیر و شهادتین، بلکه تنها به شهادتین اذان بسنده کند. [۲۴]

موارد سقوط اذان[ویرایش]

اذان در این موارد ساقط است:
۱_برای قضای نمازهای یومیّه جز نخستین نمازی که می‌گزارد.
۲_اذان نماز عصر برای کسی که در روز جمعه یا عرفه در عرفات، نماز جمعه یا ظهر را با اذان و اقامه گزارده و بخواهد میان آن دو جمع کند.
۳_اذان نماز عشا در صورت جمع آن با نماز مغرب برای کسی که شب عید قربان در مزدلفه نماز مغرب را با اذان و اقامه خوانده است. [۲۵]
در این که سقوط در موارد یاد شده به نحو عزیمت به معنای حرمت اذان گفتن‌ است یا رخصت در ترک آن، اختلاف می‌باشد.
بنا بر قول اول، اذان گفتن در آن موارد جایز نیست. سقوط به معنای رخصت در ترک در مورد قضای نماز به مشهور نسبت داده شده است. [۲۶] [۲۷] همچنین سقوط اذان در صورت جمع بین دو نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا در غیر موارد یاد شده، مورد اختلاف است. قول به سقوط، به مشهور نسبت داده شده است. [۲۸]

سقوط اذان و اقامه[ویرایش]

اذان و اقامه از سه کس ساقط است:
۱_کسی که با نماز جماعتی همراه شود و در آن جماعت اذان گفته شده باشد.
۲_کسی که پس از اقامه نماز جماعت در مسجد و قبل از بر هم خوردن صف‌ها، بخواهد نماز بگزارد. در سقوط آن در غیر مسجد، اختلاف است. [۲۹] [۳۰]
۳_کسی که اذان و اقامه دیگری را حکایت کرده یا شنیده است. [۳۱]
در این که سقوط در موارد فوق به نحو عزیمت است یا رخصت، اختلاف است. [۳۲]

حکایت اذان[ویرایش]

حکایت اذان یعنی بازگو کردن هر جمله از آن همراه با مؤذّن، مستحب است. [۳۳]

ترجیح در اذان[ویرایش]

در مفهوم و حکم آن اختلاف است. برخی آن را به دو بار تکرار شهادتین افزون بر دو بار نخست، بعضی به تکرار هر جمله از اذان افزون بر آنچه در شرع معیّن شده و بعضی دیگر به تکرار شهادتین با صدای بلند پس از ادای آن به طور آهسته، تعریف کرده‌اند.
در حکم آن نیز از حیث کراهت و حرمت، اختلاف است؛ هر چند در حرمت آن، در صورت گفتن به قصد مشروعیّت، اختلافی نیست. [۳۴]

تثویب در اذان[ویرایش]

در مورد جمله «الصّلاة خیرٌ من النوم: نماز از خفتن بهتر است» اهل‌سنّت گفته‌اند: بلال هنگام اذان، این فقره را افزود و پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز تأیید کرد [۳۵] ، ولی امامیه معتقد‌است که این فقره در زمان پیامبر نبوده؛ بلکه در زمان عمر به اذان افزوده شده است. [۳۶] و در روایتی که مالک در موطّأ نقل کرده نیز این مطلب تأیید می‌شود. [۳۷]
گفتن جمله «الصّلاة خیر من النّوم» به جای جمله «حىّ علی خیر العمل» است که اهل سنّت در اذان دوم نماز صبح می‌گویند. جمله یاد شده، بدعت و گفتن آن به قصد مشروعیّت حرام و بدون قصد آن، مورد اختلاف است. [۳۸]

گرفتن مزد بر اذان[ویرایش]

به قول مشهور، گرفتن مزد بر اذان حرام است، لیکن‌ پرداخت حقوق از بیت المال به اذان‌گو جایز است. [۳۹]

پانویس[ویرایش]
 
۱. جواهر الکلام، ج۹، ص۲.    
۲. المصباح، ص‌۱۰.
۳. مقاییس‌اللغه ج۱، ص‌۷۷، «اذن».
۴. لسان‌العرب ج‌۱، ص‌۱۰۵، «اذن».    
۵. توبه/سوره۹، آیه۳.    
۶. حج/سوره۲۲، آیه۲۷.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۴۴.    
۸. جواهرالکلام ج‌۹، ص‌۲‌‌۳.    
۹. الکافی ج‌۱، ص‌۳۰۲.
۱۰. الفقه الاسلامی ج‌۱، ص‌۶۹۲.
۱۱. السیرة النبویه ج‌۲، ص‌۵۰۸.
۱۲. السیرة النبویه ج‌۲، ص‌۵۰۹.
۱۳. السیره الحلبیه ج‌۲، ص‌۹۶.
۱۴. الخلاف ج‌۱، ص‌۲۷۸.    
۱۵. جواهر الکلام ج۹، ص۸۱.    
۱۶. الفقه الاسلامی ج‌۱، ص‌۷۰۱‌ـ‌۷۰۲.
۱۷. مستمسک العروه ج‌۵، ص‌۵۴۴‌‌۵۴۵.    
۱۸. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۲.
۱۹. بحارالانوار ج‌۸۱‌، ص‌۱۴۱.
۲۰. بحارالانوار ج۸۱، ص‌۱۴۰.    
۲۱. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۱_۶۰۲.
۲۲. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۸-۶۰۹.
۲۳. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۹-۶۱۰.
۲۴. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۲-۶۰۳.
۲۵. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۳-۶۰۴.
۲۶. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۴.
۲۷. مستمسک العروة ج۵، ص۵۵۹-۵۶۲.    
۲۸. مستند الشیعة ج۴، ص۵۲۱-۵۲۲.    
۲۹. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۴.
۳۰. مستمسک العروة ج۵، ص۵۶۲.    
۳۱. العروة الوثقی ج۱، ص۶۰۶.
۳۲. مستمسک العروة ج۵، ص۵۷۲-۵۷۳.    
۳۳. جواهر الکلام ج۹، ص۱۲۱.    
۳۴. جواهر الکلام ج۹، ص۱۱۰-۱۱۱.    
۳۵. السیره الحلبیه ج‌۲، ص‌۹۷.
۳۶. النص و الاجتهاد، ص‌۱۹۳.    
۳۷. الموطأ ج‌۱، ص‌۷۲.
۳۸. جواهر الکلام ج۹، ص۱۱۲-۱۱۴.    
۳۹. جواهر الکلام ج۹، ص۷۱-۷۲.    

منابع[ویرایش]



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج۱، ص ۳۲۷-۳۳۰.    
دانشنامه موضوعی قرآن.