آداب انعقاد نطفه

آداب انعقاد نطفه

 آداب انعقاد نطفه :بدان که احوال و اوضاعی که در حصول مزاج نطفه انسانی مثلا که محل قابل نفس ناطقه و پذیرای آنست به حصر و ضبط در نمی آیند،زیرا تفاوت ازمنه و اختلاف آفاق و اوضاع کواکب و احوال والدین و کیفیت اطعمه و اشربه و هزاران هزار عوامل دیگر در نحوه کیفیت مزاج نطفه دخیلند و آن نطفه کذائی در چنان اوضاع و احوال مطابق طبیعت و جبلّت خود منعقد می شود و به وفق آن،قابلیت گرفتن عطایا و هبات باری تعالی پیدا می کند)

خلاصه این که خُلق و خوی والدین و تمامی احوال آنان در اوقات و نیات آنها بلکه احوال نفس اوقات در حال انعقاد نطفه و غذای مادر در زمان حمل چون دیگر اوصاف روانی و جسمانی او همه در مزاج طفل تاثیری بسزا دارند،و حق سبحانه از مجرای وجودِ خودِ والدین نفخ روح می کند و روح از این مجاری رنگ می گیرد چون آب آسمان از وادی ها.

در دیوان حضرت مولا آمده است:

ای خوش آن کودکی کز آغازش         طـیب و طـاهر است زهدانـا

بعد از آن مهـــــد ناز او باشـــد          هــمچو زهــدان پاک دامـانـا

زغــذای حــــلال مـی نوشــــد         پـاک و پاکیزه شــیر پستــانـا

خوی مادر ز شـیر پستـــانــش         مـی نشـیند به طـفل آسـانـا

مادر است صغـری و پدر کبری          خود نتیجه است طفل ایشانا

شـــرط انتاج ایـن مقـــــدمتین          انـــــدرین امـــر هست ایمانا

رنـــگ گیـترد از ایتن مقــدمتین         نفـــخ روح خــــدای خــلقتانا

یا که هر یک دمنده روح است           گفـــــته بــــعضی از بزرگـانا

دامن مادر است پرورده است           عیسی و موسی بن عمرانا

ز آمـــنه مـــــــادر و ز عبـدالله           پدر است خاتــم رســــــولانا

شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة،ص33(فصل اول- مولف:حضرت علامه حسن حسن  زاده آملی(

آداب انعقاد نطفه (تطهیر قوة مولّده):

 

اکنون شایسته می‌دانیم جهت تطهیر قوة مولّده و مصوّره آدابی را جهت انعقاد صحیح نطفه که مستفاد از احادیث و روایات فراوانی است خدمت عزیزان بیان نماییم.

در ابتدا باید به عرض برسانیم که طبق فرمایشات حضرت استاد علامه در کتابها، ازدواج برای انشاء صورت انسانی است نه برای اطفاء شهوت حیوانی و لذا تمام افعال و اعمال موردِ قصدِ قبل و بعد از ازدواج باید به گونه‌ای باشد که بدین مقصود و غایت منتهی شود. زیرا تمامی کیفیات نفسانی و مزاجی و احوال ظاهر و باطن والدین در کیفیت مزاجی و حصول استعداد نطفه انسانی دخیلند و اشخاص مطابق همان کیفیات، دارای اخلاق و احوال گوناگون می‌شوند، چنان که دارای اشخاص گوناگون‌اند. لذا پدر و مادر باید بسیار مراقب اعمال و نیّات خود باشند که همة آنها در نحوة تکون صورت انسانی دخلی بسزا دارند. پس در ازدواج حرف اطفاء شهوت و زناشویی مطرح نیست بلکه زهدان مادرِ عزیز کارخانه آدم سازی است و این صُنع الهی باید به بهترین صورت پاک نگاهداشته شود.

ای عزیز! روایات، تفسیر بطون آیات قرآنی‌اند. باید پیش از ازدواج به آداب و احکام جوامعِ روایی از قبیل بحار الانوار و وافی و وسائل الشیعه و کافی و مانند آنها آشنا و آگاه بوده باشی. حضرت مولای مکرّمم در شرح فص فاطمیّه می‌فرمایند: «تمام صنایع آدمیان از بر‌ّی و بحری و فضایی را دستورات و آدابی است که دین حفظ و بقاء و دوام آنها‌اند، چنان که اگر هر یک از آنها در کار خود بقدر یک میکرون از دین و آیینش به در رود و به خطا و ناروا حرکت نماید در همان نخستین بار خطا و ناروایی تباه می‌شود و نابود می‌گردد، مثلاً هواپیما از فضا سقوط می‌کند و کشتی در دریا غرق می‌شود، و اتومبیل دچار حوادث گوناگون می‌گردد، و آن چرخ خیاطی خراب می‌شود، و آن ساعتِ دست تو تباه می‌گردد و از کارش باز می‌ماند و هکذا صنایع بیشمار دیگر؛ و این همه صنایع گوناگون ساخته شخص جناب انسان است که برای بهبودی و درستی هر یک از آنها دستورالعملی در کنارش نهاده است؛ خدای سبحان فرموده است: ( وَ اللهُ خَلَقَکُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ) یعنی خداوند شما را و همة ساخته‌های شما را آفریده است چه این که نطفه‌ها در تحت تدبیر ملکوت به جایی رسیده‌اند که عامل این همه صنایع شگفت شده‌اند( فَلْیَنْظُرِ اْلإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِنْ مَّاءٍ دَافِقٍ * یَخرُجُ مِنْ بَینِ الصُّلْبِ وَ التَّرَائِبِ )؛ انصاف بده آیا می‌شود صنایع شما را دین و آیین باشد و خود شما که مهمترین صنع الهی هستید و این همه صنایع شگفت گوناگون صنع شما است بی‌دین باشد ( مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ)… بدان که احوال و اوضاعی که در حصول مزاج نطفه انسانی مثلاً، که محل قابل نفس ناطقه و پذیرای آنست به حصر و ضبط در نمی‌آیند، زیرا تفاوت ازمنه و اختلاف آفاق و اوضاع کواکب و احوال والدین و کیفیت اطعمه و اشربه و هزاران هزار عوامل دیگر در نحوه کیفیت مزاج نطفه دخیل‌اند، و آن نطفه کذایی در چنان اوضاع و احوال مطابق طبیعت و جبلّت خود منعقد می‌شود و به وفق آن، قابلیتِ گرفتنِ عطایا و هبات باری تعالی پیدا می‌کند.»

خلاصه این که خُلق و خوی والدین تمامی احوال آنان در اوقات و نیات آنها بلکه احوالِ نفس اوقات در حال انعقاد نطفه و غذای مادر در زمان حمل چون دیگر اوصاف روانی و جسمانی او همه در مزاج طفل تأثیری بسزا دارند، و حق سبحانه از مجرای وجود خودِ والدین نفخ روح می‌کند و روح از این مجاری رنگ می‌گیرد چون آب آسمان از وادیها.

در دیوان حضرت مولی روحی‌فداه چنین آمده است:

ای خوش آن کودکی کز آغازش             طیّـب و طـاهـــر است زهدانـا

بعـد از آن مهــد نـــاز او باشـــد              همـچــو زهــدان پـاک دامـــانـا

ز غــذای حــلال مـی‌نـوشـــــد               پـاک و پـاکیــزه شیــر پستـانـا

خـوی مــادر ز شیــر پستـانش              مـی‌نشیـنــد بـه طفــل آسـانا

مــادر است صغری و پدر کبری               خود نتیجه است طفـل ایشـانا

شـــــرط انتــاج ایـن مقـدّمتیـن              انــدریـن امـــر هـسـت ایمـــانا

رنـگ گیــرد از ایـن مقـدّمتیـــن             نفـــخ روح خــــدای خــلــقــانـا

یا کـه هـر یک دمندة روح است               گـفــتـة بعــضـــی از بــزرگـانـا

دامن مـادر است پرورده اسـت              عیسـی و موسـی بـن عمـرانا

ز آمــنــه مــــادر و ز عـبــــدالله               پــدر اســت خــاتـــم رســولانـا

در این جا به ذکر ترجمة روایتی که جناب شیخ صدوق در حدیث اول مجلس هشتاد و چهار امالی خود نقل کرده تبرک می‌جوییم.

«رسول الله صلّى‌الله‌علیه‌وآلهبه علی بن ابیطالب علیه‌السّلام چنین سفارش کرد و فرمود:

یا علی چون عروس را به خانه تو آرند وقتی نشست کفش او را بکن و پایش را بشوی و آبش را به درِ خانه‌ات بریز که چون چنین کنی خداوند از خانه‌ات هفتاد هزار رنگ فقر را ببرد و هفتاد هزار رنگ برکت در آن درآورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فرو فرستد که بر سر عروس بگردد تا برکت آن به هر گوشه خانه‌ات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پیسی امان دهد که به او رسند مادامی که در آن خانه است.

سپس فرمود: یا علی! عروس را در هفته نخستین از خوردن شیرها وسرکه و گشنیز (سبزی اَمْزِنا) و سیبِ ترش بازدار، زیرا که زهدان از این چار، سرد و نازاینده گردد؛ و بوریا در گوشه خانه به از زن نازاینده است. اگر عروس بر سرکه‌خوردگی خون حیض بیند هیچ گاه به خوبی از آن پاک نگردد. و گشنیز آن خون را در درونش بشوراند و زایمان را بر وی دشوار گرداند. و سیب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بیماری بر وی گردد.

سپس فرمود: ای علی در هنگام جماع سخن مگو مبادا که فرزند گنگ و لال گردد. و به عورت زن (در حین جماع) نگاه نکن که سبب نابینایی فرزند شود. و با شهوتِ زن دیگری در خاطرت با زنت جماع مکن که فرزند مخنّث آید. و ایستاده با زنت جماع مکن که از کار خران است و اگر فرزندی آید در فراش، کمیز میزنده (یعنی دچار شب ادراری) شود. اول و میانه و آخر ماه مجامعت مکن که دیوانگی و خوره و گیجی به سوی فرزند شتابند. بعد از ظهر جماع مکن که اگر فرزندی آورد قیچ (لوچ و دوبین) شود و شیطان به لوچ بودن انسان شاد است. کسی که با زن خود در بستر، جنب است قرآن نخواند می‌ترسم آتشی از آسمان فرود آید و هر دو را بسوزاند. جماع مکن جز آن که خودت دستمالی داشته باشی و زنت نیز پارچه دیگر که با یک پارچه خود را پاک مکنید که شهوت بر شهوت افتد و مایة دشمنی بین شما می?شود و شما را به جدایی و طلاق می?کشاند. در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندی آید بسیار شرور گردد در شب عید اضحی (قربان) جماع مکن که فرزند شش انگشت یا چهار انگشت آید. زیرِ درخت باردار جماع مکن که فرزند جلاد و آدمکش و کدخدا آید. در مقابل آفتاب و نور آن جماع مکن مگر آن که هر دو با روپوش باشند که اگر فرزندی آید دائماً در سختی و فقر باشد تا بمیرد. میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندی آید خونخوار گردد. اگر زنت باردار شد بی‌وضو با او جماع مکن که فرزند کوردل و بخیل آید. در نیمه شعبان جماع مکن که فرزندی شوم و با خالِ چهره آید. دو روز به آخر ماه مانده با زنت جماع مکن که فرزندی گمرکچی و کمک کننده ظالم آید و جمعی از مردم بدست او هلاک شوند. بر سر پشت بامها جماع مکن که فرزند منافق و ریاکار و بدعت‌گذار آید، چون قصد سفر داری در شبِ آن جماع مکن که فرزند ولخرج آید. رسول خدا این آیه را خواند (سوره اسراء/30) به راستی مبذرین برادران شیاطین باشند. چون در سفر رفتی تا سه شب جماع مکن که فرزند کمک کننده ظالم و ستمگر بر علیه تو شود. در ساعت اول شب با زنت جماع مکن که اگر فرزندی آید، بسا باشد که جادوگر و دنیا طلب درآید. ماه در محاق نباشد. و با شکم سیر جماع نشود.

(و اما اوقات مناسب برای نکاح)

یا علی شب دوشنبه ملازم جماع باش که اگر فرزندی آید حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا باشد. اگر شب سه‌شنبه جماع کنی و فرزندی آید پس از شهادت به شهادتین، شهادت روزی وی گردد و خداوند با مشرکان او را کیفر نکند و بوی دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاک زبان از غیبت و دروغ و بهتان است. اگر شب پنج‌شنبه جماع کنی و فرزندی آید حاکمی از حکّام گردد یا عالمی از علماء. در روز پنج‌شنبه ظهر هنگامی که آفتاب در وسط ‌آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنیا آید تا پیر شود شیطان به او نزدیک نگردد و با فهم باشد و در دین و دنیا سلامت روزیش گردد. اگر در شب جمعه با زنت جماع کنی و فرزندی آید سخنور و گویا و زبان‌آور شود. اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندی آید معروف و مشهور و دانشمند گردد. اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد امید فرزندی می‌رود که از ابدال باشد ان‌شاء‌الله.

ای علی! سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئیل نگاه داشتم.»

بدان که جماع کردن در فرج زن در وقتی که حائض باشد یا با خون نفاس باشد حرام است که از رسول‌الله صلّى‌الله‌علیه‌وآله  روایت است فرزندی که از آن متولد شود مبتلا به خوره و پیسی گردد و از مابین ناف تا زانو از ایشان تمتع کردن مکروه است. و نیز بعد از پاک شدن از حیض و پیش از غسل کردن بعضی جماع را حرام می‌دانند، و احوط اجتناب است و نیز وطی دُبُر زن مکروه است و بعضی آن را حرام می‌دانند. در حدیثی منقول است که حضرت رسولصلّى‌الله‌علیه‌وآله  نهی فرمود از جماع کردن زیر آسمان و بر سر راه که مردم تردد کنند و فرمود که هر که در میان راه جماع کند خدا و ملائکه او را لعنت کنند.

حضرت رسول صلّى‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: از کلاغ سه خصلت را بیاموزید؛ اول جماع کردن پنهان را، دوم بامداد به طلب روزی رفتن را و سوم بسیار حذر کردن را.

در حدیث معتبر از حضرت رسول اکرم صلّى‌الله‌علیه‌وآله   منقول است که چون مرد و زن جماع کنند عریان نشوند مانند دو خر، زیرا که اگر چنین کنند ملائکه از ایشان دور می‌شوند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است که مکروه است جماع میان طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از وقت فرو رفتن آفتاب تا برطرف شدن سرخی طرف مغرب.

علاوه بر توجه به زمان , توجه به جهات نیز در گاه مجامعت مورد اهمیت بسیاری در روایات قرار گرفته است از آن جمله فرموده‌اند : زن و مرد در حین مواقعه رو به قبله یا پشت به قبله نباشند . حکمتش نیز آن است که توجّه به هر جهتی را خاصیتی است به حسب نسبت عِلوی , چنانچه فرموده‌اند: توجه به جانب قطب جنوب و ستارة سهیل به جهت سهولت ولادت بسیار مؤثر است و به تجربه معلوم شده که اکثر حیوانات عند التولید به آن جانب متوجه می‌شوند و نیز فرموده‌اند: توجه به قطب شمال و دیدن آن و بنات‌النعش , صحت و تقویت چشم را مفید است. از این نکتة عُلیا به سرّ در توجه به کعبه در هنگام صلوة برس که توجه مذکور موجب توجه نفس به عالم قدس می‌گردد . فافهم!

در روایت دیگر منقول است که اگر کسی انگشتری با او باشد که بر آن نام خدا نقش کرده باشد، جماع نکند.

در بحار (جلد 62 صفحة 322 ) روایتی است که امام فرمود: «مَن اراد الدخول الحمام للنورة فلیجتنب الجماع قبل ذلک باثنی عشر ساعة و هو یوم تمام» یعنی هر کسی که ارادة وارد شدن به حمام کرد تا نوره بمالد سزاوار است که قبل از آن تا 12 ساعت یعنی یک روز تمام از جماع کردن پرهیز نماید.

و نیز گویند: جماع کردن از پهلو باد لقوه می‌آورد و جماع در حمام موجب نزول آب سیاه چشم می‌شود.

در خزائن نراقی آمده که راه برو بعد از غذا خوردن ولو یک قدم و بخواب بعد از حمام کردن ولو یک لحظه و بول کن بعد از جماع ولو یک قطره.

اگر در حالت جماع زن بالا قرار گیرد بسیار بد است زیرا ممکن است ذَکَر و مثانه از فشارِ فوّاره کردنِ آب شهوت زخمی شوند و دور نیست که چیزی از طرف آلتِ زن به آلتِ مرد راه یابد.

کسی که نیاز به مستراح رفتن دارد و باید خود را از شرّ ادرار و مدفوع رهایی دهد، نباید قبل از تخلیه جماع کند.

در حال خسته شدن از ورزش یا هر حرکتی خسته کننده جماع خوب نیست.

در حالی که انسان با واکنش روانی روبرو است مثلاً ناراحت و یا عصبانی است جماع کردن خوب نیست.

انزالی که از ناحیة به زن چسبیدن یا بر پوست زن مالیدن حاصل آید نیز بی‌ضرر نیست.

جماع خوب و اصولی آن است که آرزوی جماع به نهایت برسد. یعنی زن و مرد زمانی جماع کنند که این میل در ایشان زیاد شده باشد نه این که از نگاه کردنِ به زن یا فکر و خیال جماع، خارش و سوزشی در آلت تناسلی مرد ایجاد شده و او را به جماع برانگیزاند،  بلکه باید به گونه‌ای باشد که زیاد جمع شدنِ آبِ پشت بر انسان فشار آورده و او را به جماع کردن وادار کند.

وقتی که انسان بسیار سیر است و معده پر از غذا است جماع خوب نیست زیرا جماع در این حال مانع هضم شدن غذا می‌شود.

شیخ‌رئیس بوعلی‌سینا در قانون می‌فرماید: اگر کسی با شکم سیر و پر از غذا می‌خواهد جماع کند حداقل قبل از جماع مدتی حرکت کند که خوراک تا اندازه‌ای در معده جای‌گیر شود و به حالت شناور در نیاید، بعد از جماع کردن هم تا می‌تواند زود بخوابد و زیاد بخوابد.

همچنین کسی که گرسنه است و معده‌اش خالی از خوراک است باز نباید جماع کند که جماع به حالت گرسنگی بیشتر از جماع با شکم سیری زیان دارد زیرا جماع کردن با شکم گرسنه موجب از بین رفتن گرمای طبیعی بدن و گداختگی در تن و سبب دق می‌شود.

افضل اوقات جماع زمانی است که شخص هضم اول و دوم را پشت سر گذاشته و در اثنای هضم سوم است و آن هنگامی است که غذا در معده هضم شده و دارد از معده سرازیر می‌شود که حدوداً سه یا چهار ساعت بعد از تناول غذا می‌باشد.

همچنین جماع کردن پس از اسهال و قی نمودن ضرر دارد و باید از آن اجتناب کرد.

کسی که بدنش بسیار گرم است یا زیاد احساس سرما می‌کند نباید جماع کند.

به طور کلی بهترین وقت جماع آن است که شخص به تجربه دریابد که در چه فاصله‌ای از زمان اگر جماع داشته باشد احساس سبکی و استراحت می‌کند و هوسَش جمع‌تر می‌شود آن مدت را به ذهن بسپارد و انجام جماع را بر حسب تجربة بدست آمده تنظیم کند چرا که افراط در جماع باعث بیماریهای بسیاری چون ضعف دماغ و عصب و رعشه و تشنج و ضعفِ قلب و ضعفِ بصر و ضعفِ کبد و ضعف معده می‌گردد.

جناب رسول الله صلّى‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: کراهت دارد این که مرد با زنش بیامیزد در حالی که قبل از آمیزش محتلم بوده باشد تا این که غسل کند از احتلامش، پس اگر بدون غسل آمیخت و بچه‌ای مجنون برای او آمد جز خود، شخص دیگری را ملامت نکند.

در روایت است که همبستر نشدن با همسر بیش از 4 روز کراهت دارد و بیش از 4 ماه، گناه محسوب می‌شود و طرفین باید استغفار نمایند.

از آنجا که مبداء و سرچشمة بیشتر اختلافات زن و مرد در منزل، ارضاء نشدنِ کاملِ یکی از طرفین و یا هر دو طرف است لذا زن و مرد باید سعی نمایند همواره بر تمایلات جنسی یکدیگر پاسخ مثبت داده و بر یکدیگر پشت نکنند. در روایات کثرت جماع مستحب شمرده شده و این عمل موجب محبت و الفت بیشتر بین زن و مرد می‌شود اما در عین حال باید توجه نمود که کثرت این عمل نباید به اندازه‌ای برسد که موجب ضعف قوای طرفین و یا عدم امتیاز ایشان از حیواناتی که صورت ملکة شهوت هستند گردد، حیواناتی چون خروس که صورت ملکة شهوت و شهوترانی می‌باشند.

در مکارم الاخلاق از حضرت امیرالمؤمنین علّیِ وصیّ علیه‌السّلام روایت است که فرمود: خوابیدن برای زن حلال نیست تا زمانی که خود را بر همسرش عرضه کند، یعنی زن لباس خود را از تن در آورد و به بستر شوهر برود و به او بچسبد.

در فروع کافی از امام محمد باقر علیه‌السّلام به نقل از رسول خدا صلّى‌الله‌علیه‌وآله آمده که امام صادق علیه‌السّلام فرمود: زنی نزد پیامبر بزرگ اسلام صلّى‌الله‌علیه‌وآله آمد. حضرت به آن زن فرمود: گویا تو از تسویف دهندگانی؟! پرسید: تسویف دهنده کیست؟ پیامبر صلّى‌الله‌علیه‌وآله فرمود: زنی که شوهرش او را برای حاجتی صدا کند و او همچنان شوهر را سر بگرداند تا وقت بگذرد (برای جماع) که شوهر به خواب رود. چنین زنی را ملائکه لعنت کنند تا شوهر از خواب برآید.

و نیز در فروع کافی آمده که امام باقر علیه‌السّلام فرمود: رسول خدا صلّى‌الله‌علیه‌وآله به زنان می‌فرمود: وقتی که همسرانتان می‌خواهند با شما نزدیکی کنند نماز خود را به درازا نکشید.

و نیز آمده است  که امام صادق علیه‌السّلام فرمود: رسول خدا صلّى‌الله‌علیه‌وآله از مردی سؤال کرد آیا صبح روزه بودی؟ گفت نه! پرسید: آیا فقیری را اطعام کردی؟ گفت: نه! حضرت فرمود: پس برگرد با همسرت نزدیکی کن که برای او مثل صدقه دادن است.

در حلیة المتقین آمده است: زنی خدمت رسول اکرم صلّى‌الله‌علیه‌وآله آمد و شکایت کرد شوهرم به من نزدیکی نمی‌کند. حضرت فرمود: خود را خوشبو کن تا نزدیک تو بیاید. زن گفت: هیچ بویِ خوشی را نگذاشتم مگر آن که خود را به آن خوشبو کردم، اما باز هم از من دوری می‌کند. حضرت فرمود: اگر می‌دانست در آمدن به نزد تو چه ثواب‌هایی دارد از تو دوری نمی‌کرد، ثوابش همانند آن است که شمشیر کشیده و در راه خدا جهاد می‌کند پس چون با تو مجامعت کند گناهان از او بریزد، چنان که برگ از درخت می‌ریزد و چون غسل کند از گناهان خارج شود.

و در طب الائمه آمده است که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: هر گاه کسی را دردی در بدن به هم رسید یا حرارت بر مزاجش غالب شد با همسر خویش جماع کند تا درد تسکین یابد.

و در طب الرضا آمده است که امام رضا علیه‌السّلام فرمود: هر گاه گرسنه و تشنه شدی بخور و بنوش و اگر خوابت آمد بخواب و چون بول داشتی بول کن و هر گاه خواستی نزدیکی کنی پس انجام بده، به درستی که هر امری در همان وقت برای بدن بهتر و مفیدتر است.

و در فروع کافی آمده که امام صادق علیه‌السّلام فرمود: چیزی نیست که ملائکه را حاضر کند مگر آن که مرد با حرص و ولع با همسر خویش بازی و خوش طبعی نماید.

و در خصال صدوق آمده که امیرالمؤمنین علّیِ وصیّ علیه‌السّلام می‌‌فرماید: چون یکی از شما خواست با همسر خویش آمیزش کند از شتاب کردن در این کار پرهیز نماید که زنان نیز نیازهایی دارند.

و در فروع کافی آمده که رسول اکرم صلّى‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: چون کسی می‌خواهد با زن خود جماع کند به روش پرندگان و مرغان به نزد او نرود بلکه در ابتدا با او بازی و خوش طبعی کند سپس جماع نماید. بر همین اساس جناب سید نعمة الله جزائری در کتاب شیرین «زهرالربیع» روایتی از جناب امام علی بن موسی الرضا علیهماالسّلام  در آداب جماع نقل نموده و فرموده است:

«و عنه علیه‌السّلام الأمر قبل الوقاع بالمداعبة و التقبیل و تغمیز الثدیین لانّ ماء المرأة یخرج من ثدییها و شهوتها فی وجهها فالتّقبیل طلباً للشهوة، حتى ترید هى منک ما تریده أنت منها، و أمّا تغمیز الثدیین فطلباً لنزول مائها حتى یتخلّق الولد من المائین لانّ البنت اذا تخلّقت من ماء الرجل وحدة تکون سلیطة تشبه الرّجال بالاوصاف و قلّة الحیاء و کان العرب اذا أرادوا تشبّه الاولاد بهم عمدوا الى مواقعة النساء وقت الرّحیل لکثرة مشاغل نسائهم فلا یردن ذلک الامر و الرّجال تشتهیه فیکون الولد یشبه أباه». یعنی از امام هشتم روایت است که قبـل از جماع، بازی و خوش طبعی کردن با زن و نیز بوسیدن و مالیدن پستانهای او مستحب است چرا که بدین وسیله آب زن از پستانهای زن خارج شده و شهوت در صورتش آشکار و نمایان می‌شود پس بوسیدن به جهت طلب شهوت نمودن است یعنی تا زن اراده کند از مرد آنچه را که مرد از او اراده کرده است. و اما مالیدن پستان به جهت طلب نازل شدن آب زن است تا بدین طریق فرزند از آب زن و مرد متولّد ‌شود زیرا زمانیکه دختر فقط از آب مرد متولّد می‌شود سلیطه بار آمده و در اوصاف شباهت به مردان پیدا کرده و کم حیاء می‌شود. و عرب بر این رسم بود که زمانی که اراده می‌کرد فرزندانشان شبیه ایشان شود عمداً جماع با زنان را به وقت کوچ کردن قرار می‌داد چرا که در این زمان زنان مشغلة بسیاری داشته و لذا ارادة مواقعه نمی‌نمودند و فقط مردان به جماع اشتها داشتند، پس فرزند شبیه پدرش می‌شد.

در آخر مطلبی را خدمت زوجهای جوان تقدیم می‌داریم و آن این که اگر اعمال زناشویی ایشان ثمره‌ای نداد و منجر به حاملگی و تولد فرزند نشد ناامید نشوند و خود را به دست پزشکانی که با تجویز قرص و کپسول و آمپول در پی معالجه‌اند و ادعا می‌کنند با خوردن این قرصهای شیمیایی جماع نتیجه داده و زن حامله می‌شود نسپارند زیرا این مواد شیمیایی نه تنها کار را درست نمی‌کنند بلکه این صنع الهی اعنی زهدان زن را نابود می‌کنند و زنی را که چه بسا ممکن بود بعدها به روال عادی حامله شود، عقیم کنند. زیرا بسیاری از فرجها به گونه‌ای است که سالیانی پس از ازدواج و همبستری زن و مرد نتیجه داده و منجر به حاملگی می‌شود و حضرت ابراهیم علیه‌السّلام و حضرت زکریای نبی علیه‌السّلام دو نمونة خوب و کاملی برای اثبات این مدعا هستند که هر دو بزرگوار در سنین پیری صاحب فرزند شدند.

هیچ زن و مردی به طور طبیعی عقیم نیستند مگر این که حاوی یکی از این دو نشانه باشند؛ یکی آن که زن عادت ماهانه نشود و دیگر این که عانة زن و مرد بی‌مو باشد. فقط در این دو صورت زن یا مـرد عقیـم می‌شونـد و راهی برای بچه‌دار شدن آنها نمی‌ماند و غیر از این دو دسته، هر زن و مردی ممکن است حتی پس از گذشتن سالها از ابتدای ازدواجشان بچه‌دار شوند.

البته شیخ رئیس بوعلی سینا در قانون احتمال بچه‌دار شدن 4 دسته را ضعیف می‌شمرد؛ اولین دسته افراد مست هستند که معمولاً آب پشتِ مستان کمتر بچه می‌آورد. دوم پیرانی که بسیار سالخورده‌اند. سوم کسانی که در جماع زیاده‌روی می‌کنند. چهارم کسانی که ذَکَرشان بیش از حد معمولی دراز است زیرا در این حالت، مسافت راهی که آب پشت طی می‌کند دورتر می‌شود و در این مسافت زیاد سرد می‌شود و از حرارت طبیعی‌اش کاسته می‌شود به طوری که تا به زهدان در می‌آید بیشتر بهره رسانی‌اش را از دست داده، از این رو اکثراً جماعِ این دسته مثمر ثمر نیست و بچه نمی‌آورد.

فقط باید توجه داشت که برای انعقاد نطفه و حصول فرزند باید مدتی از دخول کردن و همبستریِ با زن پرهیز نمود تا در این مدت رحم زن کاملاً تشنه نطفه مرد گردد و در وقت دخول و انزال، آن را کاملاً به خود جذب نماید. زیرا در بسیاری از مواردی که نکاح حقیقی اعنی همبستری زن و مرد نتیجه نمی‌دهد و منجر به حاملگی نمی‌شود بدین خاطر است که دخولِ زیاد و پشت سر هم صورت می‌گیرد. تکرّر این عمل باعث شده که رحم گشاد شده و میل آنچنانی به قبول نطفة مرد نداشته باشد لذا برای نتیجه‌گیری از این عمل، نیکو است که مثلاً چند روز قبل از عادت ماهانة زن، این عمل ترک شود تا هنگامی که زن از خون پاک شود و بعد از پاک شدن بهترین وقت است برای دخول و انعقاد نطفه، تا جایی که فرزندانی که در چنین ایامی متولد می‌شوند نسبت به دیگر افراد از نشاط و طراوت خاصی برخوردار هستند.

و نیز توجه به این نکات در امر بچه‌دار شدن مهم به نظر می‌رسد:

1- از عزیزان دختران و مادران عزیز استدعا می‌شود که از خوردن سبزی اَمزِنا (گشنیز) و سبزی شاهی (ترتیزک) به شدت خودداری کنند.

2- از خوردن آبی که یخ در آن محلول می‌شود خودداری نمایند و وقتی باردار شدند هرگز از یخ خوردن برخوردار نباشند که بچه‌ها را فلج می‌کند و منجر به سزارِین می‌گردد.

3- از خوردن ترشی نارنج خودداری نمایند.

4- زنانی که سقط جنین دارند علاوه از مراعات موارد فوق از تکرر جماع با شوهر نیز پرهیز کنند و اطلاع دهند تا با دستوری خصوصی از سقط جنین جلوگیری شود.

5- زنان باردار در طول بارداری سورة مبارکة یوسف و سورة مبارکة مریم را تلاوت کنند.

6- اموری که در نقل و روایات منقوله مطرح شد را جدی بگیرند و برای بچه‌دار شدن حتماً مراعات کنند و اگر در غیر بچه‌داری، نیاز به لقاح پیدا کردند مردها می‌توانند نطفه را در بیرون رحم بریزند و عمل لقاح در اوقات نامناسب انجام دهند که بهترین راه جلوگیری از بچه‌دار شدن، منی را در بیرون رحم ریختن است نه قرص خوردن و عمل عقیم کردن مرد یا زن، زیرا عقیم کردن مرد یا زن حرام می‌باشد.

7- از تقلیل فرزند پرهیز کنید یعنی دختران جوانی که تازه ازدواج می‌کنند حتماً چند تا بچه‌دار شوند که تقلیل نسل شیعه ظلم عظیم به پیامبر و آل پیامبرعلیهم‌السّلام است به خصوص عزیزانی که سیّد هستند در صورت امکان بچه‌ها را زیاد کنند که نسل فاطمة زهرا سلام‌الله‌علیها فراوان گردد و شعار «فرزند کمتر، آسایش بیشتر» را یک ظلم آشکار به اهل بیت علیهم‌السّلام بدانند مگر جایی که زنان نتوانند بچه‌دار شوند از روی عذر جسمی یا روحی.

8- از خوردن قرص و کپسول خودداری کنند و حتی المقدور تن به سزارین در حین زایمان ندهند که به امر الهی فرزند وقتی زمان تولد آن فرا برسد درد زایمان می‌گیرد و این درد به نفع کودک و به خصوص مادر است و برکات جسمی و روحی آن فراوان است که پی بردن به همه اسرار آن از عهدة عقل عادی بشر بیرون است.

9- زنان و مردانی که رحم یا نطفة ضعیفی دارند برای تقویت آن سبزی تَره زیاد بخورند و نیز پیاز مصرف نمایند و سبزی تره برای تقویت اعصاب کل بدن به خصوص اعصاب رحم زن بسیار مناسب است.

10- بعد از هر مواقعه زن و مرد برای پاک کردن عورت خود از یک پارچه استفاده نکنند بلکه هر یک پارچه‌ای جداگانه مصرف نمایند که یک پارچه موجب دشمنی بین زن و مرد می‌شود و شاید بسیاری از اختلافات زن و شوهرها زیر سر همین نکته باشد که بدان توجه ندارند.

11- بعد از هر مواقعه‌ای زن حداقل تا دو ساعت عورت خود را نشوید (و مردها هم همین طور باشند) تا رحم زن تازه بماند.

12- هر مریضی و نقص خلقت که در فرزندان پدید می‌آید از پدر و مادر است که به قوانین طبیعت و الهی توجه ندارند و بعد می‌گویند که فلان فرزند را خدا این گونه ناقص کرد در حالی که نمی‌دانند که «و الخیر بیدیک و الشّرُ لیس الیک» همه خوبیها مال اوست و هیچ شرّی به او برنمی‌گردد و این ما و شما هستیم که با مراعات نکردن قوانین الهی و قوانین مجعولة در خلقت این گرفتاریها را به بار می‌آوریم سپس آن را به گردن خدا و عالم می‌اندازیم در حالی که او خودش را در خصوص خلقت انسان به ( احسن الخالقین) ستوده است. پس شرّ از ما هست و همه خیر مال اوست و از نکو جز نکوئی ناید.

13- با توجه به اصل قبل که همه خیر از اوست و شرّ از ماست توجه به آیة مبارکة ( نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ) اَمر ضروری است و مردها باید توجه کنند که زنان کشتزارند و خداوند این زمین کشاورزی را به آنها داده تا طبق قوانین و مقررات در آن کِشت کنند و نتایج حاصل از آن را فرزندان سالم و متدیّن و موحّد قرار دهند. همان گونه که یک کشاورز زمین کشاورزی را بی‌حساب و کتاب کِشت نمی‌کند و همه ضوابط زمانی و مکانی و دهها شرایط دیگر را در نظر می‌گیرد، در این زمین زراعی یعنی کارخانه رحم زن هم باید زحمت بکشد و در آن به قوانین طبیعی و الهی کِشت کند تا فرزندان نیکو بدست آورد.

14- در امور ازدواج و نکاح و لقاح باید فرمایش معصومین علیهم‌السّلام را ملاک قرار دهیم زیرا که استنباط تشریعیات از دل تکوینیات از خصائص انسان کامل و صاحبان نفوس مکتفی معصومین علیهم‌السّلام است لذا در روایات منقوله می‌بینید که به چه لطایفی اشاره فرمودند که عقل ما از فهم اسرار آن عاجز و ناتوان است مثلاً بشر از کجا می‌خواست بفهمد که اگر مردی نطفه را از عقب و پشت وارد رحم زن کند بچه لوچ می‌شود. یا اگر زن و مرد بعد از لقاح برای پاک کرد عورت خود از یک پارچه استفاده نمایند موجب دشمنی و اختلاف بین آنها می‌شود و هزاران احکام تشریعی دیگر که از دل تکوینیات بیان نمودند که ما را یارای فهم اسرار آنها نیست پس باید میزان را حرف و کلام معصوم قرار داد.

15- از همه مردها و زنها استدعا می‌شود که به قانون طبیعت تن دَر دهند و اینقدر با صنعت از طبیعت فاصله نگیرند زیرا صنعت از فهم قاصر بشری سرچشمه می‌گیرد ولی طبیعت از علم ذاتی غیبی و احدی ذات لم یزلی برمی‌خیزد لذا به تعبیر مولی و سرورم حضرت علامه عصر و معلّم دوران حسن‌زداه آملی روحی فداه  به طبیعیات و قوانین الهی رو آورید و بدان تن در بدهید همه این نقائص رفع می‌شود. حقاً که چنین است و پدر و مادرها با فاصله گرفتن از طبیعیات این همه گرفتاریها را پدید آوردند و آنگاه به گردن خدا می‌اندازند مثلاً بچه را با بدی خود لوچ بار می‌آورند بعد می‌گویند خدا کرده است در حالی که فرق بین ایجاد و اسناد را نمی‌دانند و نیز نمی‌دانند که خدای احسن الخالقین و خدایِ خیرِ محض هرگز شرّ نمی‌دهد و نباید با دست خود شرّ درست کرد.

16- از روحانیون عزیز که مبلغین دین مردمند استدعا می‌شود که در امور غذایی و طب و ازدواج و امور علمی و روایی آن درست بررسی نمایند و در منابر آنها را برای مردم بیان کنند که مساجد و حسینیه‌ها کلاس اکابر است و در این کلاسها مردم باید خوب ساخته شوند و بسیاری از گرفتاریهای مردم بر اساس ندانستن آنها است و این هم زیر سر منبری‌های حرف نشنیده خوب تحصیل نکرده است که به صرف چند جمله موعظه اکتفا می‌کنند در حالی که منبرها باید از لطایف علمی و دقایق دینی برخوردار باشد.

اما همچنان که می‌دانید برای به دنیا آمدن فرزند انسان نیاز به پدر و مادری است که با هم نکاح حقیقی نموده و مرد در رحم زن انعقاد نطفه کرده و زن آن را در رحم خود بپروراند تا نهایتاً منجر به توالد فرزند شود. در این جا سؤالی پیرامون نحوة تکون نطفة حضرت عیسی علیه‌السّلام در رحم حضرت مریم علیه‌السّلام مطرح می‌شود که ما آن را به مناسبتی در بخش قوة خیال به عرض می‌رسانیم. فعلاً به ذکر همین مقدار از آداب مجامعت اکتفا نموده و بحث تطهیر قوة مولّده را خاتمه می‌دهیم.

تا این جا هر یک از سه قوة غاذیه و نامیه و مولّده را مورد شرح قرار دادیم و گفتیم که بر مجموع قوای غاذیه و نامیه و مولّده، قوة نباتیه اطلاق می‌شود. اعنی هر موجودی که از رشد و نمو برخوردار است لزوماً باید واجد این سه قوه باشد. قوای نباتی را قوای طبیعی نیز خوانده‌اند چنان که فارابی در فصوص‌الحکم مجموع این سه قوه را عمل نشایی معرفی کرده است که حفظ شخص و تنمیه به دو قوة غاذیه و نامیه است و حفظ نوع و تبقیة آن به قوة مولّده.

دفترِ قوای نباتی را به ذکر نکته‌ای عرشی به اتمام می‌رسانیم و آن این که: قوای نباتی چون جسمانی‌اند به کار کشیدن زیاد آنها موجب تحلیل و فرسودگی و ضعف آنها می‌شود بر خلاف قوای حیوانی و انسانی که چون مجردند به کار واداشتن آنها موجب تقویت و ازدیاد و شدت وجودیِ آنها می‌شود. فافهم!

منبع :کتاب شرح مراتب طهارت جلد 2– حضرت  استاد داود صمدی آملی

بهداشت آمیزش:

 

بو على سینا گوید: جماع از آخرین جوهر غذا گرفته مى شود، لذا نسبت به تخلیه هاى دیگر بدن بیشتر ایجاد ضعف مى نماید و نیز از جوهر روح انسان هم به مقدار لذتى که مى برد گرفته مى شود، از اینرو هر کس در جماع لذتش ‍بیشتر باشد، ضعفش بیشتر خواهد بود و کسى که در این کار زیاده روى کند، بدن خود را خشک و سرد مى کند و حرارت طبیعى بدنش به تحلیل مى رود… بینائى و شنوائیش ضعیف مى شود و ساق پایش سستى مى گیرد و گاهى باعث رعشه و ضعف اعصاب مى شود. در اعضایش حالتى را مانند راه رفتن مورچه احساس میکند که از سر تا کمرش را مى گیرد. گاهى تب شدیدى مى گیرد که او را مى کشد و بى خوابى و بدشکل شدن چشم و درد کلیه و مثانه و بدبوئى دهان از عوارض افراط در جماع است . کسى که سوء هاضمه دارد، بعد از اجماع به قرقر شکم مبتلا مى شود. کسى که بعد از جماع به تنگى نفس و سوء هاضمه مبتلا مى شود، باید جماع را ترک کند و با زنانى که سقط چنین مى کنند، نباید نزدیکى نمود و اگر هنگام جماع زن روى مرد بیاید، مرد گاهى مبتلا به ورم بیضه و شکم مى شود و ممکن است آلت و مثانه اش زخم شود و قرحه پیدا کند، زیرا در این صورت منى به سختى خارج مى شود.
از طرفى دیگر، حبس منى و به زور نگهداشتن آن بسیار مضر است و باید که در حال فشار بول یا غایط جماع نکند و نیز جماع کردن بعد از ورزش و حرکت شدید و نیز بعد از خجالت و ترس ، زیان دارد و با شکم پر جماع کردن ، مانع هضم غذا مى شود و اگر اتفاقا چنین کارى بکند، باید بعد از جماع قدرى حرکت کند تا غذا در معده استقرار یابد و نیز با شکم خالى نباید جماع کند که زیانش از شکم پر بیشتر است . سخن کسى را گوش نکن که مى گوید: جماع باید بعد از هضم سوم باشد. بهترین وقت جماع زمانى است که مرد بعد از آن ، احساس کند بدنش از فضولات سبک گشته و روحش بهبود یافته و احساسش روشن و بیدار گشته است .

 

 

احادیث مربوط به این بخش:

آنچه باید عروس را در هفته اولش از آن باز داشت

 کتاب من لا یحضره الفقیه :

به نقل از ابوسعید خدرى -: پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )، به على بن ابى طالب سفارش کرد و به او فرمود: ))اى على ! عروس را در هفته اولش از شیر، سرکه ، گشنز، سیب ترش ، از این چهار چیز، باز بدار. ((
امام على (علیه السلام ) پرسید: اى پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )! براى چه او را از این چیزها باز بدارم ؟
فرمود)): زیرا از این چهار چیز، زهدان سترون و سرد مى شود… ((.
امام على (علیه السلام ) (دیگر بار) پرسید: اى پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) اما از این میان ، از سرکه چرا باز داشته مى شود؟
فرمود: اگر در حالى که سرکه خورده است ، عادت ماهانه شود، هرگز کامل پاک نگردد، گشنیز هم حیض را در شکم وى برمى انگیزاند و زادن را بر او سخت مى سازد. سیب ترش نیز حیض شدن او را قطع مى کند و این عارضه براى وى یک بیمارى مى شود

حرمت آمیزش با زن حائض

قرآن
ویسئلونک عن المحیض قل هو اءذى فاعتزلوا النساء فى المحیض ولا تقربوهن حتى یطهرن فاذا تطهرن فاءتوهن من حیث اءمرکم الله ان الله یحب التوبین ویحب المتطهرین
از تو درباره حیض مى پرسند. بگو: آن آزردگى اى است . پس در دوره عادت ماهانه ، از زنان کناره گزینید و نزدیکشان مشوید تا پاک شوند. پس چون پاک شدند، از همان سویى که خداوند فرمانتان داده است ، به سراغشان بروید. خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد و طهارت جویان را دوست دارد.
حدیث

الفقه المنسوب للامام الرضا (علیه السلام: (

مبادا با زنى حائض ، آمیزش کنى !

 امام صادق (علیه السلام: (

زن که حائض شودت بر همسرش حرام گردد که با او از شرمگاه ، کارى کند؛ چرا که خداوند متعال فرموده است: ولا تقربوهن حتى یطهرون ؛ نزدیکشان مشوید تا پاک شوند.

امام باقر (علیه السلام: (

 درباره زنى که در آخرین روزهاى عادتش خونریزى وى قطع مى شود -: اگر شوهر وى به چیرگى شهوت گرفتار آمد، به زن بگوید که شرمگاه خویش ‍را بشوید. سپس ، پیش از آن که غسل کند، اگر خواست ، به او دست بزند.

الکافى :

 به نقل از على بن یقطین -: از امام کاظم (علیه السلام )، درباره زنى که پاکى مى بیند و شویش با او در مى آمیزد، پرسیدم .
فرمود)): اشکالى ندارد؛ اما نزد من ، غسل پسندیده تر است((.

الکافى :

به نقل از عبدالملک بن عمرو -: از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم : همسر زن حائض ، چه بهره اى از او دارد؟
فرمود: هر چیزى ، مگر خود پیش .

حرام بودن آمیزش با تازه زا

امام على (علیه السلام: (

اشکالى ندارد که مرد با زن در دوره پس از زایمان ازدواج کند، اما نباید با او آمیزش کند تا هنگامى که از خون نفاس ، پاک شود.

زیان هاى آمیزش با زن حائض

پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (

هر کس با زن خود در حالى که وى حائض کند، آمیزش کند و فرزند جذامى یا پیس زاده شود، مبادا جز خود را نکوهش کند.

 پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (

اى امت ! خداوند – تبارک و تعالى – براى شما امت ، 24 چیز را دوست ندارد و شما را از آنها نهى مى کند:… براى مردم ، این را خوش نمى دارد که با زن خویش در حالى که وى حائض است ، آمیزش کند. پس اگر چنین کند و فرزند حاصل از آن جذامى یا گرفتار پیسى زاده شود، مبادا جز خویش را نکوهش کند.

الکافى :

- به نقل از ابو عروه یا شعیب عقرقونى -: یک روز چهارشنبه در زندان بر امام کاظم (علیه السلام ) وارد شدم ، در حالى که وى حجامت مى کرد. به او گفتم : این روزى است که مردم مى گویند هر کس در آن حجامت کند، گرفتار پیسى مى شود.
فرمود: از این پیشامد بر کسى باید بیم داشت که مادرش در حال حیض ‍او را آبست شده است.
امام رضا (علیه السلام: (
به سراغ زن حائض رفتن ، جذام را در فرزند (حاصل از آن ) به وجود مى آورد.
الکافى :
- به نقل از عذافر صیرفى -: امام صادق (علیه السلام ) فرمود)): آیا این ناهنجار آفریده شدگان را مى بینى ؟ ((.
فرمود)): اینان ، کسانى اند که پدرانشان با زنان خود در دوران آلودگى آنان ، آمیزش مى کردند ((.
همچنین بنگرید به : ص 264 (عوامل ابتلا به جذام / همبسترى با زن حائض(.

آنچه به هنگام آمیزش بایسته است


الف – بازى
 پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
سه چیز از نامهربانى است : این که کسى با کسى همراه شود و از نام و کنیه وى نپرسد؛ این که مردى به غذایى دعوت شود و نپذیرد یا بپذیرد و نخورد؛ و این که مرد پیش از بازى ، با همسر خویش نزدیکى کند.
امام رضا (علیه السلام: (
با همسرت نزدیکى مکن ، مگر آن که با او بازى کنى و پستان هاى او را بمالى ؛ چرا که اگر چنین کنى ، آب او و آب تو در هم آید و از آن ، باردارى حاصل آید و همانند آنچه تو از او مى خواهى ، از تو بخواهد و این ، در چشمانش هویدا شود.
 

ب – پرهیز از شتاب ورزى

پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما خواست به سراغ زن خویش برود، او را به شتاب نیفکند.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما آمیزش کند، به سان پرندگان با زنان رفتار نکند، بلکه درنگ ورزد، و لختى بماند.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما (خواست ) با همسر خویش آمیزش کند، حق او را ادا کند و سپس ، اگر پیش از برآوردن نیاز او نیاز خویش را برآورد، با او شتاب نورزد تا نیاز او را نیز برآورد.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما با همسر خویش آمیزش کند، کناره نگزیند تا هنگامى که نیاز زن را هم برآورد، چنان که خود دوست دارد نیازش برآورده شود.

   ج – خوددارى از سخن گفتن

پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
در سفارش به امام على (علیه السلام ) -: اى على ! در هنگام آمیزش ، سخن مگوى؛ چرا که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، اطمینان نیست که لال نباشد.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
)) خداوند – تبارک و تعالى – برایتان این را ناخوشایند مى دارد که … در هنگام آمیزش ، سخن بگویید ((.
همچنین فرمود)): این کار، گنگى مى آورد ((.
امام صادق (علیه السلام: (
به گاه به هم رسیدن ختنه گاه ها، از سخن گفتن بپرهیزید؛ چرا که گنگى مى آورد.
د – وضو براى بازگشتن
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما به سراغ زن خویش برود و آن گاه بخواهد دیگر بار هم این کار را انجام دهد، وضویى بسازد؛ زیرا این کار، نشاط بیشترى براى بازگشتن ، ایجاد مى کند.
ه‍غسل پس از احتلام
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
براى مرد مکروه است پس از احتلام با زن همبسترى کند، مگر آن که از احتلام ، غسل کرده باشد؛ چه ، اگر چنین کند و فرزندش دیوانه زاده شود، جز خویش را نکوهش نکند.


آنچه پس از آمیزش ، بایسته است


الف – پیشاب کردن
 پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر مردى با همسر خویش نزدیکى کرد، تا پیشاب نکرده است ، غسل نکند؛ از این بیم که مبادا باقى مانده منى در آمد و شد باشد و از آن ، دردى بى درمان خیزد.
امام رضا (علیه السلام: (
درباره آمیزش و آداب آن -: پس چون آن کار را کردى ، راست مایست و کامل هم منشین ؛ بلکه بر پهلوى راست لم بده و سپس ، زمانى پس از آن که کار خویش به پایان برده اى ، براى پیشاب کردن برخیز. در این صورت ، به اذن خداوند (عزوجل ) از سنگ (مثانه ) در امان خواهى بود.

 ب – شستن شرمگاه
پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله و سلم: (
اگر کسى از شما به سراغ زن خویش رفت و آن گاه خواست دیگر بار بازگردد، شرمگاه خویش را بشوید.

ج – غسل

امام صادق (علیه السلام: (
در پاسخ زندیقى که پرسید: علت غسل جنابت چیست ؟ همانا آمیزش ‍کننده ، کارى حلال انجام داده است و کار حلال هم مایه آلودگى نیست -: جنابت ، همانند حیض است ؛ چرا که نطفه ، خونى است استحکام نایافته و آمیزش هم امکانپذیر نیست ، مگر به حرکتى سخت و شهوتى چیره . پس ، چون به پایان رساند، بدن ، نفس مى کشد و مرد از نفس آن ، در خود بویى بد احساس مى کند. غسل براى همین واجب شده است و البته غسل جنابت ، افزون بر این ، امانتى است که خداوند به بندگان خویش سپرده است تا از این رهگذر، آنان را بیازماید.
امام رضا (علیه السلام: (
علت غسل جنابت ، پاکیزگى است تا انسان را از آنچه از آزردگى آن کار دیده است ، تطهیر شود و همه تن او پاک گردد؛ زیرا جنابت ، از همه بدن شخص ‍برخاسته و از همین رو، تطهیر همه بدن بر او واجب شده است .
اما علت آسان تر گرفتن درباره پیشاب و مدفوع ، آن است که از جنابت بیشتر و همیشگى ترند و از همین رو، به سبب فراوانى ، مشقت آورى و بیرون آمدن آنه بدون خواست و شهوت ، خداوند، در این باره به وضو بسنده داشته است ، در حالى که جنابت ، تنها از لذت جویى و لذت یابى و واداشتن خود به این کار از انسان بر مى خیزد.

 

  د – خوردن عسل

امام رضا (علیه السلام: (

درباره آمیزش و آداب آن -: پس ، غسل کن و همان دم ، قدرى مومیایى با شربت عسل یا با عسلى که کف آن را برداشته باشند، بخور؛ زیرا این کار، همانند آن آبى را که از تو بیرون رفته است ، به تو باز مى گرداند.

منبع : کتاب دانشنامه احادیث پزشکی

      محمد محمدی ری شهری