جایگاه مسجد در ایات قران

       جایگاه مسجد درآیات قرآن

آن اندازه که ازتاریخ بدست می آید، این است که همه مذاهب الهی وآسمانی وبسیاری از مکتب های بشری که تکیه گاه اجتماعی داشته اند، انتخاب وتعیین مکانی را به عنوان یک پایگاه خاص جهت انجام برنامه هاومراسم مخصوص خود لازم می دانسته و وجود آن را برای پیروان خود یک امرمسلم وضروری تلقی می کرده وجزء اولین برنامه های خود می دانسته اندودرصورت نداشتن چنین پایگاهی خودراضعیف وبی تکیه گاه وشکست خورده وپیروان خودرا بدون تکیه گاه وپراکنده می پنداشتند وبراین اساس می بینیم حتی بت پرستان نیزپایگاهی برای خود انتخاب کرده وبت های خودرا درآن محل خاص جمع می کردند و برای انجام مراسم خاص خود ( پرستش ، نذر، دعا ، مدیحه سرایی و خواندن اشعار ) به آنجا می رفتند.1

مسیحیان به کلیسا یاکلیسه ویهودیان به کنیسه یاکنیسا وزرتشتیان به آتشکده که پرستشگاه آنانست می رفتند. گوشه گیران وزاهدان نصاری که آنها را راهبان نیزمی گویند به صومعه ودراویش ومتصوفه درمکانی به نام خانقاه یاخانقه گردهم جمع می شدند. ازآنجایی که اسلام یک مکتب جهانی وجاودانی است وداعیه هدایت ورهبری بشریت را دارد ازضرورت وجود یک مکان مشخص وپایگاه استوار دررابطه باعرضه قوانین خود وتعلیم و ارشاد مردم درتشکیل نظام اجتماعی عادلانه، غافل نمانده ولزوم بناء آن را به همه مردم وپیروان خود ابلاغ نموده است. این پایگاه که ازمظاهرشکوه وعظمت اسلام به حساب می آید مسجد نام دارد. نامیکه نمودارعبودیت وبندگی انسان دربرابر خداست.2
واژه مسجدازباب (سجد یسجد) مصدر میمی ویااسم زمان ومکان است وبروزن مشرق ومغرب می باشد. مسجد به معنی سجده گاه، مکان سجده می باشد. اما درقرآن وتمدن اسلامی، مسجد نه به مکانی گفته می شود که عبادتگاه مومنان است. وجه تسمیه عبادتگاه مسلمانان به مسجد ازآن روی است که سربه سجده نهادن مظهرونمود اوج فروتنی وکرنش دربرابرخداست. ازاین رودراسلام محل عبادت رامسجد نامیده اند.3
پایگاه مقدس وعظیمی چون مسجدبا اماکنی مشابه آن که درسایرمذاهب مطرح است اصلاً قابل مقایسه نیست، اماکنی چون کلیسا، کنیسه، خانقاه، آذرکوه، دیر، محیطهای بی روح ومرده ومحل انجام مراسم تشریفاتی وگاهی توأم بافساد، همانند: شراب، رقص، آوازوغنا و... و درواقع اماکن بزم هستند تا یک عبادتگاه وجایگاه توحید ویکتاپرستی.4
کلمه مسجد حدود28 مورد درقرآن ذکرشده، 22باربه صورت مفرد(مسجد) و6باربه صورت جمع(مساجد) آن 22موردیکه مفردآمده 15موردش مقیدبقید( الحرام) است که مرادازهمه آنهاهمان مسجدمخصوص ومعروف ومقدس مسجدالحرام درمکه می باشدویک موردهم مقید به قید( الاقصی) که مرادازآن اولین قبله گاه مسلمانان مسجدالاقصی دربیت المقدس می باشد. یک مورددیگربه قید اضطرار، مقیدگشته که مقصودهمان مسجدمعروف ضراراست که بدست منافقان درمدینه ساخته شده بود. بنابراین حکمه مسجدبه صورت مفرداز22مورد، 17موردش درقرآن مقیدبه این سه قیدی که بیان گردید، ( الحرام، الاقصی، ضرار) و5 موردش بصورت مطلق وبدون قیدآمده، اماکلمه مساجد که 6مورد ازقرآن مجیدبه چشم می خورد سه موردازآن نیزمقیدامابه قید(الله) به این عبارت( مساجدالله) و سه مورددیگربطورمطلق بیان گردیده است.5
همانطورکه قبلاً ذکرشد، مجموع15آیه درقرآن اختصاص به مسجدالحرام دارد که مجموعه آنها رامی توان به سه دسته کلی تقسیم کرد.
الف- دررابطه باتغییر قبله
ب- دررابطه با برنامه حج
ج- دررابطه باقتال وجنگ با مشرکان
الف - در رابطه با تغییر قبله: ازمجموع 15آیه مربوط به مسجدالحرام سه آیه اش دررابطه باتغییرقبله است وهرسه آیه در سوره بقره قرار دارد.
ازجمله درآیه144 آمده:
قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضها فول وجهک شطرالمسجدالحرام وحیث ماکنتم فولوا وجوهکم شطره وان الذین اوتوا الکتب لیعلمون أنه الحق من ربهم وماالله بغفل عما یعملون.
ما توجه تورابرآسمان به انتظاروحی وتغییرقبله بنگریم البته روی توبه قبله ای که بدان خشنود شوی بگردانیم پس روی کن به طرف مسجدالحرام وشمامسلمین نیزهرکجاباشیددر نمازروی بدان جانب کنید وگروه اهل کتاب به خوبی می دانندکه این تغییرقبله به حق وازجانب خداست.
پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) سیزده سال تمام درمکه بسوی بیت المقدس نمازمی خواندوپس ازمهاجرت به مدینه دستورالهی این بودکه به وضع سابق ازنظرقبله ادامه دهدوقبله ای که یهودیان به آن نمازمی گزارندمسلمانان نیزبه آن طرف نمازبگزارند . اما رشد و ترقی مسلمانان باعث شد که خوف وترس محافل یهودرافراگیرد زیراترقیات روزافزون آنهانشان می دادکه آئین اسلام سراسرشبه جزیره رادر اندک مدتی خواهدگرفت وقدرت وآئین یهودراازبین خواهدبرد. ازاین نظرشروع به کارشکنی کردند و ازراههای گوناگون مسلمانان ورهبر عالیقدرآنهاراآزارمی دادندومسأله نمازگزاران به سمت بیت المقدس راپیش کشیدندوگفتند محمد(صلی الله علیه و اله) مدعی است که دارای آئین مستقلی است وآئین وشریعت او ناسخ آئینهای گذشته می باشد درصورتی که هنوزاوقبله مستقلی نداردوبه قبله جامعه یهودنمازمی گزارد.
شنیدن این خبربرای پیامبر(صلی الله علیه و اله) گران آمدونیمه های شب ازخانه بیرون می آمدوبه آسمان نگاه می کردودرانتظارنزول وحی بودکه دستوری دراین باره نازل گردد.البته صرفنظراز اعتراض یهود در موردقبله وتغییرآن فلسفه دیگری هم برای تغییرقبله ازآیات قرآن بدست می آیدوآن آزمایش مومنان و جداکردن انسانهای صادق وثابت قدم ومومنان واقعی ازمدعیان ایمان است که درسوره بقره آیه 143 به این مطلب اشاره می کند. درست هفده ماه بعدازهجرت پیامبر(صلی الله علیه و اله) ازمکه به مدینه بود.یعنی درماه رجب سال دوم هجرت که پیغمبر(صلی الله علیه و اله) درمسجدبنی سالم(که بعدازاین قضیه به مسجد ذوقبلتین معروف شد.) درحالیکه دورکعت نمازظهرخوانده بودامین وحی فرودآمد وپیامبر(صلی الله علیه و اله) رامأمورکردکه بسوی مسجدالحرام متوجه گردد.6
بااینکه جریان تغییرقبله درآیه144 بقره ذکرشده امادرآیات149 و150 سوره بقره نیزجهت تأکید دوباره مسئله تکرارشده تامردم بطورقطعی ازقبله اول صرفنظرنمایندوکعبه رامورد توجه واستقبال قراردهند.7
ومن حیث خرجت فول وجهک شطرالمسجدالحرام وانه للحق من ربک وماالله بغفل عماتعملون.(149)
وازهرکجا بیرون شدی به طرف کعبه روی آورچون این دستورقبله بروجه ثواب وبه امرخداست و خداوند ازکارشماغافل نیست.
ومن حیث خرجت فول وجهک شطرالمسجدالحرام وحیث ماکنتم فولوا وجوهکم شطره لئلا یکون للناس علیکم حجه الاالذین ظلموامنهم فلاتخشوهم واخشونی ولاتم نعمتی علیکم ولعلکم تهتدون.(150)
وای رسول ازهرجاوبهردیاربیرون شدی روی به جانب کعبه کن وشمابه هرکجابودیدروی بدان جانب کنید تا مردم به حجت ومجادله برشمازبان نگشایند جزگروه ستمکارکه ازجدل وگفتگوی آنان هم اصلاً نیندیشید وازنافرمانی من بترسید وبه فرمان من باشید تانعمت ورحمتم رابرای شما به حدکمال رسانم وباشد که به طریق حق وثواب راه یابید.
ب - دررابطه بابرنامه حج: ازمجموعه آیات مربوط به مسجدالحرام چندآیه دررابطه بابرنامه حج است، ازآن جمله آیه196 از سوره بقره:
وأتموا الحج والعمره لله فإن احصرتم فما استیسر من الهدی ولاتحلقوا روسکم حتی یبلغ الهدی محله......ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجدالحرام واتقواالله واعلموا ان الله شدیدالعقاب.
همه اعمال حج وعمره رابرای خدا به پایان رسانید واگرترس ومنعی پیش آید فرستادن قربانی که کاری سهل است به جاآرید وسرمتراشید تاآنکه قربانی شما به محل ذبح برسدو هرکس بیمارباشد یا دردسربراوعارض شود سربتراشد وفداکند به روزه داشتن یاصدقه دادن یاکشتن گوسفند پس ازآن که ترس ومنع برطرف شود، هرکس ازعمره تمتع به حج بازآید قربانی کند به آنچه مقدور اوست ازشترو گاو وگوسفند وهرکس به قربانی تمکن نیافت سه روز درحج روزه بدارد وهفت روز هنگام مراجعت کرده روزتمام شود، این عمل برآن کس است که اهل شهرمکه نباشد وبترسید ازخدا وبدانیدکه خداوند سخت عذاب کننده است.
این آیه خلاصه ای ازاعمال ومراسم حج تمتع رابیان می دارد که مشروح این اعمال ومراسم در کتابهای فقهی وتفسیری بیان شده است. آیات دیگری هم در قرآن می باشد که اشاره به حج ومسائل مربوط به آن می کند ، ازآن جمله آیه 25 سوره فتح می باشد. مشرکین مسلمانان راازرفتن به مسجدالحرام منع کردند ودرادامه اشاره برگناه وعذاب وعقوبت آنان می کند. این آیه وآیات قبل و بعدش دررابطه باصلح حدیبیه است که دراواخرسال ششم هجرت برای پیغمبر(صلی الله علیه و اله) ومسلمین پیش آمد.8
ودرآیه 27سوره فتح آمده:
لقدصدق الله رسوله الرویا بالحق لتدخلن المسجدالحرام ان شاء الله آمنین محلقین رءوسکم ومقصرین لاتخافون فعلم مالم تعلموا فجعل من دون ذلک فتحاً قریباً.
البته خدا صدق وحقیقت خواب رسولش راآشکار ومحقق ساخت(که درعالم رویا دیدشمامومنان) البته به مسجدالحرام بادل ایمن واردشدید(بعدازانجام وظایف حج) سرها بتراشید واعمال تقصیراحرام بی ترس وهراس به جای آرید وخداآنچه راشمانمی دانستید می دانست وقبل ازآن(که فتح مکه کنید) فتح نزدیک (حدیبیه وخیبر) رامقررداشت.
آیه25/ سوره فتح:
هم الذین کفروا وصدوکم عن المسجدالحرام والهدی معکوفاً أن یبلغ محله ولولا رجال مومنون ونساء مومنات لم تعلموهم أن تطوهم فتصیبکم منهم معره بغیرعلم لیدخل الله فی رحمته من یشاء لوتزیلوا لعذبنا الذین کفروامنهم عذاباً ألیماً.
آنها کفرورزیدندوشماراازمسجدالحرام وقربانی رادرحالیکه کمی ازرسیدن به محل خود(مکه) مانده بودمنع کردندواگر مردان مومن وزنان مومنه نبودندکه شما آنهارانشناخته پامال می کردید وازطرف آنها به شماعاروننگی ندانسته می رسید تااینکه خداوند داخل کنددررحمت خودش هرکس راکه می خواهد(اگرعناصر کفروایمان) ازیکدیگرجدامی گشتندهرآئنه آنانی را که ازآنها کافرشدند به عذاب دردناکی عذاب می کردیم.
ج- دررابطه باقتال وجنگ بامشرکان
سومین قسمت ازآیاتیکه دررابطه بامسجدالحرام است درزمینه قتال وجنگ بامشرکان است، هرچندکه ازلحاظ مفهومی درارتباط مستقیم باآیات قسمت دوم ومسئله حج می باشد. درآیه 217 ازسوره بقره آمده:
یسئلونک عن الشهرالحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیروصدعن سبیل الله وکفربه والمسجدالحرام واخراج أهله منه اکبرعندالله والفتنه اکبرمن القتل................. اولئک أصحاب النارهم فیها خالدون.
ای پیغمبرمردم ازتوراجع به جنگ درماه حرام سوال کنندبگوگناهی است بزرگ ولی بازداشتن خلق ازراه خدا وکفربه خدا وپایمال کردن حرمت حرم خداوبیرون کردن اهل حرم(که مشرکان مرتکب شدند) بسیارگناه بزرگتری است وفتنه گری فسادانگیزترازقتل است، کافران باشما مسلمین کارزارکنند تاآنکه اگربتوانندشماراازدین خودبرگردانندوهرکس ازشما ازدین خودبرگرددوبه حال کفرباشدتابمیرد چنین کسان اعمالشان دردنیا وآخرت ضایع وباطل گردیده وآنان اهل جهنمند ودرآن همیشه معذب خواهند بود.
آیه مزبور متضمن نهی ازجنگ درماه حرام است.(که چهارماه می باشد، ذیقعده، ذی حجه، محرم، رجب) وبیان می داردکه کارهائی که مشرکین انجام داده اند ازجنگ دراین ماه حرام بزرگتروجرمش عظیم تراست. اکثرمفسرین درذیل این آیه قضیه ای رابعنوان شأن نزول آن بیان می کنندکه خلاصه آن بدین قراراست:
درماه رجب سال دوم ازهجرت یعنی دوماه قبل ازوقوع جنگ بدرپیامبراسلام هشتادنفرازمهاجران را به فرماندهی عبدالله بن جحش برای تعقیب کاروان قریش که درواقع یک مانورنظامی ازسوی مسلمین بود، اعزام نمود، کاروان درسرزمین نخله که میان مکه وطائف است فرودآمدوازطرفی کاروان قریش ازطائف به سرپرستی عمروبن خضرمی به طرف مکه بازمی گشت، مسلمانان بعدازمشورت بایکدیگربه این نتیجه رسیدندکه اگرآن روزکه پایان ماه رجب بودصبرکنندماه حرام اگرچه پایان می پذیرد ولی ممکن است قافله قریش آن روزازآن نقطه حرکت کنندووارد حرم امن(مکه) گردند، مسلمانان غافلگیرکردن دشمن راترجیح داده وبایک جمله کوتاه سرپرست کاروان راکشته ودونفراز آنان رااسیرکردند، اسرا ومال التجاره رابه مدینه آوردند، پیامبر(صلی الله علیه و اله) باشنیدن اینکه این عمل درماه حرام واقع گردیده سخت ناراحت شدندوفرمودند: من هرگزدستور نداده بودم که درماه حرام جنگ کنید.
قریش این جریان رابه عنوان حربه تبلیغی بدست گرفته وشایعه کردند که محمد(صلی الله علیه و اله) احترام ماه حرام را ازبین برده ویهودیان هم آن راوسیله ای برای آشوب یافتندوخداونددر آیات 191تا194 سوره بقره فرمان صریح وقاطع جنگ باآنها وروش انجام آن رااعلام می دارد واین امرحاکی ازقداست وارزش مسجدالحرام درنظر قرآن می باشد.9
واقتلوهم حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم والفتنه أشدمن القتل ولاتقاتلوهم عند المسجدالحرام حتی یقاتلوکم فیه فإن قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین............ وأعلموا أن الله مع المتقین.( 191تا194/ سوره بقره)
وآنان رابه قتل رسانیدهرکجاآنان رابیابید وازشهرشان برانیدچنانکه شما را ازوطن آواره کردندوفتنه گری که آنهاکنندسخت ترازجنگ است ودرمسجدالحرام باآنهابه جنگ برنخیزید مگرآنکه پیش دستی کنند دراین صورت است رواست که آنهارابه قتل رسانید، این است کیفرکافران. پس اگرازشرک برگشتند پس خداوندبخشنده مهربان است وباکافران جهادکنید تافتنه نباشد وهمه راآئین خداباشد، پس اگرازفتنه برگشتندپس ستم جزبرستمگران روا نیست،ماههای حرام رادرمقابل ماههای حرام قراردهید که اگرحرمت آن نگه نداشته وباشما قتال کنندشمانیزقصاص کنید، پس هرکس به شماتجاوزکردبمانند اوبراوتجاوزکنیدوازخدا بترسید وبدانیدکه خداباپرهیزکاران است.
این آیات مسائل مختلف ومهم جهادرامطرح می کند،هم فلسفه جهاد وهم روش ونحوه انجام آن و رعایت جوانب مختلف برخوردبا دشمن ومراعات معیارهای اخلاقی وانسانی دراین رابطه وحفظ حرمت وقداست مسجدالحرام بعنوان مأمن وپناهگاه بودن آن حتی برای مشرکین جزآنکه آنها درآنجا هم قصدتوطئه وکشتارراداشته باشند.10 درسوره مائده آیه2 خداوندبراین مطلب بازتأکیدمی ورزد.
یاأیهاالذین آمنوا لاتحلوا شعائرالله ولاالشهرالحرام و............. ولایجرمنکم شنئان قوم أن صدوکم عن المسجدالحرام أن تعتدوا ........................واتقوا الله، إن الله شدید العقاب.
ای اهل ایمان حرمت شعائرخداوماه حرام رانگاه دارید ونیزمعترض هدی وقلائد(قربانی علامت دار و بدون علامت) نشوید ونیزمعترض زائران خانه محترم کعبه راکه درطلب فضل خداوخشنودی او آمدند حلال نشمارید وچون ازاحرام بیرون شدید صیدکنیدوعدوات گروهی که ازمسجدالحرام منعتان کردند شمارابرظلم وبی عدالتی وادار نکندوبایدشمابر یکدیگردرنیکوکاری وتقواکمک کنید نه برگناه و ستمکاری وازخدابترسید که عقاب خدا بسیارسخت است.11
وخداوند درسوره انفال آیه34برلزوم عذاب دنیایی واخروی مشرکین اشاره می کند.
ومالهم ألا یعذبهم الله وهم یصدون عن المسجدالحرام وماکانوا أولیاءه إن أولیاءه إلا المتقون ولکن أکثرهم لایعلمون.
وآنها چه کردندکه خداعذابشان نکند(چگونه مستحق عذاب خدانباشند) درصورتیکه راه مسجدالحرام را برروی بندگان خدا می بندند(واگردعوی دوستی خدا می کنندکذب است.) آنهاراهیچ رابطه دوستی با خدا نیست که دوستان خدا به جزاهل تقوا نباشند لیکن اکثرمردم ازاین مطلب آگاه نیستند.
این آیه به یک نکته مهمی اشاره داردوآن این که کسانی شایستگی سرپرستی مسجدالحرام رادارندکه پرهیزکارومتقی باشند ولی درواقع این حکم شامل همه کانونهای دینی ومراکز مذهبی می شود،زیرا با وجوداین افرادمتقی وپرهیزگاراست که این کانونها پاک وزنده ومرکزتعلیم وتربیت وبیداری وآگاهی قرارمی گیرد.12
همانطورکه قبلاً اشاره شد،خداوندبه مشرکان وعده عذاب می دهد،چراکه دلهای زنگارگرفته ازشرک وکفرونفاق مشرکان پذیرای دعوت الهی و حیات بخش پیامبراسلام نبود و هیچگاه به پیمانهایی که با پیامبر(صلی الله علیه و اله) بسته بودند عمل نمی کردند واصرارداشتند که همچنان به عادات زشت وناروای خودادامه دهندوهرروزبه نحوی پیامبر(صلی الله علیه و اله) ویارانش رامورداذیت وآزارقرارمی دادند. قران درآیات7 و8 سوره توبه درموردآنان چنین می گوید:13
کیف یکون للمشرکین عهدعندالله وعندرسوله الاالذین عاهدتم عندالمسجدالحرام فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم ان الله یحب المتقین. کیف وان یظهرعلیکم لایرقبوافیکم الاولاذمه یرضونکم بأفواههم و تأبی قلوبهم واکثرهم فاسقون.
چگونه بامشرکان(که عهدخداورسول شکستند) خداورسولش عهدآنهانگاه دارندلیکن باآن مشرکان که درمسجدالحرام عهدبسته ایدتازمانیکه آنهابرعهدخودپایدارندشماهم عهدآنهابپایئیدکه خدامتقیان رادوست می دارد. چگونه بامشرکان عهدشکن وفای به عهدتوان کرددر صورتی که آنهااگربرشمامسلمین ظفریابند مراعات هیچ علاقه خویشی وعهدوپیمان رانخواهندکردوبه زبان بازی وسخنان فریبنده شما را خشنودمی سازنددرصورتیکه دردل جزکینه شماندارندوبیشترآنان فاسق ونابکاراند.
حضرت علی(علیه السلام) درموسم حج سال نهم هجرت درسرزمین منی ازطرف پیامبراسلام(صلی الله علیه و اله) قطعنامه ای راقرائت کردکه حاوی چهارموضوع مهم بود.14
1- لغوپیمان بامشرکان
2- عدم حق شرکت آنهادرمراسم حج سال آینده
3- ممنوع بودن طواف افراد عریان وبرهنه که تاآن زمان درمیان مشرکان رایج بود.
4- ممنوع بودن ورودمشرکان به خانه خدا
درآیه28 سوره توبه خداوندفلسفه عدم ورودمشرکان به مسجدالحرام رابیان می دارد
یا ایهاالذین امنوا انما المشرکون نجس فلایقربوا المسجدالحرام بعدعامهم هذاوان خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم.
ای کسانیکه ایمان آورده اید،محققاً بدانیدکه مشرکان نجس وپلیدندوبعدازاین سال(عهدشان به پایان می رسد.) نبایدقدم به مسجدالحرام گذارندواگردراثردورشدن تجارت وثروت آنهاازشماازفقرمی ترسیدکه خداوند شمارابه فضل ورحمت خودازخلق وازمشرکان بی نیاز خواهدکردکه اوبه حوایج شماداناست و درکمال عنایت وحکمت است.
کلمه نجس دراین آیه بیان می داردکه بت پرستان ناپاک وپلیدند،زیرااعتقادورفتاروگفتارآنها ناپسند است ومسجدالحرام پایگاه توحید وتقوی است ودارای قداست است، پس نباید به آن نزدیک شوند و خداوند برگمان واهی بعضی ازمسلمانان که تصور می کردند با دورشدن مشرکین که باعث عمران و آبادی مسجدالحرام بودند،فقربه آنان روی خواهدآوردخط بطلان می کشد.15
مفسران نقل می کنندکه روزی علی بن ابیطالب وعباس بن عبدالمطلب وطلحه بن شیبه هرکدام بکاری افتخارمی کردند. حضرت علی(علیه السلام) به جهاددراه خدا،عباس بن عبدالمطلب به سقایت(آب دادن به حاجیان درزمان حج) وطلحه به کلیدداری کعبه.
اما خداوند درسوره توبه آیه19جهاددراه خدارابرترازهمه کارهامی داند.16
اجعلتم سقایه الحاج وعمارهالمسجدالحرام کمن آمن بالله والیوم الاخروجاهدفی سبیل الله لایستوون عندالله والله لایهدی القوم الظالمین.
آیارتبه سقایت وآب دادن به حاجیان وتعمیرکردن مسجدالحرام رابامقام آنکس که به خداوبه روزقیامت ایمان آورده ودرراه خداجهادکرده یکسان شمرید.هرگزآن نزدخدابااین یکسان نخواهدبودکه خداظالمان را هرگزبه راه بهشت هدایت نخواهدکرد.
درمجموعه آیات قرآن درارتباط بامسجددوآیه دررابطه بامسجدالاقصی به چشم می خورد، یک مورد باتصریح ویک موردهم بطوراشاره.
مورداول درآغازسوره اسراء قرارداردکه همه مفسران آیه موردنظررادرموردمعراج پیامبر(صلی الله علیه و اله) می دانند.17
سبحان الذی اسری بعبده لیلامن المسجدالحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکناحوله لنریه من آیاتنا انه هوالسمیع البصیر.
پاک ومنزه است خدایی که(درمبارک) شبی بنده خود(محمد(صلی الله علیه و اله)) راازمسجدالحرام(مکه معظمه) به مسجدالاقصایی که پیرامونش رامبارک وپرنعمت ساختیم سیردادتاآیات خودرا به اوبنمایدکه خدابه حقیقت شنواوبیناست.
کلمه قصی به معنی بعدودوری است وبصورت افعل تفضیلی(اقصی) به معنی دورترآمده است،اما چرا مسجدی که دربیت المقدس قرارداردمسجدالاقصی نامیده شده،چون آن مسجد درمقایسه بامکه و مسجدالحرام که محل پیامبرومسلمین بوده دردورترین نقطه قرارداشت. معراج پیامبردرسال دهم بعثت اتفاق افتاد. اینکه معراج پیامبر(صلی الله علیه و اله) ازمسجدآغازشد،دارای یک نکته مهم می باشدوآن اینکه هدف معراج کسب معرفت ورشدمعنوی بودومسسجدمی تواندبهترین سکوی پروازمعنوی مومن باشد.18
آیه دیگری که دررابطه بامسجدالاقصی است دررابطه بابنی اسرائیل وحوادث مربوط به آنهاست،که درادامه آیه1سوره اسراء آمده،آنچه درمجموعه این آیات به بحث ماارتباط پیدامی کندآیه7می باشد:
ان احسنتم احسنتم لانفسکم و................ولیدخلوا المسجد کما دخلوه اول مره ولیتبروا ماعلو تتبیرا.
اگرنیکی واحسان کردیدبه خودکردیدواگربدی کردیدبه خودکردیدوآنگاه که وقت انتقام شمافرارسدتا اثر اندوه به رخسارشماظاهرسازندوبه مسجدبیت المقدس مانندباراول درآیندو بهرچه رسند نابودساخته و به هرکس تسلط یابندبسختی هلاک گردانند.
اکثرمفسران مرادازمسجدرادراین آیه بیت المقدس ومسجدالاقصی می دانند،آنچنان مسجدازدیدگاه قرآن دارای عظمت واحترام است که خداونددرآیه1سوره اسراء تمام بیت المقدس رابه نام مسجدیادمی کند و آزادکردن مساجدازسلطه کفارراازوظایف مومنان می داند،برای سرکوب یهودیان متجاوزمردان خدا وارد بیت المقدس می شوندچنانکه مسلمانان بافتح مکه واردمسجدالحرام شدند،درواقع برای تقویت حق قلع وقمع مستکبران لازم است.19
قرآن درسوره توبه آیه17مشرکان راازآبادکردن مساجدخدامنع می کندوآنان راسزاوارچنین کارمقدس وباعظمتی نمی بیند.
ماکان للمشرکین ان یعمروامساجدالله شاهدین علی أنفسهم بالکفراولئک حبطت اعمالهم وفی النارهم خالدون.
مشرکان رانرسدکه مسجدخداراتعمیرکننددرصورتیکه بکفرخودشهادت می دهند،خدا اعمالشان رانابود خواهد گردانیدودرآتش دوزخ آنهاجاوید(معذب) خواهندبود.
ودرآیه18ویژگی آبادکنندگان مساجدرااینگونه بیان می کند:
انمایعمرمساجدالله من آمن بالله والیوم الآخروأقام الصلوه وأتی الزکوه ولم یخش الاالله فعسی اولئک أن یکونوامن المهتدین.
منحصراً تعمیرمساجدخدابدست کسانی است که به خداوروزقیامت ایمان آورده ونماز (پنجگانه) بپا دارند وزکوه مال خودبدهندوازغیرخدانترسندآنهاامیدوارباشندکه ازهدایت یافتگان هستند.
درواقع تأکید قرآن بروجوداوصاف وشرایطی خاص برای آبادکنندگان مساجددرحقیقت دارای دوجنبه فردی واجتماعی است،ازجنبه فردی شرایط مذکورازآن روی اهمیت پیدامی کندکه آبادکردن مسجد بدون آن ویژگی هاعملی بی روح وپیکری بی جان است که دربارگاه ربوبی بی ارزش است و ثمری نخواهدبخشیدوازبعداجتماعی نیزازآنجاکه مسجددارای نقشهای مهم اجتماعی است، بایستی آبادکنندگان آن انسانهای صالح وبرگزیده باشندتامسجدقادربه ایفای نقش حیاتی خویش باشد،به تعبیردیگر،بیش ازآنچه به ساختن مسجداهمیت می دهیم بایدبه ساختن افرادی که اهل مسجدوپاسداران مسجد وحافظان آننداهمیت بدهیم.20
قران مجید درسوره بقره آیه114کسانی که مردم راازمساجدخدابهرشکلی بازمی دارندومانع آنهامی شوند درنزدیک شدن واستفاده نمودن ازاین اماکن مقدس ومحترم،ستمکارترین مردم نام می برد.21
ومن اظلم ممن منع مساجدالله ان یذکرفیهااسمه وسعی فی خرابهااولئک ماکان لهم أن یدخلوها الاخائفین لهم فی الدنیاخزی ولهم فی الاخره عذاب عظیم.
وکیست ستمکارترازآنکه مردم راازذکرنام خدادرمساجدمنع کندودرخرابی آن اهتمام وکوشش نماید، چنین گروه رانشایدکه درمساجدمسلمین درآیندجزآنکه ترسناک وبیمناک باشند این گروه رادردنیاذلت وخواری نصیب است ودرآخرت عذابی بسیارسخت.
وقران درسوره حج آیه25به این افراد وعده عذاب جهنم می دهد.22
ان الذین کفروا ویعدون عن سبیل الله والمسجدالحرام الذی جعلناه للناس سواء العاکف فیه والبادومن یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم.
وآنانکه به خداکافرشده ومردم راازراه دین خدامنع می کنندونیزازمسجدالحرامی که ماحرمت احکامش رابرای اهل آن شهروبادیه نشینان یکسان قراردادیم مانع(مردم) می شوندوکسی که درآنجااراده دشمنی وتجاوزکرده وبه خلق ظلم وستم کندهمه راعذاب دردناک می چشانیم.
ودرآیه40ازهمین سوره خداوندبه کسانی که مبارزه ودفاع ازخودواین پایگاه مهم دربرابرکافران برمی خیزند وعده نصرت می دهد:23
الذین اخرجوامن دیارهم بغیرحق الاان یقولواربنااالله ولولادفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبیع وصلوات ومساجد یذکرفیهااسم الله کثیرا ولینثصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز.
آن مومنانی که(بظلم کفار) بناحق ازخانه هاشان آواره شده(و) جزآنکه می گفتندپروردگار ما خدای یکتاست(جرمی نداشتند)واگرخدارخصت جنگ ندهدودفع شربعضی ازمردم رابه بعض دیگرنکند هماناصومعه هاودیرومساجدی که درآنهانمازوذکرخدابسیارمی شودهمه خراب وویران می شد وهرکه خدارایاری کندالبته خدااورایاری خواهدکردکه خدارامنتهای اقتداروتوانائیست.
درواقع یکی ازاهداف تشریع فریضه جهاداین بودکه مسلمانان بتوانندمراکزبندگی خداوند(مساجد) رااز شردشمنان دین حفظ نمایند،زیراازصدراسلام دشمنان،مساجدومراکزدینی راخطرجدی برای خود محسوب می کردندودرصدداین بودندکه مراکزاجتماع مسلمین راازبین ببرند.
ازجمله(مساجدالله) درآیات قبل این نکته بدست می آیدکه مساجدازقداست وحرمت ویژه ای برخوردار هستندچون کلمه مساجداضافه به الله شده است و این حاکی از آن است که مساجد خانه های خداوند در روی زمینند و در این خانه ها باید خداوند را با اخلاص یاد کرد.
همانگونه که درسوره اعراف آیه29 آمده:
قل أمرربی بالقسط وأقیموا وجوهکم عندکل مسجد وادعوه مخلصین له الدین کمابدأکم تعودون.
بگوپروردگارمن شمارابه عدل ودوستی امرکرده ونیزفرموده که درهرعبادت روی به حضرت اوآرید وخداراازسراخلاص بخوانیدکه چنانچه شمارادراول بیافریدبه سویش بازآئید.
مفسران درتفسیرجمله(وأقیمواوجوهکم عندکل مسجد) تفسیرهای گوناگونی ذکرکرده اندکه زیباترین آن این است که توجه خودرادرهنگام اطاعت،خالصانه متوجه خدانمائیدوبت وچیزهای دیگرراشریک اوقرارندهید.24
برای رفتن به مسجدهم قرآن آدابی رابیان می داردازآن جمله درسوره اعراف آیه31آمده:
یابنی آدم خذوازینتکم عندکل مسجد وکلواواشربوا ولاتسرفواانه لایحب المسرفین.
ای فرزندان آدم زیورهای خودرادرمقام عبادت به خودبرگیریدوهم ازنعمتهای خدابخوریدوبیاشامیدو اسراف نکنیدکه خدامسرفان رادوست نمی دارد.
مسجدپایگاهی برای عبادت وپرستش است وخداوندتبارک وتعالی به جهت اهمیت وفضیلت مساجدبردیگرمکانهامساجدرابه خودنسبت داده وازآن خویش دانسته است.25
درسوره جن آیه18 آمده:
وأن المساجد لله فلاتدعوا مع الله أحداً.
ومساجدمخصوص خداست پس نبایدباخدااحدی غیراوراپرستش کنید.
ازاین روبرای رفتن به مسجدقرآن آدابی رابیان می داردازآن جمله درسوره اعراف آیه31 آمده:
بی شک مراداززینت تنهاآراسته بودن به امورظاهری نیست،بلکه بایدگفت:زینت آراسته شدن به فضائل معنوی ماننداخلاص ویادخداوحقیقت بندگی است،قلب انسان مسجدی بایستی آراسته به طهارت وپاکی بوده وازشرک وریاواعتقادات نادرست به دورباشد.26
وادب دیگری که قرآن بیان می دارداین است که درهنگام اعتکاف درمسجدمردان راازمباشرت بازنان منع می کند: سوره بقره آیه187
.............. ولاتباشروهن وانتم عاکفون فی المساجد تلک حدودالله فلاتقربوهاکذلک یبین الله آیاته للناس لعلهم یتقون.
وبازنان هنگام اعتکاف درمساجدمباشرت مکنیداین احکام حدود دین خداست،زنهاردرآن راه مخالفت مپوشیدخدااینگونه آیات خودرابرای مردم بیان فرمایدتاباشدکه پرهیزگارشوند.27
بیان این آداب حاکی ازقداست واحترام مسجدازدیدگاه قرآن می باشد. مسجددرعرف قرآن عبادتگاهی برای ذکرخداست.قرآن این تعبیررادرباره اصحاب کهف استعمال کرده وموحدین رامتصدی ساختن مسجددرکنارمدفن آنان قرارمی دهد. سوره کهف آیه21:
وکذلک أعثرناعلیهم لیعلمواأن وعدالله حق وأن الساعه لاریب فیهااذ یتنازعون بینهم أمرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم أعلم بهم قال الذین غلبواعلی أمرهم لنتخذن علیهم مسجدا.
وبازما مردم رابرحال اصحاب کهف آگاه ساختیم تاخلق بدانندکه وعده خدابه حق بوده وساعت قیامت البته بی هیچ شک خواهدآمد تا مردمی که میانشان تنازع وخلاف درامرآنهابود. پس بااین همه بعضی گفتندبایدگردآنهاحصاروبنائی بسازیم خدابه احوال آنهاآگاهتراست وآنان که برواقع احوال آنهاظفرو اطلاع یافتندگفتندالبته برایشان مسجدی بناکنیم.
درواقع این آیه دلیل برجوازساختن مسجدوخواندن نمازدرکنارقبوراست. همچنین ازاین آیه درمی یابیم که ساختن مسجدبرمزاراولیای خداریشه قرآنی دارد،درواقع آثارمقدس بایددرمکانهای مقدس باشدوبه مناسبتهای مقدس.
مسجد در کنارغاراصحاب کهف ارزش بیشتری دارد، درواقع باید ازهرفرصتی برای ترویج دین استفاده کرد، همچنانکه می بینیم پیامبرشخصاً دستورمی دهدکه قبرش رادرداخل مسجدقراردهند.28
اماازنظرقرآن هرمسجدی دارای ارزش وقداست نیست،قرآن نمونه ای ازاین مساجدرابرای مامثال می زند. سوره توبه آیه107:
والذین اتخذوا مسجداً ضراراً وکفراً وتفریقاً بین المومنین وإرصاداً لمن حارب الله ورسوله من قبل ولیحلفن إن أردنا الاالحسنی والله یشهدانهم لکاذبون.
آن مردم منافقی که مسجدی برای زیان به اسلام برپاکردندومقصودشان کفروعنادوتفرقه کلمه بین مسلمین ومساعدت با دشمنان دیرینه خد ا ورسول بود وبا این همه قسم های موکد یادمی کنندکه ما جزقصد خیروتوسعه اسلام نداریم،خداگواهی می دهدکه محققاً دروغ می گویند.
دوازده منافق حسودبااهداف شوم وانگیزه ضرررساندن به مسلمانان به سرکردگی ابوعامرمسجدی را درمقابل مسجدقبااحداث کردند،آنهابه بهانه اینکه بیماران وپیرمردان توانایی حضوردرمسجدقبارا ندارند،اقدام به ساختن مسجدی درمدینه کردندکه به نام مسجدضرارمعروف شد.
خداوند دراین آیه چهارهدف ازاهداف شوم منافقین رادرساختن مسجد کراربیان می کند.
1- زیان رساندن به مسلمانان
2- تقویت کفر
3- ایجادتفرقه بین مومنان
4- پایگاهی برای محاربین
وحی الهی پرده ازاهداف شوم آنهابرداشت وبه پیامبردستوردادکه درآن مسجدنمازنخواندوهرگونه فعالیتی رادرآن مسجدممنوع اعلام کند. پیامبر(صلی الله علیه و اله) دستوردادتاآن مسجدرابه آتش بکشندوبه زباله دان تبدیل کنند
داستان مسجدضراردرسی است برای مسلمانان درسراسرتاریخ که مسلمان هرگزنبایدظاهربین باشد، مسلمان کسی است که نفاق ومنافق رادرهرمکان ودرهرلباس وچهره بشناسد،حتی اگردرچهره دین ومذهب ودرلباس طرفداری ازقرآن ومسجدبوده باشد،استفاده ازمذهب برضدمذهب همواره راه ورسم استعمارگران ودستگاههای جبارومنافقان می باشد. مسلمان بایدهوشیار،آگاه وواقع بین باشد،آینده نگرو اهل تجزیه وتحلیل درمسائل اجتماعی.29
قرآن درموردمسجدقباصحبت کرده،امابصورت اشاره نه باتصریح . سوره توبه آیه108:
لاتقم فیه أبداً لمسجد أسس علی التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه. فیه رجال یحبون أن یتطهروا والله یحب المطهرین.
توای رسول ما هرگزدرمسجدآنهاقدم مگذار(مسجدمزار) که همان مسجد(قبا) که بنیانش ازاول بپایه تقوای محکم بناگردیده براینکه درآن اقامه نمازکنی سزاوارتراست که درآن مسجدمردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیندوخدامردان پاک مهذب رادوست می دارد.
بیشترمفسران براین عقیده اندکه مرادازمسجددراین آیه مسجدقبااست ودرادامه آیه به خصوصیات مسجد قبا اشاره می کندکه درواقع بیان گرعلت قداست آن است.30
قرآن درسوره توبه آیه109 خیلی زیباورساتفاوت مسجدقباوضراررابیان می کند.
أفمن أسس بنیانه علی تقوی من الله ورضوان خیرأم من أسس بنیانه علی شفاجرف هارفانهاربه فی نارجهنم والله لایهدی القوم الظالمین.
آیاکسی که مسجدی به غرض تقوی وخداپرستی تأسیس کرده ورضای حق راطالب است مانندکسی است که بنائی سازدبرپایه سستی درکنارسیل که زودبه ویرانی کشدوعاقبت آن بناازپایه به آتش دوزخ افتد؟ وخداهرگزستمکاران راهدایت نخواهدفرمود.
ازاین آیه می توان این نکته هارابدست آوردکه:31
₪ مسجدقبامسجدی است که به مسلمانان سودوبهره می رساندولی مسجدضراربرعکس ان است.
والذین اتخذوا مسجداً ضراراً.( توبه،107 )
₪ بانیان و سازندگان مساجد تقوی کسانی هستند که ایمان به آخرت و روز جزا دارند و اهل نماز و زکات می باشند وجزازخدانمی ترسند.
انمایعمروامساجدالله من آمن بالله والیوم الآخر.( توبه،18 )
ولی بانیان مسجدضرارکسانی هستندکه به خداوندوپیامبر(ص) کفرمی ورزندوازاطاعت الهی و رسولش سرپیچی می نمایند.
والذین اتخذوا مسجدا ضراراً وکفراً. (توبه،107 )
مسجدتقوی مرکزوحدت وانسجام مسلمین است،امامسجدضرارمحل توطئه وتفرقه میان مومنان است.
وتفریقاً بین المومنین. (توبه،107 )
₪ مسجدتقوی سنگراسلام ومسلمین است،امامسجدضرارپایگاه منافقان ومحاربان است.
₪ بانیان مسجدتقوی انسانهای وارسته ودرستکارند،اماسازندگان مسجدضرارانسانهای دروغگوو دورو هستند.
والله یشهدانهم لکاذبون. (توبه،107 )
₪ خداوند آبادکنندگان مساجدتقوی راهدایت وراهنمایی می کند.
فعسی اولئک أن یکونوا من المهتدین. (توبه،18 )
امابانیان مساجدضراررادرسراشیبی آتش جهنم قرارمی دهدوهرگزموردهدایت الهی قرارنمی گیرند.
والله لایهدی القوم الظالمین. (توبه،19 )
پس می توان نتیجه گرفت که لازم است مسجدبراساس تقواورضایت الهی بنانهاده شودواساساً در قاموس قرآن آنچه قابلیت عروج وصعودبه درگاه الهی رادارااست،همان تقوااست وصاحبان آن، یعنی انسانهای تقواپیشه،نه صورت وظاهرعمل. مسجدکلاس وآموزشگاه تربیتی وانسان سازاست،پایگاه تقوی وتربیت نفس وهرکس درآن راه یابد،بایددرمقام طهارت درون وبرون خودازهرنوع نجاست و خباثت برآید. اهل مسجدبایدکسی باشدکه پایبندبه تمامی شئونات الهی ودینی خودباشدودرمیان مردم به راستی ودرستی مشهورگردد.32 خداونددرسوره نورآیات36 تا38 ویژگیهای اهل مسجدرااینگونه بیان می دارد:
فی بیوت أذن الله أن ترفع ویذکرفیها اسمه یسبح له فیهابالغدووالأصال. رجال لاتلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله وإقام الصلوه وایتاء الزکوه یخافون یوماً تتقلب فیه القلوب والابصار.لیجزیهم الله أحسن ماعملوا ویزیدهم من فضله والله یرزق من یشاء بغیرحساب.
درخانه هائی خدارخصت داده که آنجارفعت یابدودرآن ذکرخداشودوصبح وشام تسبیح وتعزیه ذات پاک اوکنند. پاک مردانی که هیچ کسب وتجارت آنان راازیادخداوبه پاداشتن نمازوپرداختن زکات غافل نمی سازدوازروزی که دل ودیده هادرآن روزحیران ومضطرب است ترسان وهراسانند. تاخدا درمقابل بهترین اعمال ایشان جزاء وثواب عطافرمایدوازفضل واحساس خویش برآنهابیفزایدو خدا هرکه راخواهد روزی بی حدوحساب بخشد.33
نتیجه گیری کلی که می توان ازاین آیات کرداین است که کتاب خدابرای مسجدفضیلتی بس بلندومقامی بس ارجمند قائل است،مسجدخانه خدادرمحل عبادت وبرترین وشریفترین مکان روی زمین است، مسجدمرکزاتصال قلب وروح به محبوب حقیقی وجای شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیرو کمال است. مسجدخانه قرآن،مدرسه عشق،مکتب دانش،مرز بینش ومحل گرفتن فیوضات ربانیه از عالم قدس است. مسجدمکان تبلیغ وارشادوهدایت مردم وعرضه کردن قوانین الهی وآشنانمودن مردم باآنست. پایگاه اجتماع مردم وزمینه سازایجادوحدت وهمبستگی هرچه بهتروبیشتردرمیان اقشار مختلف اسلامی ودیدارباهمدیگردرهرصبح وشام است.
منبرمسجد،سنگربزرگ نورافشانی مبلغان وگویندگان عالم وعامل می باشد،منبری که جایگاه پیامبران واوصیاء آنهاواولیاء الله می باشد.
محراب مسجد،محل جنگ وحرب است. جنگ باسه دشمن،دشمن درونی(هوای نفس)،ودشمن بیرونی. یکی شیطان و دیگر هرانسانی که کارشیطانی انجام می دهدودرمقام گسترش کفرونفاق وفحشا وفساد و طاغوت وهرآنچه مظهرآنست می باشد. درجامعه امروزمبلغان وآشنایان به معارف الهی وظفه سنگینی رابرعهده دارندآنان بایدجوانان راهرچه بیشتربامعارف الهی آشنا کنند وباتقویت هرچه بیشتر نهاد بسیج جوانان رابامسجدآشنانمایند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد