علت وجود ما در دنیا به خاطر گناه حضرت آدم(ع) است؟
پاسخ
خداوند مالک علی الاطلاق است و تمام هستی از اوست و به سوی اوست و هیچ کس ذاتاً حقی ندارد تا از خداوند طلبی داشته باشد و چون مالک مطلق است به طور مطلق می تواند در ملک خود تصرف کند و احدی یارای مقابله و احتجاج با او را ندارد. باز همین خداوند مهربان و بخشاینده خود برای ما حقوقی قرار داده است و آنان را رعایت کرده است و بر ما است که در مقابل (و لو مقابل نیستیم) حقوق را به جای آوریم. |
داستان حضرت آدم و حواء یک داستان سمبلیک و البته واقعی است و بهشتی که آنان در آن زیست می کردند غیر از بهشت اخروی بوده است و سرانجام می بایست از آن خارج شوند و آن تنها یک مرحله از حیات او بوده است چون قبل از خلقت حضرت آدم قرآن بیان فرموده بود که:«وَ إِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَئکَةِ إِنی جَاعِلٌ فی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَ تجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسفِک الدِّمَاءَ وَ نحْنُ نُسبِّحُ بحَمْدِک وَ نُقَدِّس لَک قَالَ إِنی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ ،و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: (من در زمین جانشینی خواهم گماشت)، (فرشتگان) گفتند: (آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آن که ما با ستایش تو، (تو را) تنزیه میکنیم؛ و به تقدیست میپردازیم. ) فرمود: (من چیزی میدانم که شما نمیدانید»[1].
من می خواهم خلیفه ای را در روی زمین قرار بدهم نه در بهشت.«إِنی جَاعِلٌ فی الأَرْضِ خَلِیفَةً» و حیات ما در کره زمین نه به عنوان نتیجه جرمی است که حضرت آدم انجام داده است. تازه امر خداوند به حضرت آدم در بهشت از باب تکلیف نبوده است چون در آن محیط تکلیف معنا نداشته و تنها یک نهی ارشادی بوده و در نتیجه گناه به اصطلاح دینی انجام نداده است.
انسان می بایست در این دنیا یک سیر و گذر داشته باشد که در این مسیر مراحلی از تکامل و پیشرفت را در جریان حوادث تلخ و شیرین جذاب و مکروه طی کرده و به مراحل بعدی حیات در برزخ و ... نائل شود.