آداب برخورد با مصیبت و مصیبت دیدگان

  • آداب برخورد با مصیبت و مصیبت دیدگان

    انسان همواره در تیررس مصیبت های گوناگون است، چنان که امام علی(ع) می فرماید: «اِنّکم هَدَفُ النَّوائِبِ وَ دَرَیتَةُ الاَسْقام؛ به راستی که شما آماج مصیبت ها و هدف بیماری ها هستید».1
    گاهی بلاها و مصیبت ها به گونه ای است که توان تحمل را از انسان می گیرد و زمینه خواری او را فراهم می سازد. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «قَدْ تُذلُّ الرَّزیَّهُ؛ گاهی است که مصیبت، [آدمی را] خوار کند.»2 این در حالی است که گفته است: «اَلْمَصائبُ مِفْتاحُ الاَجْرِ؛ مصیبت ها، کلیدهای پاداش است».3
    بلا و مصیبت، بخشی از ملزومات زندگی است که انسان بهتر است به صورت شایسته با آن کنار آید. این کار هم در صورتی امکان پذیر خواهد بود که فرد با آداب آن آشنا شود. در این مبحث، به مهم ترین آداب برخورد با مصیبت و مصیبت دیدگان می پردازیم.

    یک ـ دفع مصیبت قبل از نزول
    شاید اولین ادب مصیبت، پیش گیری از نزول مصیبت باشد. امام علی(ع) می فرماید: «مَنْ لَمْ یَتَعَّرضْ لِلنّوائِبِ تَعرَّضَتْ لَهُ النَّوائِبُ؛ کسی که به استقبال مصیبت ها نرود، مصیبت ها به سوی او می آیند».4
    بنا بر این گفتار ارزشمند، انسان بهتر است پیش از رسیدن مصیبت، با بهره گیری از ابزارهای دفع مصیبت مانند: دعا، توسل و صدقه، درصدد دفع آن باشد، چون با وقوع مصیبت، دفع آن دشوار خواهد بود.

    دوـ کتمان مصایب و شکوه نکردن از آن
    کتمان کردن مصایب و گرفتاری ها از دیگر آداب مصیبت است که پاداش فراوانی دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
    هر که در مال یا تن خویش مشکلی داشته باشد و پنهان کند و شکایت آن به مردم نبرد، بر خدا واجب است که او را بیامرزد.5
    برخی گرفتاری ها که در زندگی انسان رخ می دهند، به اندازه ای بزرگ و تکان دهنده هستند که هرگز نمی توان آنها را در زندگی مخفی کرد. به احتمال قوی همان گونه که از این حدیث برمی آید، منظور از کتمان کردن مصیبت و گرفتاری، شکوه و گلایه نکردن از مصیبت پیش مردم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله از قول خداوند متعال فرموده است:
    وقتی بنده خود را [به مصیبتی] مبتلا ساختم و صبر کرد و با عیادت کنندگان خود از من شکایت نکرد، گوشتی بهتر از گوشت او و خونی بهتر از خون وی به او می دهم. اگر او را شفا دهم، همه گناهانش محو شده است و اگر جانش را گرفتم، او را مشمول رحمت کرده ام.6
    فراموش نشود: «وَ مَنْ أصْبَحَ یَشکو مُصیبهً نَزلَتْ به فَقَدْ أَصْبح یَشکُو رَبَّه؛ آن کسی که از مصیبت وارد شده شکوه کند، از خدا شکایت کرده است».7

    سه ـ صبر و انتظار در برابر مصیبت
    از دیگر آداب مصیبت، صبر در برابر آن است؛ زیرا هر مصیبتی را با صبر و گذشت زمان بهتر می توان مدیریت کرد. وقتی صبر از کف برود، امکان تدارک و مدیریت آن نیز از بین می رود. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «اَلمْصیبهُ بالصّبْرِ اَعظمُ المصیبتینْ؛ مصیبت دار شدن به صبر (و از دست دادن آن)، بزرگ ترین بخش از دو مصیبت است».8
    در واقع، بی تابی در برابر مصیبت، خود، مصیبت دیگری است. با این کار، پاداشی که در قبال مصیبت قرار است به انسان برسد، از بین می رود. امام علی(ع) فرموده است:
    هرکس در هنگام مصیبت دست بر زانو و ران خویش زند (بی تابی کند)، پاداش خود را از بین برده است.9
    همچنین باید توجه داشت هر مصیبتی را زمانی است که فقط با صبر باید منتظر پایانش بود. به راستی که برای رنج ها و محنت ها، پایان هایی است که به ناچار به سر می آید. پس در برابر آنها باید انتظار کشید تا زمانش به سر آید؛ زیرا چاره اندیشی برای آنها پیش از آن زمان موجب فزونی آنها می شود.10

    چهارـ بزرگ ندانستن هر مصیبتی
    شرط ادب این است که انسان هر مصیبت کوچکی را بزرگ نداند؛ زیرا به فرموده امام علی(ع): «مَنْ عَظَّم صَغارَ اَلْمَصائب اِبْتلاهُ اللهُ بِکِبارِها؛ کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد، خدا او را به مصیبت های بزرگ مبتلا خواهد کرد».11
    برای آگاهی از مصیبت های بزرگ و روشن شدن مطلب به حکایتی از گلستان سعدی بسنده می کنیم:
    «فرد پارسایی را دیدم که پلنگی او را زخمی کرده بود، با اینکه رنجور و بیمار بود و زخم او بهبودی نمی یافت، ولی پیوسته به سپاس گزاری از خداوند متعال مشغول بود؛ زیرا به مصیبتی گرفتار شده بود، نه به معصیتی».12
    در واقع، معصیت، از هر گونه مصیبتی، بزرگ تر است؛ چون انسان با گرفتاری در دام مصیبت، از پاداش بهره مند می شود، ولی با گرفتاری در دام معصیت، نه تنها پاداش نصیبش نمی شود، بلکه باید در انتظار جزای الهی نیز باشد.

    پنج ـ مصیبت را کیفر اعمال خود دانستن
    گاهی بلا و مصیبت، نتیجه رفتار ناشایست و گناهانی است که انسان مرتکب شده است. خداوند از سر لطف، برای پاک کردن گناهان انسان گناه کار، مصیبت را نصیب او می کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
    هیچ کس در دنیا به بلیه ای مبتلا نشود، مگر در قبال گناهی که کرده است. خدا، کریم تر و بزرگ تر از آن است که روز قیامت، او را از گناه بازخواست کند.13
    بنابراین، از ادب آن است که انسان، سپاس گزار خداوند باشد که با گرفتار ساختن در دام مصیبت، او را از گناه و معصیت پاک کرده است.

    گر مرا زار بکشتن دهد آن یار عزیز

    تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد

    گویم از بنده مسکین چه گُنه صادر شد؟

    کو دل آزرده شد از من، غم آنم باشد14


    شش ـ تسلی دادن به مصیبت دیده
    امام علی(ع) می فرماید: «مِنْ کفّاراتِ الذنَّوبِ العِظامِ اِغَاثةُ الملْهُوفِ وَ التَّنفیسِ عن المَکروب؛ از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان است».15
    در واقع، ادب حکم می کند انسان نه فقط در برابر مصیبت های خود صبور باشد، بلکه افراد مصیبت دیده را نیز با سخنان آرامش بخش به صبوری دعوت کند و بار مصیبت را برای او سبک سازد. به یقین، هر اندازه شیوه گفتن تسلیت با تدبیر بیشتری همراه باشد، آثار کاهش اندوه بیشتر خواهد بود. بهتر است در این زمینه روش گفتن تسلیت را از امام علی(ع) بیاموزیم که هنگام تسلیت گفتن به گروهی از مردم چنین فرمود:
    مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما به سفر می رفت، اکنون پندارید که به یکی از سفرها رفته است. اگر او بازنگردد، شما به سوی او خواهید رفت.16
    یا هنگام تسلیت گفتن به اشعث بن قیس در مرگ فرزندش فرمود:
    ای اشعث! اگر برای پسرت اندوهناکی، به خاطر پیوند خویشاوندی سزاواری، ولی اگر شکیبا باشی، هر مصیبتی را نزد خدا پاداشی است. ای اشعث اگر شکیبا باشی، تقدیر الهی بر تو جاری می شود و تو پاداش داده خواهی شد و اگر بی تابی کنی، تقدیر الهی بر تو جاری می شود و تو گناه کاری. ای اشعث! پسرت تو را شاد می ساخت و برای تو گرفتاری و آزمایش بود و مرگ او، تو را اندوهگین کرده، درحالی که برای تو پاداش و رحمت است.17

    هفت ـ شاد نشدن در مصیبت دیگران

    امام علی(ع) فرموده است: «انسان پرهیزکار در مصیبت های دیگران شاد نمی شود.»18 انسان موجودی جاودانه نیست. مصیبت هم فقط مخصوص دیگران نیست. ازاین رو، بهتر است هنگام مصیبت دیگران، با آنان همراهی و هم دردی کنیم و شادمان نباشیم. از سوی دیگر، این کار بسیار زشتی است که در آموزه های دینی نکوهیده شده است. امام علی(ع) درباره کسی که به دنبال جنازه ای می رفت و می خندید، فرمود:
    گویی مرگ بر غیر ما نوشته شده و حق جز بر ما واجب گردیده است. گویا این مردگان مسافرانی هستند که به زودی بر می گردند، درحالی که بدن هایشان را به گورها می سپاریم و میراثشان را می خوریم؛ گویا پس از مرگ آنان جاودانه ایم.19