آداب خوردن

اداب زمان غذاخوردن

1-از حضرت علی علیه السلام منقول است : طعام خوردن آخر روز پیغمبران بعد از نماز عشا است پس آن را ترک نکنید که ترکش باعث خرابی بدن است .

٢ از حضرت علی علیه السلام منقول است : ترک طعام خوردن طرف شب آدمی را پیر می کند و البته چون آدمی پیر شد باید که در شب پیش از خواب چیزی بخورد که بهتر به خواب می رود و دهانش خوشبو و خلقش نیکو می شود .
٣ از حضرت علی علیه السلام منقول است : طعام را بگذارید تا سرد شود به درستی که طعامی که به نزد حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم آوردند ، فرمودند : بگذارید که سرد شود که خدا آتش را طعام ما نگردانیده و برکت در طعام سرد است .
منبع حلیة المتّقین نوشته علامه مجلسی

آداب غذا خوردن

دو عاملی که همیشه به بدن ما انرژی می رساند یکی ورزش و دیگری رژیم غذائی و یا تغذیه صحیح می باشد که بحث تغذیه از اهمیت بسزائی برخوردار است . باور کنید بعضی از افراد هنوز آداب صحیح غذا خوردن را بلد نیستند و واقعا نمی دانند که چگونه باید شروع کنند ؟ در هر حال برای ما سه وعده غذائی تعریف شده است " صبح ، ظهر و شب " و باید با برنامه ریزی صحیح سعی کنیم که انرژی لازم را به بدن خود برسانیم . البته بعضی از مواد غذائی پر حجم اما کم انرژی ، وبرخی هم کم حجم ولی پر انرژی هستند و ما باید بیشتر مواد غذائی را از نوع دوم تهیه کنیم . حقیر خوب به خاطر دارم که این ضرب المثل همیشه ورد زبان افراد مسن بود: صبحانه را تنهائی میل کن ، نهار را با دوست و شام را با دشمن ، از این ضرب المثل ما متوجه می شویم که صبحانه باید کامل باشد و مواد آن شامل شیر ، تخم مرغ ، عسل و کره ، مربا و پنیر و گردو خواهد بود . حجم نهار باید به اندازه دو لقمه کمتر از صبحانه باشد و شام هم باید از مواد کم حجم مهیا گردد . البته متخصصان علم تغذیه هم برهمین باورند . اگر نهار تهیه شده از نوع پر حجم و کم انرژی بود حتما باید با خوردن سبزیجات ، سالاد و ماست کمبود انرژی را تامین نمود . به اعتقاد متخصصان تغذیه شام باید حداقل دو ساعت قبل از خواب میل گردد و همچنین میوه یا یکساعت قبل از غذا و یا یکساعت بعد از آن میل گردد که برخی از افراد درست عکس این قضیه را عمل کرده وشام را نیم ساعت قبل از خواب می خورند . این افراد دستگاه گوارش خود را دچار اشکال می کنند و برخی از آنها در مورد عادات تغذیه ای خود هم اشتباه می کنند که عبارتند از :

الف – نخوردن صبحانه ، ب- غذا خوردن پیش از خواب ، ت- پر خوری ، ث- گرسنه ماندن ، ح- انجام کارهای دیگر در حین غذا خوردن ، خ- سریع غذا خوردن ، د- نخوردن آب به اندازه کافی ، ذ- نخوردن میوه و سبزیجات به اندازه کافی ، ر- خوردن تنقلات هنگام گرسنگی

آداب غذا خوردن و آب نوشیدن
آداب غذا خوردن

ـ مستحب است انسان :
1 ـ دست ها را قبل از غذا و پس از آن بشوید .
2 ـ در اول غذا «بسم الله »و در پایان «الحمدالله » بگوید .
3 ـ با دست راست غذا بخورد .
4 ـ لقمه را کوچک بردارد .
5 ـ غذا را خوب بجود .
6 ـ میوه را پیش از خوردن با آب بشوید .
7 ـ اگر چند نفر سر سفره نشسته اند ، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد .
8 ـ میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد .
مکروهات :
1 ـ درحال سیری غذا خوردن .
2 ـ پرخوری .
3 ـ نگاه کردن به صورت دیگران هنگام غذا خوردن .
4 ـ خوردن غذای داغ .
5 ـ فوت کردن به غذایی که می خورد .
6 ـ پاره کردن نان با کارد .
7 ـ گذاشت نان زیر ظرف غذا.
8 ـ دور انداختن میوه ، پیش از آن که کاملاً آن را بخورد .
آداب آب نوشیدن :
مستحب است انسان :
1 ـ در روز ، ایستاده آب بخورد .
2 ـ پیش از آشامیدن آب «بسم الله » و بعد از آن «الحمدالله » بگوید .
3 ـ با سه نفس آب بیاشامید .
4 ـ پس از آشامیدن آب ، حضرت امام حسین (ع)و خاندان و یاران او را یاد و قاتلان ایشان را لعن کند .
مکروهات :
1 ـ زیاد آشامیدن .
2 ـ آشامیدن آب بعد از غذای چرب .
3 ـ با دست چپ آب نوشیدن .
4 ـ درشب ، ایستاده آب نوشیدن .

منبع:مجله قدر،(ش 19)

آداب غذا خوردن(1)

نویسنده: الهه رضاییان

«روزی که با هم آشنا شدیم و پیوند زناشویی بستیم، فکر نمی کردم وقتی به هم برسیم این همه اختلاف نظر داشته باشیم. فکر نمی کردم روزی بیاید که من و تو با هم بر سر یک موضوع این همه جر و بحث کنیم. حالا که این اتفاق افتاده، حس می کنم به ما به درد هم نمی خوریم و آن پیوند و ارتباطی که برای یک زوج خوشبخت قابل تصور است، برای ما دست نایافتنی است. خیلی ها می گویند که هرگز با همسرشان اختلاف نظر و بحث نداشتند ولی من و تو در همین آغاز راه، آن را تجربه کردیم...»
اگر شما هم در شروع داستان زندگی مشترک تان به این نقطه رسیدید و جملاتی مشابه آنچه مطرح شد را در ذهن دارید که یا حتی آنها را به همسرتان گفته اید و از این بابت که در برقراری ارتباط با یکدیگر و کنار آمدن با اختلاف نظرهای هم به مشکل برخوردید ناراحت اید، رعایت توصیه های زیر می تواند کمک تان کند.
اولین نکته ای که باید رعایت کنید، این است که این اختلاف نظرها را کاملاً طبیعی بدانید و اگر کسی به شما گفته که با همسرش هیچ اختلاف نظری ندارد. یا هرگز جر و بحثی با هم نداشته اید، باید در صحت گفته هایش شک کنید. هیچ دو نفری نیستند که نظریات شان کاملاً موافق هم باشد به قول دکتر بدری سادات بهرامی، روان شناس و مشاور خانواده «حتی یک خواهر و برادر که در بستر خانواده ای مشترک پرورش یافته اند، قطعاً با هم اختلاف نظرهایی دارند و این کاملاً طبیعی است؛ چه رسد به اختلاف بین همسرانی که طبیعتاً در دو خانواده مختلف و با فرهنگ های گوناگون رشد یافته اند.»
قبل از اینکه توصیه های ما را برای برقراری یک رابطه صحیح و اصلی با همسرتان بخوانید، این را هم بدانید که هر چند پیام ما عمدتاً مختص زن و شوهرهای جوان یا دختر و پسرهایی است که در حال طی کردن مراحل قبل از ازدواج هستند، اما می خواهیم این نوید را به همسران بدهیم که هیچ وقت دیر نیست. حتی آنهایی که دیوار حرمت های بین خود و همسرشان را شکسته اند و مدت هاست به این زخم های عمیق که در رابطه شان رخنه کرده عادت کرده اند، می توانند این توصیه ها را به مرحله اجرا درآورند و رابطه خود را بهبود بخشند. البته باید بدانید که همیشه پیشگیری مؤثرتر است و چه بهتر که اجازه ندهید. این شکاف عمیق ایجاد شود ولی اگر کار از کار گذشت، می توانید از مشاوران و کارشناسان کمک بگیرید.
اولین مشکل زن و شوهرهای جوان
اولین شکست در رابطه زوجین جوان در حوزه ارتباط بین فردی شان از آموزه های غلطی ناشی می شود که از والدین خود آموخته اند.
ما بدون اینکه بخواهیم از نخستین الگوهایی که در زندگی داریم (یعنی والدینمان) درسهایی برای زندگی مشترک و چگونگی ارتباط با همسر می آموزیم و سعی می کنیم نقش مادر یا پدرمان را در زندگی خود بازی کنیم. این موضوع و افتادن در سیکل معیوبی که هر لحظه رابطه و پیوند ما را با همسرمان تهدید می کند، وقتی حادتر خواهد شد که ما نقش پدر یا مادرمان را بازی کنیم، اما همسر ما نقش مقابل را بازی نکند که در اکثر موارد همین اتفاق مورد انتظار است. مثالی می زنم. شما در خانواده ای بزرگ شده اید که مادرتان همواره مسلط بوده و سعی می کرده آنچه مطابق میل خود دارد بر کرسی بنشاند و پدرتان هم آدم تابعی بوده و همه زندگی را به مادر سپرده و فقط واژه «چشم» به کار می برده است! حالا شما این شیوه رفتاری را غلط یاد گرفته اید و در نقش مادر بازی می کنید اما همسرتان هرگز تمایل ندارد نقش آدم خنثی را بازی کند و برای مسلط شدن بر اوضاع زندگی اش می جنگد. بدرفتاری شما و الگوی غلطتان، بدرفتاری طرف مقابل را به دنبال دارد و هیچ کدام از موضع خود کوتاه نیامده و این شکاف با سست شدن رابطه تان و اینکه هیچ یک گوش شنوای دیگری نیست، ادامه می یابد و عمیق می شود. والدین شما بدون اینکه متوجه باشند، علاوه بر زندگی مشترک خود، با عدم آموزش و مهارت های برقراری ارتباط و عدم ایفای نقش یک الگوی سالم، زندگی مشترک شما را هم تحت الشعاع قرار می دهند. قطعاً آنها متوجه نبودند. شما به عنوان یک کودک خردسال یا یک نوجوان در حال الگوبرداری از همه رفتارهای آنها هستید برای همین نه تنها خودشان از زندگی مشترک لذت نبرده اند بلکه مهارت لازم برای کسب این لذ ت را به شما یاد نداده اند.
آنچه به مرور اتفاق می افتد
اگر بخواهید همین طور نقش غلطی را که آموخته اید، بازی کنید و هر یک از شما خودش را بی گناه و دیگری را مقصر بداند، کم کم حس می کنید اصلاً همسرتان شما را درک نمی کند و بهتر است در مقابل او سکوت اختیار کنید. این سکوت شما که معلول همان الگوبرداری غلط است، دومین عامل ایجاد فاصله بین شماست. در این مسیر غلط اسیر کوره راه های جاده زندگی می شوید و هر لحظه امکان دارد در یک چاه بیفتید و یا بدتر از آن در گردابی اسیر شوید که شما را فرو ببرد و رابطه تان را به طور جدی تهدید کند. حرفی که می زنم اغراق آمیز نیست. برایتان مثال می زنم تا اگر خدای ناکرده در این نقطه ایستاده اید بیدار شوید و چاره ای بیندیشید. شما به خاطر اینکه طرف مقابل (همسرتان) نقشی که از او انتظار دارید، بازی نمی کند، زودرنج می شوید و هر حرکت او را تغییر و تفسیر منفی می کنید و حتی اگر آن حرکت یک گام مثبت به سوی اصلاح ارتباط شما باشد مثل گل خریدن او «آه، واسم گل خریدی که دوباره باهات حرف بزنم و تو دوباره رفتارها تو شروع کنی و زجرم بدهی!» وقتی در این چرخه معیوب افتادید، دایماً یکدیگر را تهدید و تخریب می کنید و طولی نمی کشد که پای دیگران را به این کارزاری که ساخته اید، باز می کنید. با ورود دیگران اعم از دوست و آشنا و والدین اوضاع چنان خراب می شود که در سراشیبی گسسته شده پیوند، حتی به طلاق هم فکر می کنید. قبل از اینکه تا به این حد در این حلقه معیوب گیر بیفتید باید در همان مرحله نخست از افتادن در این چاه ها پیشگیری کنید و اجازه تخریب رابطه تان را ندهید.
عامل شکست بعدی
نه تنها در خانواده ها الگوی صحیح در اختیار بچه ها قرار نمی گیرد تا مهارت ارتباط را یاد بگیرند، در بدو ورود آنها به جامعه نیز آموزه های غلطی که گویا ادامه آموزه های اشتباه خانه است به آنها القا می شود: «اگر حقتو نگیری، کلاهت پس معرکه است!» «چرا وایستادی؟ اگر هولت داد مشت بزن تو شکمش!» والدین و مربیان به بچه ها نمی گویند برنده واقعی کسی است که به شیوه سالمی ارتباط برقرار کند. آنها با بیان این جملات، آموزش غلط به بچه ها می دهند و می گویند همواره باید دنبال منظور پنهانی و در گفتار و رفتار مردم باشند، یعنی همیشه در اضطراب اینکه مبادا کسی سرسان کلاه بگذارد! به بچه ها یا جوانان یاد نمی دهیم که اگر کسی لحن تحریک آمیز دارد، تو فقط به پیامش دقت کن و با برخورد مناسب، طرف را خلع سلاح کن نه مقابله به مثل. «آهای، مگه کوری ماشینتو گذاشتی جلوی پارکنیگ من!» به جای اینکه بگی «خودت و جدت و آبادت کورن!» بگویید: «شرمنده که عصبانی تان کردم الآن بر می دارمش» به همین راحتی.
1- قدم اول برای حفظ رابطه تان این است که یکی از شما دو نفر از چرخه سیکل معیوبی که در آن افتاده اید یا در آستانه اش هستید، خارج شوید؛ مثلاً اگر همسرتان با رفتارش شما را تحریک می کند یا حس می کنید که به شخصیت تان توهین شده به جای واکنش دفاعی فقط کافی است یک رفتار خنثی نشان دهید شما این گونه رفتارها و مهارت برقراری ارتباط را از والدین خود به عنوان الگو نیاموخته اید ولی ما به عنوان رسانه آن را به شما می آموزیم. کافی است تمرین کنید و در آن ماهر شوید. مهارت ارتباط سالم رعایت محترمانه حقوق یکدیگر است و اینکه وقتی یکی از شما دیگری را تحریک می کند، به او بگویید: «الآن شرایط روحی مناسب نداریم و ممکن است حرف هایی بزیم که بعداً پشیمان شویم؛ بگذار در شرایط مناسب با هم صحبت کنیم.» این رفتار خنثی و موکول کردن صحبت به زمانی دیگر (در نظر گرفته time out) می تواند به هر دوی شما فرصت دهد تا از لحظه عصبانیت و بالابودن آدرنالین خون تان و همه حالت های جسمانی طبیعی در موعد خشم فاصله بگیرید. این زمان می تواند به یک ساعت بعد، سه ساعت بعد و یا حتی به فردا موکول شود.
2- وقتی با هم شروع به صحبت کردید، به همدیگر خوب گوش بدهید و حرف های یکدیگر را قطع نکیند. بعد از اینکه همسرتان صحبت اش تمام شد، قبل از پاسخ دادن به او حتماً به زمان خوتان، درکی را که از صحبت هایش داشتید، مطرح کنید: «این طور که من متوجه شدم، منظورت اینه که تصمیم ما خوب نبوده؛ درسته؟» او یا تصدیق می کند و یا مقصودش را بیان می کند: «نه! به نظرم کل این تصمیم غلط نبوده و ... راه حل من این است.»
3- هر کدام از شما باید سهم تان را از بروز این مشکل و دلخوری بپذیرید و به جای جمله ای که در روابط ناسالم عنوان می شود («برو ببین تو چه کار کردی که این طوری شد؟»)باید هر کدام به راه حل بیندیشید («من چه کار کنم که دیگر این اتفاق نیفتد؟») و هر کدام از شما باید از دیگری بپرسد: «به نظرت من چه کار کنم تا دیگر این حالت رخ ندهد؟» سپس رفع اشکال کنید تا دفعات اختلاف تان کاهش یابد.
4- آنچه وجه تمایز یک رابطه سالم و ناسالم بین همسران است، آن است که پس از مشاجره بین گروه ناسالم می شنوید که می گویند: «دیدی حق با من بود؟ متوجه تقصیرت شدی؟» و در انتهای بحث هر کدام خود را برنده یا بازنده می نامند. اما در مواد سالم باید به این باور برسید که شما زن و شوهرید که برنده یا بازنده بودن هر یک از شما دقیقاً مساوی با همین مفهوم برای طرف دیگر است.
جنگ بین زن و شوهر بدون شک جنگی دوسر باخت است. اهمیتی ندارد در بحث شما چه کسی بیشتر مقصر بوده، مهم آن است که مسوولیت را بپذیرد و از بروز دوباره مسأله پیشگیری کنید. در خانواده سالم میزان شادی ها 5 برابر دعواهاست.
شما مثل هر زن و شوهر دیگر یکه طبق روابط سالم جر و بحث دارند و اختلاف نظر، می توانید با هم صبحت کنید و بحران را حل نمایید اما لحن صحبت تان باید شبیه به گروه سالم باشد که آمیخته با احترام به یکدیگر است و اصل رابطه را زیر سؤال نمی برد و فقط به فلان رفتار همسرش انتقاد دارد. مقایسه کنید: «بالاخره تو مهم ترین شخص زندگی من هستی و من نمی خواهم این مشکل واسمون ایجاد بشه:؛ «من که می دونم تو از روی دوست داشنت این حرف را زدی ولی چرا این طوری؟» و در مقابل، در گروه ناسالم، اصل رابطه منهدم می شود: «چی خیال کردی؟ من به خاطر بچه ها نگهت داشتم؛ تو شعور نداری!»
گروه سالم همواره سعی دارند اگر زخم زبانی در عصبانی از هم شنیده اند، لبه تیز زخم زبان را نادیده گرفته و پیام اصلی را دریافت کنند، در حالی که گروه ناسالم آنچنان که به پیام و لحن منفی می پردازند و روی آن متمرکز می شوند که از اصل موضوع فاصله می گیرند. گاهی بحث آنها مثلاً راجع به کسری بودجه اجاره خانه است اما به خاطر گوش ندادن به یکدیگر و برداشت های منفی از سخنان همدیگر و لحن بد، کار به توهین متقابل و شخصیت یکدیگر حتی پدر و مادر طرف مقابل می کشد و دعوا بالا می گیرد.
منبع:روزنامه سلامت - ش 229 /س

آداب و رسوم مردم زنجان در طبخ غذا

رسم های مختلف و خلق وخوی اقوام مختلف با توجه به تاریخ وقدمت منطقه در طی سال های طولانی شکل گرفته،سینه به سینه به افراد یک جامعه منتقل می شود و در طول سال ها،زنده و پا برجا می ماند. مردم شهر زنجان نیز با توجه به قدمت تاریخی و فراز ونشیب های بسیار در طول زمان خود،دارای آداب و رسوم وفرهنگ وخصلت های ویژه ای هستند.جشن ها و آداب ورسوم مختلف در موارد گوناگون،دارای نظم وقوانین خاصی هستند که همگان ملزم به رعایت آن ها هستند،مراسم اعیاد مذهبی وملی،مراسم عمومی وعزا،نوع لباس پوشیدن و جشن های محلی از جمله مواردی هستند که دارای نظم خاصی بوده و جزو آداب و رسوم مردم شهر زنجان می آیند.

محل آشپزی:
تعسان (تنورستان) محلی بود که تنور و اجاق پخت غذا در آن قرار داشت که بنا به تعداد افراد خانواده تعداد اجاق نیز فرق می‌کرد برای سوخت اجاق و تنور از هیزم استفاده می‌کردند که در اصطلاح محلی بدان « اودون» می‌گویند سوختن هیزم غالباً دود زیادی ایجاد می‌کرد و برای همین دیوارهای تعسان همیشه با لایه‌ای از دوده پوشیده بود . در هر خانواده معمولاً دوخروار یا بیشتر آرد وجود داشت و در ماه یک یا دو بار نان می‌پختند و سپس نانها را در یک اطاق بر روی هم می‌چیدند و هر روز مقداری از آنرا سرسفره می‌آوردند و اگر نان خشک شده بود با جاروی کوچکی یا با دست مقداری آب روی آن می‌پاشیدند و بعد از یکی دو ساعت قابل خوردن می‌شد . بیشتر خانواده‌ها مخصوصاً روستائیان در زمستان کرسی را روی همان تنور می‌گذاشتند و افراد خانواده شبها دور آن می‌خوابیدند و از حرارت تنور استفاده می‌کردند . برای خوردن غذا محل خاصی وجود نداشته است و گاهی در اتاق و گاهی در آشپزخانه عمل غذا خوردن انجام می‌گرفته است ، البته ثروتمندان هیچوقت در آشپزخانه غذا نمی‌‌خورده‌اند.
خوراک محلی:
از غذاهائی که معمولاً فقط در مراسم خاصی پخته می‌شوند و مردم زنجان در سایر اوقات سال کمتر از آن استفاده می‌کنند می‌توان به غذای شب چهارشنبه سوری – غذای شب عید و غذائی که به هنگام دندان در آوردن کودک پخته می‌شود اشاره کرد . در شب چهارشنبه سوری معمولاً خانواده‌ها به همراه برنج ، خورشتی بنام «‌شش‌انداز» درست می‌کنند که ترکیبی است که از روغن ، خرما ، کشمش ، گردو ، تخم‌مرغ ، و سرکه . علاوه بر این به تعداد افراد خانواده تخم‌مرغی با پوست پیاز نازک در لابلای برنج گذاشته می‌شود تا رنگ بگیرد معمولاً اشکال متنوعی که بر روی تخم‌مرغ ایجاد می‌شود توسط افراد تفسیر می‌شود مثلاً اگر بر روی تخم‌مرغی شکلی مانند هواپیما دیده شود آنرا نشانه سفر حج می‌گیرند و غیره .اما خوراک شب عید نوروز ، در این شب اغلب خانواده‌ها معمولاً یک ماهی تهیه می‌کنند و در کنار ماهی رشته پلو یا زعفران پلو ( بسته به استطاعت خانواده) پخته می‌شود . یکی از دلایلی که مردم برای مصرف ماهی در شب سال نوبر می‌شمرند این است که چون آب دریا حیات بخش است برای همین در اول سال از موجودات دریائی استفاده می‌کنند تا سال خوبی داشته باشند . یکی دیگر از غذاهائی که در زنجان در مراسم خاصی پخته می‌شود خوراکی است به نام دنک که در هنگام دندان در آوردن کودک پخته می‌شود این خوراک از گندم و گوشت تهیه می‌شود و بعضی از اوقات این خوراک بین خویشان نزدیک و گاهی بین همسایه‌ها نیز توزیع می‌شود.
قاتق لش (gateg lesh ) نوعی خوراک است که از گوشت و مقداری برنج درست می‌شود همچنین در تمام مراسم برنج با گوشت و یا ماهی پخته می‌شود و به آن «پلاو» (plaw) می‌گویند . چکدرمه (chekerme ) نوعی پلو با گوشت است که برای مهمانان و نیز در مراسم پخته می‌شود گاهی نیز کشمش و دانه‌های انار به آن اضافه می‌شود که برای مهمانان و نیز در مراسم پخته می‌شود گاهی نیز کشمش و یا دانه‌های انار به آن اضافه می‌شود . یاغ‌چوربا (yag churba) نوعی سوپ است که از نان ریزریز و آب و چربی درست می‌شود و گاهی پیاز به آن اضافه می‌کنند «قره‌چوربا» (gara churba) گوشت آب‌پز با نان ریزریز شده است .
غذاهای محلی:
از غذاهای محلی استان زنجان می‌توان به رشته – بلاماش ( با آرد و روغن درست می‌شود ) قیقناق – کوفده یا کوفته – آغوز یا بلاما – اییردک ( با آرد و شیر درست می‌شود ) –سوزمه :ماست کیسه‌ای – حلوای شیره – فیرنی – قووت . همچنین از انواع آش می‌توان اریشته آشو ( آش رشته ) – بوغدا آشو ( آش گندم) – تورش آشو اشاره کرد ( آش ترش ) – سوت آشو (شیر برنج ) – قوروت آشو( آش کشک ) یارما آشو ( آش بلغور ) را نام برد .
مواد اولیه غذا:مواد اولیه در هر محل نسبت به محل دیگر فرق می‌کرده است و بیشتر به مواد اولیه در دسترس شیوه معیشت - میزان درآمد و امکانات فرد یا خانواده بستگی داشته است . امابه طور کلی آرد- گوشت - حبوبات و سبزیجات را می‌توان به عنوان مواد اولیه برای پخت غذا نام برد .

آداب غذا خوردن در اسلام

آداب غذا خوردن در اسلام به چند بخش، تقسیم می شود:

بخش اوّل: مواردی که باید هنگام خوردن غذا رعایت شوند و آنها عبارتند از:
الف. تدبّر در این که انواع خوراکی های مورد نیاز انسان، چگونه در نظام آفرینش پدید آمده اند؟ و چه عواملی دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده، آماده گردد که اکنون می توان با میل و اشتها از آن استفاده نمود.
ب. آغاز کردن خوردن غذا با نام و یاد آفریدگار مهربان که انواع غذاهای مفید را برای تامین نیازهای انسان، در نظام آفرینش قرار داد. نیز تکرار نام خدا به هنگام خوردن هر نوع غذا و تکرار آن هرگاه که در میان غذا خوردن، سخن گفته شود و همچنین شکرگزاری فراوان در هنگام خوردن.
ج. آغاز کردن غذا با نمک، البته در صورتی که خوردن نمک برای انسان ضرر نداشته باشد.
د. آغاز کردن از سبک ترین غذاها.
ه. نخوردن غذای داغ و خوردن غذای نیم گرم، پیش از آن که سرد شود.
و. خوردن با دست راست.
ز. کوچک گرفتن لقمه.
ح. خوب جویدن غذا.
ط. طولانی کردن نشستن بر سر سفره.
ی. گرامی داشتن نان و نگذاشتن آن زیر ظرف غذا.
ک. استفاده کردن از آنچه از سفره می ریزد. این برای وقتی است که غذا در منزل میل می شود، آن هم در صورتی که آلوده نشده باشد؛ ولی اگر کسی دربیرون از منزل غذا میل نمود، بهتر است که آنچه را از سفره می ریزد، برای حیوانات بگذارد.
ل.دست کشیدن از خوردن غذا، پیش از سیر شدنِ کامل و در حالی که مقداری از اشتها باقی است.
بخش دوم: اموری که هنگام غذا خوردن، ترک آنها شایسته است، و آنها عبارتند از:
الف. زیاده روی در کیفیت و کمیت خوراک.
ب. نکوهش غذایی که نسبت به آن بی میل است.
ج. دمیدن در غذا.
د. خوردن با دست چپ.
ه. خوردن با یک انگشت یا دو انگشت.
و. بلند آروغ زدن.
ز. پاک کردن کامل استخوان های موجود در غذا.
ح. آب خوردن در بین غذا.
ط. آب خوردن پس از خوردن گوشت.
ی. خوردن در حال سیری.
بخش سوم: حالاتی که غذا خوردن در آنها نکوهش شده است:
در اسلام، به طور کلی، میل کردن غذا در حالات غیر بهداشتی، یا به شیوه غیر اخلاقی، مانند غذا خوردن به شیوه متکبران و یا به گونه ای که عرف جامعه برنمی تابد، نکوهیده است.
بخش چهارم: توصیه به هم غذا شدن با دیگران.
در روایات اسلامی، غذا خوردن به تنهایی، مذموم شناخته شده و توصیه شده که انسان هر قدر می تواند، دیگران را در غذای خود سهیم نماید. نیز غذا خوردن با خانواده، خدمتگزاران و یتیمان، مورد تاکید قرار گرفته است.
آدابی که رعایت آنها به هنگام غذا خوردن با دیگران ضروری است، عبارتند از:
الف. خوردن از قسمت جلوی خود.
ب. خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن، در جایی که غذا برای همگان آماده شده است.
ج. نگاه نکردن به لقمه دیگران.
د. رعایت حقوق دیگران در آنچه بر سر سفره است.
ه. آغاز شدن غذا خوردن به وسیله صاحب سفره یا بهترین شخص حاضر بر سر سفره.
و. ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سیرشدن همه کسانی که بر سر سفره نشسته اند.
ز. بلند شدن از سر سفره، قبل از برچیدن آن.
آداب پایان غذا و برچیدن سفره
پایان غذا خوردن همانند آغاز آن، آدابی دارد که رعایت آنها برای سلامت جسم و جان، سودمند است. این آداب رابه آداب عرفانی، اجتماعی و بهداشتی می توان تقسیم کرد:
الف. آداب عرفانی عبارتند از: سپاسگزاری از ولی نعمت حقیقی که خداوند متعال است و دعا کردن برای برکت یافتن روزی.
ب. آداب اجتماعی عبارتند از: یادآوری گرسنگان و مسئولیتی که افراد سیر در برابر آنان دارند و اقدام جهت کاستن فقر و گرسنگی از جامعه در حد توان.
ج. آداب بهداشتی عبارتند از: شستن دست ها، خلال کردن و مسواک زدن دندان ها، جارو کردن آنچه زیر سفره ریخته است، مقداری استراحت بر پشت و نخوابیدن بلافاصله پس از خوردن غذا.
منبع: سایت طعام اسرار

آداب و اوقاف طعام خوردن

از حضرت صادق(ع) نقل شده است که مؤمن قبل از بیرون رفتن از خانه چاشت( صبحانه) بخورد که باعث افزایش عزت او می شود و در حدیث دیگری فرموده که اگرمی خواهی به دنبال کاری بروید، مقداری نان با نمک بخورید که باعث عزت بیشتر می شود و کارت بهتر راه می افتد.

امام علی(ع) فرموده اند: قبل از خوردن بگذارید غذا سرد شود. روزی غذایی را برای رسول خدا آورند، فرمودند: بگذارید تا سرد شود زیرا خدا آتش را بعنوان غذای ما قرار نداده وغذای سرد برکت دارد.
همچنین پیامبر از دمیدن ( فوت کردن) در غذاها نهی می فرمود.
حضرت امیرالمومنین می فرمایند:
اگر کسی می خواهد که با خوردن غذا، دچار ناراحتی یا مشکلی نشود تا گرسنه نشده است چیزی نخورد و قبل از شروع خوردن غذا بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و تا سیر نشده است، دست از خوردن بکشد .
طبق احادیث و روایات، موقع غذا خوردن بایستی :
۱- لقمه را کوچک برداشت( به مقدار کم درهر قاشق غذا خورد).
2- غذا را کاملاً جوید.
3- موقع خوردن به صورت دیگران نگاه نکرد.
4- غذای خیلی داغ نخورد.
5- در غذا فوت نکرد، بلکه بگذاریم سرد شود.
6- با چاقو، نان را تکه نکرد.
7- سر سفره، دست خود را جلوی دیگران دراز نکرد ( از جلوی دیگران چیزی برنداشت).
8- ابتدای غذا خوردن بسم الله الرحمن الرحیم گفت.
9- بعد از گرسنه شدن غذا خورد.
10- قبل از سیر شدن ، دست از خوردن کشید.

آداب غذا خوردن ازنظر اسلام

رهنمودهای اسلام در مورد خوردن تنها سلامت جسم را تضمین نمی کند بلکه تضمین کننده سلامت هم جسم و هم جان است .

از آنجا که عقل و علم ،برهمه رازهای آفرینش احاطه ندارند ،چه بسا حکمت برخی از رهنمودهای اسلام برای دانش امروز ،مجهول باشد ولی بی تردید این به معنای بی دلیل بودن آن رهنمودها نیست ،چنان که فلسفه شماری از احکام اسلام ،در گذشته مجهول بود و امروزه علم به راز آنها پی برده است .

مهمترین رهنمود اسلام درمورد غذا خوردن :
نخستین و مهمترین رهنمود اسلام اینست که :
آنچه انسان مصرف می کند باید از راه مشروع تهیه شده و حلال باشد .
دوم: آداب غذا خوردن
آنچه رعایت آنها در هنگام غذا خوردن سفارش شده است :
الف: تدبر در اینکه انواع خوراکیها چگونه در نظام هستی پدید آمده اند .
ب: آغاز خوردن غذابا نام ویاد خدا
ج :آغاز کردن غذا با نمک ( در صورتیکه فرد سالم بوده و نمک برایش ضرر نداشته باشد .
د: آغاز کردن از سبک ترین غذاها
ه : نخوردن غذای گرم و خوردن غذای نیمه گرم قبل از سرد شدن
و:خوردن با دست راست
ز : کوچک گرفتن لقمه
ح:خوب جویدن غذا
ط: طولانی کردن نشستن برسر سفره
ی:گرامی داشتن نان و نگذاشتن آن زیر ظرف غذا
ک: دست کشیدن از خوردن غذا پیش از سیر شدن کامل و در حالی که قدری از اشتها با قی است .
ن: خوردن از قسمت جلوی خود
ل: نگاه نکردن به لقمه دیگران
ر:رعایت حقوق دیگران در آنچه برسر سفره است .
ق: آغاز شدن غذا به وسیله کسی که صاحب سفره است و یا کسی که بزرگتر مجلس است .
و: ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سیر شدن همه کسانی که بر سر سفره نشسته اند .
ز: بلند شدن از سر سفره ،قبل از برچیدن آن
آنچه هنگام غذا خوردن باید ترک کرد :
الف : زیاده روی در کیفیت و کمیت غذا
ب: نکوهش غذایی که نسبت به آن بی میل است .
ج: دمیدن در غذا
د: خوردن با دست چپ
ه : خوردن با یک انگشت یا دو انگشت
و : بلند آروغ زدن
ز: پاک کردن زیاداستخوانها
ح:آب خوردن در میان غذا
ط: آب خوردن ،پس از خوردن گوشت
ی: خوردن ،در حال سیری
سوم : حالاتی که غذا خوردن در آن حالات نهی شده است :
غذا خوردن به شیوه متکبران مثلاً در حال "تکیه زده " ،" خوابیده به شکم " ، " دراز کشیده " ،" ایستاده" همچنین غذا خوردن درحال راه رفتن و جنابت نیز بسیار نهی شده است .
چهارم : توصیه به هم غذا شدن با دیگران