آداب تعلم در اسلام

آداب تعلّم در اسلام

مقدمه:
به علت اهمیت و تقدس علم از نظر اسلام آداب و ضوابط خاصی برای تحصیل علم معین شده است. به طور کلی در اسلام رسیدن به اهداف به هر اندازه هم که مهم باشند، از هر راهی و با هر وسیله‎ای مجاز نیست. بلکه باید روش و ابزار رسیدن به هدف نیز پاک و فضیلتمندانه باشد. آداب آموزش در اسلام هم به جنبه اخلاقی و ارزشی تعلم و هم به شیوه‎های تسهیل آموختن و انتفاع بیشتر از عمر و کار علمی نظر دارد.
پیش از شروع به تحصیل برای متعلم پرسشهایی مطرح می‎شود که پاسخ به آنها بسیار مهم است؛ زیرا نوع پاسخ به پرسشها در نتیجه کار تأثیر قاطع دارد. پرسشهای از این قبیل که چه کتابی بخوانم؟ چگونه درس بخوانم؟ از کجا آغاز کنم؟ معلم شایسته چه خصوصیاتی دارد؟ چه اموری باعث سرعت و کیفیت تعلم می‎شود؟ شرایط و ضوابط دینی و اخلاقی تحصیل کدام است؟ مادر این نوشتار با بهره‎گیری از آثار بزرگان و استفاده از منابع دینی به اختصار آداب و ضوابط تعلم را از نظر اسلام مورد بحث قرار می‎دهیم.
اول: انتخاب معلم شایسته
اگر چه در بینش اسلامی مومن حکمت را بسان گمشده خود نزد هر کس یافت اخذ می‎کند؛[1] ولی لازم است در مورد استاد رسمی سعی شود فرد شایسته‎ای را برگزیند؛ زیرا اخلاق و روحیات استاد در شاگرد تأثیر عمیق دارد. در بعد علمی نیز به استادی ناشایسته اعتمادی نیست. علم غذای روح است، به دلیل اهمیت روح بیش از سلامت غذای جسم، تغذیه سالم و مناسب روح اهمیت دارد.[2] سفارش پیشوایان ما این است که باید به نزد عالمانی برای کسب علم رفت که انسان را از کبر به جانب تواضع، از سازشکاری به سوی اندرز گویی و از نادانی به دانش فرا خوانند[3] و از فراگیری دانش از مدعیانی که از یقین به شک و از اخلاص به ریا، از فروتنی به تکبر، از نصیحت به دشمنی و از زهد به دنیا پرستی فرا می‎خواند نهی شده است.[4]
دوم: پرهیزگاری و تطهیر قلب
دانشی که مایه هدایت و نجات باشد، بدون پرهیزگاری و پاکیزه نگهداشتن خود از آلودگیهای گناه میسر نمی‎شود. حضرت خضر ـ علیه السّلام ـ به حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ سفارش می‎کند «بر دلت لباس پرهیزگاری بپوشان تا به دانش برسی»[5] و امیر مؤمنان حضرت علی ـ علیه السلام ـ دانش را به رنگ آمیزی تشبیه می‎کند که بدون زدودن آلودگی، رنگ ‎آمیزی صورت نمی‎گیرد.[6]
سوم: رعایت اولویتها
از آداب مهم در کسب دانش رعایت اولویتها است. هیچ عاقلی پیش از درمان مرض قلبی مهلک به علاج لکهای صورت نمی‎پردازد. پیش از معرفت کافی نسبت به اموری که نجات از هلاکت ابدی و رسیدن به سعادت همیشگی در گرو آنست مانند شناخت اصول دین و وظائف اساسی دینی که واجب عینی‎اند - پرداختن به اینکه آیا در کره مریخ آب و حیات وجود دارد یا نه؟ امثال آن عین سفاهت است. امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ می‎فرماید: «عمر کوتاهتر از آنست که همه آنچه دانستنش زیبنده تو است فراگیری، پس به ترتیب اهمیت بیاموز.»[7]
چهارم: همت بلند
در اسلام بلند همتی صفتی پسندیده است؛ به ویژه در فراگیری دانش طالب علم نباید به اندک قانع شود؛ بلکه باید همواره در رسیدن به مراحل عالی‎تر بکوشد. در مثل است که مرد با بال همتش پرواز می‎کند.[8] و از امام حسین ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمودند: از جهانیان در رسیدن به درجات عالی با دو چیز گوی سبقت را ربودم:
حسن خلق و علو همت.[9]
پنجم: شکیبایی
استقامت کلید پیروزی است. ضرورت صبر در کسب علم مضاعف است؛ زیرا تحصیل علم زمانبر و ملازم با دشواریها است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «هر کس ساعتی بر خواری تعلم صبر نکند تا ابد در ذلت جهل باقی خواهد ماند».[10]
و امیر مؤمنان سفارش می‎کند که «بر دانشجو است که خودش را به جستجو دانش عادت دهد و از فرا گرفتن آن ملول نگردد و آنچه را فرا گرفته است، بسیار نشمارد.»[11]
ششم: تفکر
جایگاه والای تفکر در اسلام روشن است، تا آنجا که «ساعتی اندیشیدن بهتر از عبادت شصت سال است»[12] شرط لازم اتقان علمی و درک عمیق اندیشیدن است. صرف اندوختن مطالب و گفته‎های دیگران، جمود بر آراء گذشتگان شخصیت زدگی و مرعوب شدن نسبت به اسطوانه‎های علمی مانع رشد علمی است.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمودند: «هر کس در آنچه فرا گرفته خوب بیاندیشد دانش او استوار گردد و آنچه را که هنوز نفهمیده خواهد فهمید.»[13]
هفتم: پرسش
کلید گنجینه دانش دیگران سؤال است. ممکن است کسی که اهل علم است خود از حل مسائلی عاجز باشد و به راهنمایی دیگران نیاز داشته باشد، ولی حیاء بی‎مورد یا غرور و تکبر مانع شود که از دانش دیگران بهره گیرد. اظهار نظر چنین کسانی گاهی باعث هلاک دیگران می‎شود. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره کسی که به مجروحی دستور داده بود غسل جنابت کند و این غسل باعث مرگ او شده بود؛ فرمودند: «او را کشتند. خدا آنان را بکشد؛ دوای درد درماندگی پرسش است.»[14]
هشتم: نگارش
آیت الله جوادی آملی - ملظله العالی - می‎گوید: اگر طلاب علوم دینی واقعاً بخواهند راه سلف صالح را بپیمایند باید تقریر نویسی کنند تقریر نویسی بسیار خوب است و در موفقیت علمی نقش به سزایی دارد. اصل تقریر نویسی از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم - شروع شد. آن حضرت به یاران خود دستور داد برای استفاده بیشتر از سخنان او، از دست راست خود کمک بگیرند.[15] (بنویسند)
نهم: پنج عنصر در درس خواندن
1. محضر علماء را دیدن و چگونگی استدلال، ورود و خروج در مسائل را از بزرگان آموختن؛
2. مکتب دیدن از طریق مراجعه به متون تا مبانی، لوازم و مقادنات یک نظریه درک شود این مطلوب در جلسه درس به دست نمی‎آید زیرا در جلسه درس فقط عصاره مطلب ارائه می‎شود؛
3. مناظره و مباحثه با همتای خود برای کنکاش در آنچه از استاد فرا گرفته است؛
4. تدریس، تاتوانایی تدقیق، تلطیف و تنزیل مطالب حاصل شود؛
5. تضیف و تألیف کتاب.
بعضی فقط چند تا از این عنصرها را واجدند؛ اما بزرگانی چون مرحوم علامه طباطبایی، امام خمینی (قدس سره) و شهید مطهری همه این پنج عنصر را دارا بودند.[16]
دهم: پیش مطالعه
شیوه بزرگان در تحصیل پیش مطالعه و آماده شدن برای حضور در جلسه درس بوده است. آیه الله جوادی آملی می‎گوید: «غالب درسها را - الحمد الله - پیش مطالعه می‎کردیم؛ از این رو غالب عبادتها و مطالب کتب درسی با پیش مطالعه تقریباً برا ما حل می‎شد.»[17]
یازدهم: امور دیگری که در موفقیت تحصیل مؤثر است.
الف) تقسیم و تنظیم اوقات به شیوه مناسب (برای حفظ سحرها، صبحگاهان برای درس، نوشتن در میان روز، و شبها برای مطالعه).[18]
ب)‌ آموختن شفاهی و حضوری به جای استفاده تنها از شرح، نوار، فیلم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «دانش را از دهان افراد فرا گیرید.»[19]
ج) شناخت آراء گوناگون و جمود نداشتن برای رأ ی فردی خاص: امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمودند: هان! خردمند کسی است که با اندیشه درست و نگاهی دور اندیش از آراء گوناگون استقبال کند.»[20]
فهرست منابع تحقیق: -----------------------------
1. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الروضه من الکافی، ج 8، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم (1348).
2. همان ج 1.
3. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، ج 18، 69؛ تهران دارالکتب الاسلامیه. (بی تا).
4. همان، ج 44، (1393).
5. همان، ج 69، (1405).
6. شهید ثانی، شیخ زین الدین بن علی عاملی، منیه المرید فی ادب المفید و المستفید، قم دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم (1372).
7. محمدی ری شهری، محمد؛ علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1 - 2. قم: دارالحدیث چاپ اول (1379).
8. مهر استاد (سیر علمی و عملی استاد جوادی آملی) تحقیق و تنظیم: مرکز نشر اسراء ، قم: مرکز نشر اسراء، چاپ اول .1381
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . کلینی، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، ج 8، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم (1348)، ص 167.
[2] . سوره عبس / 24.
[3] . محمدی ری شهری، محمد، علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1، قم: دارالحدیث چاپ اول (13799 ص 334.
[4] . همان، ص 334، حدیث 924.
[5] . همان، ص 360، ح 1017.
[6] . همان، ص 360، ح 1014.
[7] . علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1. همان، ص 338، ح 933.
[8] . مجلسی. محمدباقر؛ بحارالانوار، ج 18، تهران: دارالکتب الاسلامیه (بی‎تا).
[9] . همان، ج 44، ص 194.
[10] . علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1، همان، ص 358، ح 1009.
[11] . علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1، ح 1010.
[12] . مجلسی. محمدباقر؛ بحارالانوار، ج 69، تهران: المکتبه الاسلامیه، چاپ دوم (1405) ص 293.
[13] . علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1. ص 346، ح 969.
[14] . کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ج 1، ص 40.
[15]. مهر استاد، تحقیق و تنظیم: مرکز نشر اسراء، قم، چاپ اول (1381).
[16] . مهر استاد، همان، ص 138 - 137.
[17] . همان، ص 58.
[18] . شهید ثانی، منیه المرید، ص 265.
[19] . علم و حکمت در قرآن و حدیث، ج 1، ص 340.
[20] . همان، ج 1، ص 348، ح 974.