اولین نمازگزار / پیشوایی، مهدی

اولین نمازگزار / پیشوایی، مهدی
منابع : سیره پیشوایان 
کلید واژه ها :

علی علیه السلام که اولین نمازگزار پس از پیامبر صلی الله علیه و آله است و رکعت به رکعت نمازش و تکبیر به تکبیرش دیدنی و شنیدنی است، آخرین نمازش نیز شنیدنی است، هر چند که قلم از توصیف عاجز باشد.

حاکم حسکانی در شواهد التنزیل از «ابن عباس» نقل می کند که علی(ع) نخستین کسی بود که بعد از خدیجه(س) به رسول خدا(ص) ایمان آورد و لباس او را پوشید و در بستر او خوابید... (ولی در این نقل اشاره ای به آیه شریفه نمی کند).[1]

نخستین افتخار علی ـ علیه السلام ـ در این دوران پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام، و یا به عبارت صحیح تر، ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی ـ علیه السلام ـ از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز آلوده به بت پرستی نبود[2] تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد (در حالی که در مورد سایر یاران پیامبر چنین نبود)

پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام، ارزشی است که قرآن مجید روی آن تکیه کرده و صریحا اعلام نموده است که کسانی که در گرایش به اسلام پیشگام بوده اند، در پیشگاه خدا ارزش والایی دارند، آنجا که می فرماید: «و پیشگامان، پیشگام، آنان مقربانند.»[3]

توجه خاص قران به موضوع «سبقت در گروش به آیین اسلام» به حدی است که حتی کسانی را که پیش از فتح مکه ایمان آورده و جان و مال خود را در راه خدا بذل نموده اند، از افرادی که پس از پیروزی مسلمانان برمکیان، ایمان آورده و جهاد کرده اند، برتر شمرده است چه رسد به کسانی که پیش از هجرت و در سال های نخست ظهور اسلام، مسلمان شده اند، آنجا که می فرماید:

ادامه مطلب ...

پیشگویی امام علی(ع) درباره شهادت یار ایرانی خود / هادی منش، ابوا

پیشگویی امام علی(ع) درباره شهادت یار ایرانی خود / هادی منش، ابوالفضل*
منابع : خبرگزاری فارس 
کلید واژه ها :

در نخستین دیدار میثم تمار و امیرالمؤمنین(ع)، حضرت از او نامش را می‌پرسد که پاسخ می‌شنود: سالم! حضرت می‌فرماید: اما پیامبر خدا(ص) به من فرمود پدرت اسم تو را در ایران و در سرزمین خودت «میثم» گذاشته است.

مطالب پیش رو توسط حجت‌الاسلام ابوالفضل هادی‌منش نویسنده کتاب «یاران ایرانی اهل بیت علیهم‌السلام» بیان شده است:

موالی و موالیان یعنی چه؟

میثم تمار همان‌طور که از اسمش مشخص است، خرما فروشی بود که در کوفه زندگی می‌کرد و از موالیان بود. «موالیان» عجم‌هایی بودند که در بین عرب‌ها زندگی می‌کردند. موالی به خصوص به ایرانیانی گفته می‌شد که در بلاد اسلامی زندگی می‌کردند. به بیان دیگر به ایرانیانی که از شهر و کاشانه خود آمده بودند و در مناطق عرب‌نشین دنیای اسلام مثل کوفه که یکی از مراکز تشیع بوده، با قبایل عرب زندگی می‌کردند، موالی گفته می‌شد.

موالیان در دوره‌های غیر از خلافت حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام، نسبت به عرب‌ها بهره کمی از بیت‌المال داشتند. اما حضرت امیر علیه‌السلام در دوران خلافت خودشان این تبعیض‌های اقتصادی را برداشتند.

ادامه مطلب ...

چرا امام حسین علیه السلام فراموش نمی شود؟ / مکارم شیرازی، ناصر

چرا امام حسین علیه السلام فراموش نمی شود؟ / مکارم شیرازی، ناصر
منابع : کتاب فلسفه شهادت 
کلید واژه ها :

اهمّیّت تاریخ زندگی امام حسین علیه السلام که به صورت یکی از شورانگیزترین حماسه های تاریخ بشریّت درآمده، نه تنها از این نظر است که همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیون ها انسان را در اطراف خود بر می انگیزد و مراسمی پرشورتر از هر مراسم دیگر به وجود می آورد، بلکه اهمّیّت آن بیشتر از این جهت است که هیچ گونه «محرّکی» جز عواطف پاک دینی و انسانی و مردمی ندارد و این تظاهرات پر شکوه که به خاطر بزرگداشت این حادثه تاریخی انجام می گیرد، نیازمند هیچ مقدّمه چینی و فعّالیّت های تبلیغاتی نیست و از این جهت در نوع خود بی نظیر است.

اغلب ما این حقیقت را می دانیم، ولی نکته ای که برای بسیاری (به خصوص متفکّران غیر اسلامی) هنوز به درستی روشن نشده و همچنان به صورت معمّایی در نظر آنها باقی مانده این است که:

چرا این قدر به این حادثه تاریخی که از نظر «کمّیّت و کیفیّت» مشابه فراوان دارد، اهمّیّت داده می شود؟ چرا مراسم بزرگداشت این خاطره هر سال پرشکوه تر و پرهیجان تر از سال پیش، برگزار می گردد؟

چرا امروز که از «حزب اموی» و دار و دسته آنها اثری نیست و قهرمانان این حادثه می بایست فراموش شده باشند، حادثه کربلا رنگ ابدیّت به خود گرفته است؟!

ادامه مطلب ...

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن
  • مربوط به موضوع » قرآن و اهل بیت علیهم السلام

آداب تلاوت
1 صداى زیبا و حزن‏ آور

عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى‏نویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوش‏ صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏ آور مى‏ خواند ومى ‏گریست و شنوندگان هم گریه مى ‏کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین‏»مى ‏نامیدند. (1)

در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آن‏حضرت حزن ‏آوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ ‏داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى‏گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت‏انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این‏چنین مى‏خوانند و جز او هیچ کسى چنین‏نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم‏» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
2 ترتیل

یعنى حروف کاملا ادا وبیان و وقوف رعایت گردد.

حضرت کاظم(ع) مى ‏فرماید: از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآن ‏ترتیلا» (4) پرسیدند، در پاسخ فرمود: بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (5)

یعنى قرآن را واضح و کاملا روشن‏ بیان کن و حروفش را مانند رمل و شن‏هایى که باد یکباره مى ‏پاشد بر روى هم نریزو آن را مانند شعرخوانى پشت‏ سر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتیهاى قرآن ‏بایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سوره ‏نباشد، یعنى به کیفیت‏ بپردازید نه به کمیت. (6)

3 ارج نهادن به حاملان قرآن

آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مى ‏فرماید: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مى‏دارد و از کارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشت‏سه گروه است:


الف) ریش سفید مسلمان،

ب) امام عادل،

ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم است‏به گونه‏اى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مى‏کند. (7)

4 اهداى ثواب قرائت‏به معصومان(ع)

على بن‏مغیره به امام کاظم(ع) مى‏گوید:

پدرم از جد شما پرسید آیا رواست‏شبى یک ختم قرآن بخوانم؟

جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.

و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى‏کرد; و من نیزپس از پدر قرآن مى‏خوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشت‏به اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآنهایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براى‏على(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و همچنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسیدو یکى هم براى شما قرار مى‏دادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به من‏عنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفته‏ام.

حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامت‏با آنها هستى، گفتم الله‏اکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:

بلى. (8)
شیعه و قرائت قرآن

حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:

بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکت‏شد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مى‏شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش‏را بالا ببرد زیرا درجات بهشت‏به قدر آیه‏هاى قرآن کریم است: به قارى گفته‏مى‏شود: بخوان و ترقى کن پس او مى‏خواند و ترقى مى‏کند. حفص گوید:

در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمت‏حق‏امیدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائت‏به شخصى‏خطاب مى‏کند. (9)

پرهیز از بحثهاى بى‏فایده

همچنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقت‏گیر،کم‏فایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثى‏چون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزى‏ها و اتلاف وقت و... مى‏شد. هنگامى که در این باره ازامام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخى‏قرآن را مخلوق مى‏دانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مى‏گویند، نمى‏گویم ولى مى‏گویم: «انه کلام الله‏» قرآن سخن خداست. (10)

این روش و منش‏باید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بى‏فایده و مشکل‏آفرین‏بپرهیزیم.
عنایت‏به تفسیر قرآن

به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح‏» در آیه‏«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنین تفسیرمى‏فرماید: بنده به درگاه خدا توبه مى‏کند و دیگر برنمى‏گردد و توبه نمى‏شکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگان‏توبه‏کننده‏اند. (12)

تفسیر واژه‏هاى مشکل

در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون‏» (13) سهو در نماز را تضییع‏نماز مى‏داند. (14) و یا در تفسیر «الله الصمد» (15) مى‏فرماید: «الصمد الذى‏لا جوف له‏» (16) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همه‏توخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.

بیان مصداق و مورد آیه

شان نزول و یا روشن‏ترین مصداقهاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شده‏است مثل مصداق «ماء معین‏» که منظور از آن غیبت‏حضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمن‏یاتیکم بماء معین‏» (17) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟

و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین‏» (18) مى‏فرماید:

بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (19) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرح‏آیه‏هایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامت‏ نازل شده است.

در معرفى مهم‏ترین مصداق منافقان، کسانى را نشان می‏دهد که به ولایت حضرت‏ على(ع) ایمان نمی آوردند، قرآن کریم مى ‏فرماید:

«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مى‏گویند:

«ما شهادت مى‏دهیم که یقینا تو رسول خدایى‏» خداوند مى‏ داند که تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مى ‏دهد که منافقان دروغگو هستند...» (20)

این به خاطرآن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از این‏رو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقیقت را درک نمى‏کنند. امام(ع) مى‏فرماید: منظور منافقانى است که‏نخست ایمان آوردند به رسالت پیامبر(ص) و سپس به ولایت‏ حضرت على(ع) وصى آن‏حضرت کفر ورزیدند.

ثواب تلاوت

در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارى‏از آیه‏ ها و سوره ‏ها بیان شده که نمونه ‏هایى را مرور مى ‏کنیم:

1 هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاه‏ سه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (21) 2 امام کاظم(ع): نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مى‏وزد، و به هربنده‏اى هر چه خدا بخواهد مى‏دهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مى‏بخشد. (22)
پى‏نوشت‏ها:

1 ارشاد مفید، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.

2 کافى، ج 2، ص‏606، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آیه 4.
5 بحارالانوار، ج‏76، ص‏63; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الکاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 کافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص‏606; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 11.
10 توحید صدوق، ص 224; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏7.
11 سوره تحریم، آیه‏77.
12 تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندکى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏47.
15 سوره توحید.
16 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملک، آیه 30.
18 سوره مطففین، آیه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏46.
20 سوره منافقون، آیه‏3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص‏559، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص‏157، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏9.

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن
  • مربوط به موضوع » قرآن و اهل بیت علیهم السلام

آداب تلاوت
1 صداى زیبا و حزن‏ آور

عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى‏نویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوش‏ صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏ آور مى‏ خواند ومى ‏گریست و شنوندگان هم گریه مى ‏کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین‏»مى ‏نامیدند. (1)

در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آن‏حضرت حزن ‏آوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ ‏داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى‏گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت‏انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این‏چنین مى‏خوانند و جز او هیچ کسى چنین‏نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم‏» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
ادامه مطلب ...