علت ثقلین نامیده شدن قرآن و اهل بیت و ثقل اکبر بودن قرآن/ حوزه

علت ثقلین نامیده شدن قرآن و اهل بیت و ثقل اکبر بودن قرآن

منبع : پایگاه حوزه
کلید واژه ها :
پرسشدرباره حدیث ثقلین معمولا علما می گویند که قرآن ثقل اکبر و اهل بیت ثقل اصغر هستند. لطفا درباره علت این نام گذاری و فلسفه این حدیث توضیح دهید.


پاسخ

باید خاطر نشان گردیم که اهل بیت ثقل کبیرند و قرآن ثقل اکبر و این دو گنجینه گران­بها از هم جدایی ندارند و برای روشن شدن فلسفه حدیث ثقلین لازم است که بطور اجمال به چند مطلب اشاره کنیم:

*اولا فهم قرآن با وجود اهل بیت ممکن خواهد بود.

قرآن راجع به خودش می­فرماید:

« وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّالِمینَ إِلاّ خَسارًا[i]

و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‏کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‏افزاید.».

پس قرآن نسخه شفابخش است. بعد از تهیه نسخه باید دو مرحله دیگر طی شود تا نسخه­ای موجب شفای مریضی گردد:

1- منطق اقتضا می­کند که دقیقا مورد فهم قرار گیرد.

2- به دستوراتش عمل شود.

انسانی که در دام گناه و جهل و ... گرفتار آمده است هم مریض است (مرض قلب در اصطلاح قرآن و روایات همین است که اشاره شد) و هم راه گم کرده.

و در پرتو عمل به دستورات قرآن است که شفا می­یابد و هدایت می­شود، منتهی در مرحله فهم قرآن و اینکه چه کسانی قرآن را می­فهمند، خداوند بعنوان معلم قرآن معرفی شده:

ادامه مطلب ...

ارزش انتخاب دین، در صورتی که بدون تحقیق باشد/ پایگاه حوزه

ارزش انتخاب دین، در صورتی که بدون تحقیق باشد

منبع : پایگاه حوزه 
کلید واژه ها :
پرسشآیا من و شما مصداق این آیات قرآن نیستیم که دین خود را بدون تحقیق انتخاب کرده ایم؟ آیا این انتخاب ارزش دارد؟

پاسخ

1- در اسلام از تقلید کورکورانه نهی شده است، در قرآن آمده است:

«وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلی‏ ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ إِلَی الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَ لا یَهْتَدُونَ»[1]

«و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید!»، می‏گویند: «آنچه از پدران خود یافته‏ایم، ما را بس است!»؛ آیا اگر پدران آنها چیزی نمی‏ دانستند، و هدایت نیافته بودند (باز از آنها پیروی می‏کنند)؟»

چنانچه آیه تصریح دارد آنچه مذموم است، تقلید کورکورانه، جاهلانه و بدون دلیل است. لذا در جایی که تقلید آگاهانه و همراه با دلیل و برهان باشد، بدون اشکال خواهد بود. به بیان دیگر، صرف این که باورهای ما همانند گذشتگان باشد دلیل بر بطلان آنها نیست بلکه این که تنها دلیل ما برای اعتقاد به آنها، باور گذشتگان باشد، مذموم است.

2- تردیدی نیست که محیط اجتماعی و اطرافیان زمان و مکان و... در باورها و اعتقادات انسان در حد جزئی تاثیر گذارند اما چنانکه در فلسفه ثابت شده است، این امور به هیچ وجه از انسان سلب اختیار نمی کند. چرا که اراده انسان بر هر چیزی غالب است. می پذیریم که در محیط صالح، اقتضای اعتقادات درست و اعمال نیک بیشتر است. اما این بدان معنا نیست که در محیط ناصالح، چنین امکانی کلا منتفی باشد. دلیل روشن این ادعا افراد بسیاری هستند که گر چه در محیط های ناسالم می زیسته اند، اما راه حق را یافته اند و به بالاترین درجات کمال رسیده اند.

ادامه مطلب ...

توضیحی درباره تاسوعا و عاشورا و ریشه آن دو/ پایگاه حوزه

توضیحی درباره تاسوعا و عاشورا و ریشه آن دو

منبع : پایگاه حوزه 
کلید واژه ها :
پرسشتوضیحی درباره تاسوعا و عاشورا و ریشه این دو کلمه می خواستم.


پاسخ

ریشه «عاشورا» کلمه عشر بمعنی «ده» است، عاشورا دهم محرم و روز شهادت حضرت ابی عبداللّه الحسین (ع) می­باشد. عبداللّه بن فضیل هاشمی گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: به چه جهت روز عاشوراء روز مصیبت و غم و اندوه و گریه شد در صورتی که روز وفات پیغمبر (ص) و فاطمه (ع) و شهادت امیر المؤمنین (ع) و شهادت امام حسن (ع) این چنین نیست؟ فرمود: به جهت اینکه روز حسین (ع) مصیبتش از هر روزی سنگین­تر است، زیرا اصحاب کساء که نزد خداوند از همه آفریدگانش عزیزتر بودند پنج تن بودند و حسین (ع) آخرین آنها بود و چون آن حضرت به شهادت رسید دیگر کسی که مایه عزت مسلمانان و تسلی خاطر آنها باشد نماند و به رفتن او گوئی همه آنها رفتند چنانکه تا او در حیات بود گوئی همه آنها زنده بودند.

حضرت رضا (ع) فرمود: بر مثل حسین باید گریه کنندگان به گریند که گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را محو سازد. سپس فرمود: پدرم (امام کاظم) چون ماه محرم می­رسید کسی او را خندان نمی­دید و غم و اندوه بر چهره آن حضرت نمایان بود تا ده روز ، و چون روز دهم می­شد آن روز روز غم و اندوه و مصیبت و گریه او بود و می گفت امروز روزی است که حسین (ع) در آن کشته شده.

ادامه مطلب ...

شناخت و عشق به خدا/ اسلام کویست

شناخت و عشق به خدا

نبع : سایت اسلام کوئیست 
کلید واژه ها :
پرسشچگونه می شود خدا را شناخت و به او تکیه کرد و عاشق او شد؟


پاسخ

پاسخ اجمالی:

مفهوم واژه خداوند، از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که هر انسانی حتی منکران وجود خداوند نیز تصویری از آن در ذهن خود دارند، هر چند شناخت حقیقت و کنه ذات خداوند برای انسان ممکن نیست.

راههای شناخت خداوند در یک دسته بندی کلی به راههای زیر تقسیم می شوند:

الف راه عقل مثل برهان امکان و وجوب

ب راه حسی و تجربی مثل برهان نظم[1]

ج راه دل یا برهان فطرت ، [2]،[3]

اما این که چگونه می شود به ذات او تکیه کرد باید گفت: کسی را که بر او توکل می کنیم باید دارای دو فضیلت باشد:

1- علم کافی نسبت به امری که به او محول شده و از او یاری خواسته شده است.

2-قدرت و توانایی بر انجام آن کار.

خداوند چون دانای به آشکار و نهان است و علم هیچ چیزی بر او پوشیده نیست و نیز بر همه چیز قادر و تواناست، در همۀ احوال بهترین دوست و اطمینان بخش ترین پشتیبان و وکیل است.

در باره ی راههای عشق ورزیدن به خداوند نیز باید به چند نکته توجه شود: 1. منشأ و سرچشمه ی عشق، درک کمال محبوب و معشوق است.[4] 2. انسان موجودی «کمال جو» و «جمال خواه»است. 3. ذات مقدس خداوند کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمه ی همه ی خوبیها و زیباییهاست. بنابراین؛ انسان از درون ذات خود عاشق خداوند است هر چند ممکن است در اثر انحرافات فکری و عملی چیز دیگری را خدای خود قرار دهد، و به همین جهت کار انبیای الاهی بر طرف نمودن این انحرافات و زدودن غبار نادانی و غفلت و پاک نمودن صفحه ی دل از آلودگیهاست.

بدون تردید عشق حقیقی را نشانه هایی است و برای این که انسان حقیقتاً به خدای عشق آفرین عاشق شود باید با تهذیب نفس و سلوک در مسیرهای روشن شرعی که توسط عارفان حقیقی یعنی امامان معصوم(ع) تعیین شده است خود را به این نشانه ها نزدیک و نزدیکتر سازد تا به حقیقت و نورانیت او دست یافته و طعم عشق راستین را بچشد.

ادامه مطلب ...

شناخت و عشق به خدا/ اسلام کویست

شناخت و عشق به خدا

نبع : سایت اسلام کوئیست 
کلید واژه ها :
پرسشچگونه می شود خدا را شناخت و به او تکیه کرد و عاشق او شد؟


پاسخ

پاسخ اجمالی:

مفهوم واژه خداوند، از عمومی ترین و ساده ترین مفاهیمی است که هر انسانی حتی منکران وجود خداوند نیز تصویری از آن در ذهن خود دارند، هر چند شناخت حقیقت و کنه ذات خداوند برای انسان ممکن نیست.

راههای شناخت خداوند در یک دسته بندی کلی به راههای زیر تقسیم می شوند:

الف راه عقل مثل برهان امکان و وجوب

ب راه حسی و تجربی مثل برهان نظم[1]

ج راه دل یا برهان فطرت ، [2]،[3]

اما این که چگونه می شود به ذات او تکیه کرد باید گفت: کسی را که بر او توکل می کنیم باید دارای دو فضیلت باشد:

1- علم کافی نسبت به امری که به او محول شده و از او یاری خواسته شده است.

2-قدرت و توانایی بر انجام آن کار.

خداوند چون دانای به آشکار و نهان است و علم هیچ چیزی بر او پوشیده نیست و نیز بر همه چیز قادر و تواناست، در همۀ احوال بهترین دوست و اطمینان بخش ترین پشتیبان و وکیل است.

در باره ی راههای عشق ورزیدن به خداوند نیز باید به چند نکته توجه شود: 1. منشأ و سرچشمه ی عشق، درک کمال محبوب و معشوق است.[4] 2. انسان موجودی «کمال جو» و «جمال خواه»است. 3. ذات مقدس خداوند کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمه ی همه ی خوبیها و زیباییهاست. بنابراین؛ انسان از درون ذات خود عاشق خداوند است هر چند ممکن است در اثر انحرافات فکری و عملی چیز دیگری را خدای خود قرار دهد، و به همین جهت کار انبیای الاهی بر طرف نمودن این انحرافات و زدودن غبار نادانی و غفلت و پاک نمودن صفحه ی دل از آلودگیهاست.

بدون تردید عشق حقیقی را نشانه هایی است و برای این که انسان حقیقتاً به خدای عشق آفرین عاشق شود باید با تهذیب نفس و سلوک در مسیرهای روشن شرعی که توسط عارفان حقیقی یعنی امامان معصوم(ع) تعیین شده است خود را به این نشانه ها نزدیک و نزدیکتر سازد تا به حقیقت و نورانیت او دست یافته و طعم عشق راستین را بچشد.

ادامه مطلب ...