خواب و رؤیاهای صادقانه/ منبع : پایگاه حوزه

خواب و رؤیاهای صادقانه

منبع : پایگاه حوزه  
 کلید واژه ها :
پرسشلطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه خواب های واقعی ببینم؟ چه نمازی باید بخوانم تا خواب های بیشتری ببینم که برایم و برای دیگران مفید هستند؟ لطفا به برخی آیات قرآن استدلال کنید که من بتوانم رؤیاهای صادقانه ببینم؟

پاسخ

علامه ی طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون رویا و چگونگی ارتباط روح با علل حوادث در عالم خواب می فرماید:

شکی نیستکه رؤیا امری است ادراکی و در بخشی از آن قوه خیال مؤثر می باشد.

قوه خیال ‏از قوای فعالی است که دائما مشغول کار است ، بسیار می‏شود که عمل خود را از جهت اخباری که از ناحیه ‏حس لامسه و یا سامعه و امثال آن وارد می‏شود ادامه می‏دهد ، و بسیار هم می‏شود که صورتهایی بسیط و یا ‏مرکب ، از صورتها و یا معناهایی که در خزینه خود دارد، گرفته و آنها را تحلیل می‏کند ، مانند تفصیلی که ‏در صورت انسان تام الخلقه هست، گرفته به یک یک اعضاء ، از قبیل سر و دست و پا و غیر آن تجزیه و ‏تحلیل می‏کند ، و یا بسائط را گرفته ترکیب می‏نماید ، مثلا از اعضایی که جدا جدا در خزینه خود دارد انسانی ‏می‏سازد

ادامه مطلب ...

خواب دیدن/ منبع : پایگاه حوزه، شماره 16156

خواب دیدن

منبع : پایگاه حوزه، شماره 16156 
کلید واژه ها :
پرسشوقتی انسان می خوابد روح با وجود تعلق به دنیا تقریبا از بدن جدا میشود. آیا زمانی که خواب می بینیم و در آن کاری انجام میدهیم، روحمان آنکار را انجام داده؟ (مثلا خواب میبینیم که از پله افتادیم و وقتی بیدار می شویم پایمان زخم شده و درد میکند، آیا تمام امور روح در خواب روی جسم هم تاثر دارد؟ و زمانیکه خواب کسی را می بینیم آیا روح او در خواب ما حضور دارد یا فقط تصویر است؟

پاسخ

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در سوالی با این عنوان که هنگامی که انسان خواب می بیند آیا روح از جسم جدامی شود؟ و آیا وقتی شخص دیگر را خواب می بیند، روح او با روح آن شخص ملاقات می کند؟ فرموده اند: در موقع خواب، روح جدایی نسبی پیدا می کند و درموقع مرگ رابطه آن به کلّی قطع می شود و با توجّه به این که خوابها و رؤیاها بسیار متفاوت است، دیدن دیگری را در خواب دلیل بر ملاقات با روح او نیست.[1]پس در خواب جسم ما هم متاثر می شود مثلا با دیدن خواب خوب می خندد و با دیدن خواب بد بدنش متاثر و خسته می شود برای اطلاع بیشتر می توانید به سایتهای مرتبط در این زمینه مراجعه نمایید همچنین از لینک زیر هم می توانید استفاده کنید:

ایران سلامت > روان شناسی- روان پزشکی > سلامت روان-بیماریهای روانپزشکی > اختلالات خواب

[1] پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی


تعبیر خواب/منبع : پایگاه حوزه، شماره 16379

تعبیر خواب

منبع : پایگاه حوزه، شماره 16379  
کلید واژه ها :
پرسشسلام اخیرا خوابهای عجیبی می بینم ولی نمی دانم که آیا در واقعیت تعبیر می شوند یا نه؟ چطور می توانم بفهمم که تا چه اندازه خوابهایم صحت دارند.

پاسخ

{روایات اسلامی تمام خوابها را به یک چشم نگاه نمی کند بلکه رؤیا را سه قسم می داند. قسمتی از خوابها عبارت از افکار عادی یا اسرار نهانی انسان است که در خواب گاهی به صورت خودش ظاهر می‏شود و گاهی به عللی تغییر شکل داده با صورت دیگری خودنمائی می کند. این قسم خوابها است که در روانکاوی و به نظر روانشناسان ارزش علمی بسیار دارد و بوسیله آنها می توان به ضمیر مخفی اشخاص پی‏برد و ریشه ناخوشی روانی مرضای روحی را تشخیص داد.

قسمت دیگر خوابها، عبارت از افکار ولگرد و آشفته‏ایست که گاهی در بیداری و بخصوص در مواقع ناخوشی گریبانگیر اشخاص می‏شود و دارای ارزش علمی و روانی نیست و در بعضی از روایات به «اضغاث احلام» یا افکار شیطانی تعبیر شده است.

قسمت سوم خوابهائیست که جنبه الهامی دارد و گاهی بوسیله آنها حقایق از هر جهت مجهولی، واضح و آشکار می گردد.}[1]

چنانکه شهید مطهری نیز در آثار خود می فرماید:

ادامه مطلب ...

الخیر فی ما وقع/ منبع : پایگاه حوزه، شماره 16502

الخیر فی ما وقع

منبع : پایگاه حوزه، شماره 16502 
کلید واژه ها :
پرسشلطفاً اطلاعاتی در خصوص الخیر فی ما وقع به این جانب بدهید. با تشکر

پاسخ

این جمله ای که فرمودید در واقع کنایه ای از تسلیم امر الهی شدن و پذیرش آن اتفاقاتی است که در زندگی برای انسان پیش می آید.در حقیقت خداوند هیچ گاه برای بندگان خود بد نمی خواهد و بدی هایی که پیش روی ما قرار می گیرند از سوء اختیار و اعمال ناشایست ما سرچشمه می گیرند؛ بنا براین ما باید تسلیم تقدیر الهی باشیم و بدانیم که اموری که خارج از اختیار ما پدید می آیند یقینا دارای مصلحت هایی هستند ولو ما نتوانیم بدان ها پی ببریم.در قرآن کریم هم موید این مطلب وجود دارد به عنوان نمونه در آیه 11 سوره نور این موضوع مورد اشاره قرار می گیرد و خداوند می فرماید:" در حقیقت، کسانی که آن بهتان [داستان افک‏] را [در میان‏] آوردند، دسته‏ای از شما بودند. آن [تهمت‏] را شرّی برای خود تصوّر مکنید بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده‏] است. برای هر مردی از آنان [که در این کار دست داشته‏] همان گناهی است که مرتکب شده است، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابی سخت خواهد داشت. "[1]امام خمینی(ره) هم در ابتدای جنگ تحمیلی همین جمله را فرمودند و جنگ هم علیرغم آسیب های ظاهری ای که به جامعه وارد ساخت اما نتایج بسیار گرانبهایی را برای ایران به ارمغان آورد.



[1] إِنَّ الَّذینَ جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذی تَوَلَّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ (نور/11)


حروف ابجد/ منبع : پایگاه حوزه، شماره 28811

حروف ابجد

منبع : پایگاه حوزه، شماره 28811  
کلید واژه ها :
پرسشحروف ابجد چیست؟ ممکن است با این حروف، کارهای فوق العاده انجام داد؟

پاسخ

حروف اَبجَد شیوه ای برای مرتب سازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شده اند. گاهی از این شیوه در شماره گذاری موارد یا صفحات به کار می رود.

حروف ابجد به این شرحند: «الف، ب، ج، د، ه، و، ز، ح، ط، ی، ک، ل، م، ن، س، ع، ف، ص، ق، ر، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ». و اعداد ۱ تا ۱۰۰۰ به بیست و هشت حرف تقسیم شده است.

برای آسانی از بر کردن ترتیب این حروف، هر چند تا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ می شوند. این واژه ها عبارت اند از: «اَبْجَدْ - هَوَزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَذْ - ضَظِغْ»

از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژه ها نیز استفاده می شود. به این ترتیب که برای هر حرف واژه ای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند؛ عدد متناظر را از جدول زیر برمی دارند و اعداد به دست آمده را جمع می زنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰» می شود. همچنین «یا علی» برابر با ۱۲۱ می باشد.

همزه(أ) و الف(ا) هر یک را به عدد ۱ حساب می کنند و حروفی که به واسطه تشدید مکرر است؛ یک حرف محاسبه می شوند. مثلاً کلمه فَعّال را ۱۸۱ می گیرند. چون «ف» ۸۰، «ع» ۷۰، «ا» ۱ و «ل» ۳۰ است. استثنائاً لام مشدد کلمه «الله» را دو حرف حساب می کنند. بنا بر این اللّه ۶۶ می شود. چون «ا» ۱، «ل» ۳۰، «ل» ۳۰ و «ه» ۵ است. به همین جهت اللّه را در کتابت با تشدید نمی نویسند. چون لام مکرر است و تشدید ندارد.

حساب کلماتی همچون اله و رحمن صورت مکتوب است؛ نه ملفوظ(الاه و رحمان). از این رو «اله» عدد ۳۶ خواهد بود و «رحمن» ۲۹۸. برخی افراد برای این شماره ها، ویژگی های فراطبیعی قائلند.

این که بعضی از حروف بخصوص اسامی خداوند، دارای خواصی است؛ جای بحث نیست.

«زمخشری در باب 77 در امراض و علل کتاب ربیع الابرار گفته است: مأمون در طرسوس به درد سر مبتلا شد و علاج نشد. قیصر کلاهی برای او فرستاد و به وی نوشت: من از سر درد تو مطلع شدم. این کلاه را بر سر بگذار؛ خوب می شوی. مأمون ترسید که ممکن است کلاه مسموم باشد. کلاه را بر سر فرستاده وی گذاشت؛ ضرری به وی نرسید. کلاه را بر سر کسی که درد سر داشت؛ گذاشت، دردش خوب شد. سپس بر سر خودش گذاشت؛ درد سر برطرف شد. مأمون تعجب کرد؛ کلاه را شکافت در آن نوشته بود: بسم اللَّه الرحمن الرحیم کم من نعمة لله فی عرق ساکن حم عسق لا یصدعون عنها و لا ینزفون، من کلام الرحمن خمدت النیران و لا حول و لا قوة الا باللَّه و جال نفع الدواء فیک کما یجول ماء الربیع فی الغصن»

برگرفته از پایگاه ویکی پدیا