تفاوت میان گناه ابلیس و گناه حضرت آدم (ع)
پاسخ
داستان حضرت آدم و حواء یک داستان سمبلیک و البته واقعی است و بهشتی که آنان در آن زیست می کردند غیر از بهشت اخروی بوده است و سرانجام می بایست از آن خارج شوند و آن تنها یک مرحله از حیات او بوده است چون قبل از خلقت حضرت آدم قرآن بیان فرموده بود که:«وَ إِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَئکَةِ إِنی جَاعِلٌ فی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَ تجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسفِک الدِّمَاءَ وَ نحْنُ نُسبِّحُ بحَمْدِک وَ نُقَدِّس لَک قَالَ إِنی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ ،و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: (من در زمین جانشینی خواهم گماشت)، (فرشتگان) گفتند: (آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد، و خون ها بریزد؟ و حال آن که ما با ستایش تو، (تو را) تنزیه میکنیم؛ و به تقدیست میپردازیم. ) فرمود: (من چیزی میدانم که شما نمیدانید»[1]. |
رانده شدن آدم(ع) و حوا از بهشت
پاسخ
با توجه به قرائن و شواهدی که وجود دارد بهشت آنها بهشت مادی بوده است البته آن بهشت اخروی و جاودانه نبوده است برای اطلاع دقیق از رانده شدن حضرت آدم (ع) و حوا به لینک های زیر مراجعه نمایید: چگونگی بیرون آمدن حضرت آدم و حوا از بهشت با توجه به عصمت آدم (ع) به چه دلیل آدم و حوا و شیطان از بهشت خارج گشته اند؟ آدم و حوا عصیان آدم |
بهشت آدم و حوا
پاسخ
به نظر ما این پرسش از یک توهم نشأت گرفته که گمان شده بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن بودند؛ همان بهشت برینی بوده که خداوند به نیکوکاران وعده داده است. در حالی که آن بهشت، در اصل باغی از باغ های دنیا بوده که آدم و حوا در آن به سر می بردند. آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این پرسش که بهشت حضرت آدم علیه السلام کدام بهشت بود؟ می فرماید: در پاسخ این پرسش باید به این نکته توجه داشت که گرچه بعضی آن را بهشت موعود نیکان و پاکان می دانند؛ ولی ظاهر این است که آن بهشت نبود. بلکه یکی از باغ های پر نعمت و روح افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است. زیرا اولا بهشت موعود قیامت، نعمت جاودانی است که در آیات بسیاری از قرآن به این جاودانگی بودنش اشاره شده و بیرون رفتن از آن ممکن نیست. ثانیا ابلیس آلوده و بی ایمان را در آن بهشت راهی نخواهد بود. در آنجا نه وسوسه های شیطانی است و نه نافرمانی خدا. ثالثا در روایاتی که از طرق اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است؛ این موضوع صریحا آمده است. یکی از راویان حدیث می گوید: «از امام صادق علیه السلام راجع به بهشت آدم پرسیدم؛ امام علیه السلام در جواب فرمود: باغی از باغ های دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می تابید و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد»[1] و از این جا روشن می شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی. یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائین آمد. این احتمال نیز داده شده که این بهشت در یکی از کرات آسمانی بوده است؛ هر چند بهشت جاویدان نبوده. در بعضی از روایات اسلامی نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است. ولی ممکن است کلمه سماء(آسمان) در این گونه روایات اشاره به «مقام بالا» باشد، نه «مکان بالا». ولی به هر حال شواهد فراوانی نشان می دهد که این بهشت غیر از بهشت سرای دیگر است. چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود. این مقدمه اعمال و برنامه های او است و آن نتیجه اعمال و برنامه هایش».[2] بنابر این جایی برای پرسش شما باقی نخواهد ماند. چون هبوط به معنای هبوط مقامی است نه مکانی؛ یعنی از جایگاه و مقامی که داشت؛ پایین آمد.
پی نوشت ها: |
پیامبر خیاط
پاسخ
ادریس پیامبر خیاط بود و در مسجد سهله به این کار اشتغال داشت. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایید: ادریس پیامبر(ع) |
نام پیامبری که خداوند اسم اورا برگزید
پاسخ
اگر منظور شما از برگزیدگی همان اصطفاء باشد باید گفت:پیامبران برگزیده حق از میان مردمند. آنها والاترین و بهترین چهرههای انسانی هستند که به مقام رسالت و نبوّت رسیدهاند. انسانی که قلبش از کدورت هرگونه طغیان و شرک منزّه است، میتواند به مقام رفیع رسالت و نبوّت بار یابد، و به آن مقام برگزیده شود. و خداوندی که به چنین قلبی آگاه است میداند رسالت خود را در کدام پایگاه مستقر کند: «الله أعلم حیث یجعل رسالته»[1] یعضی از آیات اجمالًا به امتیاز سلسله انبیا و همچنین فرشتگان اشاره دارد. یعنی خدای سبحان از بین فرشتگان و مردمان، چهرههای برجستهای را برای سفارت و رسالت خود انتخاب میکند: «الله یصطفی من الملئکة رسلٌا و من الّناس»[2] انبیا مصطفای حقند و صفوه انسانها زیرا تنها انسان مصطفاست که میتواند نبی و رسول بشود، و پیام صاف از خطا و زلال از خبط و منزّه از باطل و مبرّای از جهل را به درستی دریافت و به امانت نگهداری و در کمال صحت ابلاغ کند. قرآن کریم بعضی از حلقهها و سلسههای اصفیا را نام برده است: «انّ الله اصطفی ادم و نوحاٌ و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین ذرّیّة بعضها من بعضٍ و الله سمیعٌ علیم»[3]خدای سبحان آدم و نوح آل ابراهیم و آل عمران را انتخاب کرد. همچنین گاه انتخاب پیامبری خاص را بیان میدارد. چنانکه درباره حضرت موسی میفرماید: (انّی اصطفیتک علی الّناس برسالاتی و بکلامی)[4] من تو را برگزیدم و تو مصطفای منی. آیة الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن ج 6 (سیرة پیامبران (ع) در قرآن) به نقل از سایت تبیان اما پیامبری که خداوند نام او را انتخاب نمود حضرت یحیی (ع) است که این در قرآن بذین گونه می باشد : یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیی لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا ای زکریّا ما تو را به فرزندی بشارت میدهیم که نامش یحیی است، پسری که همنامش پیش از این نبوده است. [5] |